آیا گریه برای سلامتی خوب است؟! گریه از دید مذهبی- ادبی و سلامت روانی
تا همین اواخر، مفسران مذهبی، نویسندگان ادبی با دانشمندان در مورد اثرات گریه، اختلاف نظر داشتند.
بسیاری از مفسران در ذیل آیه چـهل و سـوم سوره نجم (هو اَضحک و ابکی) یادآور شدهاند که گریه از افعال ویژه بشری و غالبا غریزی (یا غیر اختیاری) است. از همین رو آن را مباح دانستهاند؛ زیرا واکنشی طبیعی و بیرون از اخـتیار و کـنترل انسان است. از نظر شرع، ممدوح و یا گاهی مذموم شمرده شدن گریه بستگی به مقدمات، منشأ و افعال ارادی همراه گریه دارد.
تا نگرید کودک حلوافروش
بحر رحمت درنمیآید بـه جـوش
ای بـرادر، طفل، طفل چشم توست
کام خود موقوف زاری دان درست
گر همی خواهی کـه آن خـلعت رسد
پس بگریان طفل دیده بر جسد
مـثنوی معنوی- دفنر پنجم
در تاریخ تشیع، گریه جایگاه ویژهای دارد؛ زیرا در مواقع بسیاری شیعیان از همین طریق توانستهاند مرام و مـنش خـود را نـگه دارند و چون گریه عاطفیترین واکنش انسان محسوب میشود، جلوگیری از آن برای مخالفان و حاکمان ممکن نـبوده اسـت. از آموزههای این احادیث، آن است که مؤمن برای اهداف و آرمانهای خود، افزون بر عـمل جـوارحی بـاید عمل جوانحی نیز داشته باشد و هر یک بدون دیگری ابتر است.
در نمایشنامه هنری ششم، شکسپیر نوشته بود که «گریه، میزان اندوه را کم میکند.»، در مقابل چارلز داروین، گریه را صرفا یک امر فیزیولوژیک تکاملیافته میدانست. البته او میدانست که گریه کردن در نوزادان میتواند توجه والیدن را برانگیزد.
ما میدانیم که در بالغین گریه کردن یک پاسخ فیزیولوژیک پیچیده به محرکهای احساسی است. بارزترین چیز در هنگام گریه، اشک ریختن است، اما تغییر حال صورت هم در القای این حس و حال، نقش زیادی دارد. هق هق کردن که در هنگام گریه رخ میدهد که همان درون دادن و بیرون دادن سریع هوا است.
از نظر علمی گریه کردن با اشکریزش ناشی از محرکهای احساسی متفاوت است.
جالب است بدانید که جنس اشک تولید شده در مواقع گوناگون، با هم متفاوت است. در سال 1981؛ یک روانشناس دانشگاه مینسوتا کشف کرد که اشکی که بعد از دیدن فیلمهای غمانگیز تولید میشود، میزان پروتئین بیشتری نسبت به اشک تولید شده به خاطر پوست کندن پیاز دارد.
همچنین میدانیم که اشک ریختن و گریه فقط به دنبال غم رخ نمیدهد و بعد از هیجان،افسوس خوردن و شادی زیاد هم میتوانند رخ بدهند.
جالب است بدانید که در زبان عربی، واژههای مختلفی برای اشاره به گریه ناشی از حالات مختلف روحی داریم. گریه در زبان عربی به دو صورت بکی (به قصر) و بکاء (به مـد) آمـده اسـت. خلیل بن احمد نحوی معتقد است که »بکی« برای حزن و «بکاء» برای شادی استعمال مـیشود.
حتی در متون دینی تقسیمبندی دقیقی برای گریه وجود دارد:
در مـتون دیـنی درباره اکثر آنها آیات و روایاتی را میتوان یـافت؛ بـرخی از آنها بدین قرار است:
1. گریه حزن؛ 2. گریه خوف؛ 3. گریه رحمت؛ 4. گریه شوق؛ 5. گـریه در مـصیبت یا گریه عاطفی؛ 6. گریه فـریب؛ 7. گـریه استیجاری؛ 8. گـریه مـوافقت یـا تباکی؛ 9. گریه دروغین؛ 10. گریه شکر؛ 11. گـریه ریـایی؛ 12. گریه شادی؛ 13. گریه گناه؛ 14. گریه در وقت تلاوت قرآن؛ 15. گریه سوگ.
اما واقعا ما برای چه گریه میکنیم؟!
یک توجیه این است که ما انسانها به خاطر تکامل جنبه اجتماعیمان، مسلح به گریستن شدهایم. به این ترتیب میتوانیم توجه دیگران را برانگیزیم، حالت احساسی خود را القا کنیم و کمک بگیریم.
اما خب، بسیاری از اشخاص، وقتی کاملا تنها هستند، گریه میکنند. در این مورد نظر داده شده که گریستن یک تأیید ثانویه است و میتواند خود شخص را با عمق حس و حالش آشنا کند.
اما کاربر دیگر گریه این است که میتواند باعث تخفیف استرسهای روحی شود.
تعداد زیادی از نویسندگان ادبی به همین مطلب در آثار خود اشاره کردهاند. ما نظر شکسپیر را در ابتدای این نوشته آوردیم. علاوه بر او شاعر رومی-اووید- و همچنین فیلسوف یوانانی -ارسطو- هم بر این همین باور بود.
در سال 1986، یک روانپزشک آمریکایی، تعداد زیادی مجله عامهپسند آمریکایی را بررسی کرد و متوجه شد در 94 درصد موارد، مقالاتی که به نوعی به گریستن اشاره کردهاند، به طور ضمنی نوشتهاند که گریه، تنشهای فیزیولوژیک را کم میکند.
در سال 2008، یک تحقیق روی 4300 شرکتکننده بالغ در 30 کشور دنیا انجام شد که نشان میداد که گریه وضعیت ذهنی و سلامتی فیزیکی بیشتر اشخاص را بهتر میکند. اما تعدادی هم اشاره کرده بودند که گریه، تأثیری خاصی روی آنها نمیگذارد و تعدادی هم گفته بودند گه گریه وضعیتشان را بدتر میکند.
چرا چنین تفاوتی بین اشخاص وجود دارد؟
تصور میشود که این تفاوت ناشی از این باشد که برخی از بروز احساسات و گریه کردن در نزد جمع شرمنده میشوند و وقتی در خلوت یا در نزد یک دوست بسیار نزدیک گریه میکنند، راحتتر هستند. همچنین این مطالعه نشان داد که اگر گریه سرکوب شود و جلوی آن گرفته شود، میزان کاهش غم و اندوه هم کمتر میشود.
[mks_separator style=”solid” height=”2″]
شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت
دوباره گریه ی بی طاقتم بهانه گرفت
شکیب درد خموشانه ام دوباره شکست
دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت
نشاط زمزمه زاری شد و به شعر نشست
صدای خنده فغان گشت و در ترانه گرفت
زهی پسند کماندار فتنه کز بن تیر
نگاه کرد و دو چشم مرا نشانه گرفت
امید عافیتم بود روزگار نخواست
قرار عیش و امان داشتم زمانه گرفت
زهی بخیل ستمگر که هرچه داد به من
به تیغ بازستاند و به تازیانه گرفت
چو دود بی سر و سامان شدم که برق بلا
به خرمنم زد و آتش در آشیانه گرفت
چه جای گل که درخت کهن ز ریشه بسوخت
ازین سموم نفس کُش که در جوانه گرفت
دل گرفته ی من همچو ابر بارانی
گشایشی مگر از گریه ی شبانه گرفت
هوشنگ ابتهاج
منبع: بیبیسی و شماره 92 فصلنامه پیام
دکتر جان
من اکثر مطالب قشنگتون رو دنبال میکنم و متاسفانه خیلی کم پیش اومده که نظر بزارم
مطمئن باشید تعداد خوانندگان پر و پا قرص شما خیلی بیشتر از کامنت نداده های غافلی مثل بنده هست.
با سپاس و آرزوی موفقیت و شادی شما
یک متن ناقص و بدون نتیجه بود. لطفا مطالب را چکیده وار و با عنوان نتیجه در چند خط ذکر گردد. با تشکر.