چگونه در بین مردم محبوب شویم؟

در مورد اینکه چگونه کسی محبوب می‌شود و مورد توجه و احترام مردم قرار می‌گیرد، روانشناسان و دانـشمندان معروفکـتابها و مـقالاتی منتشر کرده‌اند و اغلب درین نکته متفق بوده‌اند که ممکن است اشخاصی نسبت بدیگران مهربان و خوشرفتار باشند و هیچگاه بد کسی را هم نخواهند ولی در میان مردم محبوبیت نداشته باشند.

دکتر (مرل بنی) Merle Bonny – روانشناس معروف آمـریکائی پس از شش سال تحقیق دقیق علمی به این نتیجه رسید که برای بدست آوردن دوست یا رفیق خوب بجز داشتن حسن‌نیت و مهربانی باید صفاتی دیگر هم داشت. این ضرب المثل معروف که می‌گوید (اگـر دوسـتان خوب می‌خواهید باید خود شما یکی از آنان باشید) نیمی از حقیقت است زیرا بسیاری از مردم مهربان و با حسن نیت هستند که آشنایان و دوستان آنان را ترک و فراموش کرده‌اند. آنان بلند نظر و بـا ادب و غـمخوار مردم و رویهم رفته مردمان خوب بوده‌اند ولی با وجود این مورد محبت و علاقهٔ دیگران قرار نگرفته‌اند.

برای محبوب شدن در میان دوستان و جامعه، علاوه برداشتن یک یا چند صفت خوب، شخص باید خدمتی هم به افراد جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند انجام دهد و اگر خود او فرضاً یـک یـا دو عـیب هم مانند پرحرفی و یا نـظایر آن داشـته بـاشد چنانچه شخص مؤثر و خدمتگزار دیگران بود یعنی برای کمک بدیگران و گره‌گشائی از کار بیچارگان و درماندگان قدمی برداشت، در میان آنان محبوب می‌شود و مـورد تـوجه و احـترام قرار می‌گیرد. برای روشن ساختن این موضوع، نـظر روانـشناس معروف دیکری در خصوص امر تحصیل دو فرزند خود و پیش بینی زندگانی آینده آنان باختصار بیان می‌شود:

روانشناس نامبرده می‌گوید: پسـر او چـندان بـاهوش نیست کارهای درسی خود را با کوشش فراوان و زحمت زیاد انـجام می‌دهد. نمره‌های او در درسها برجسته نیست، بلکه در بعضی درسها ضعیف است، باوجود این یقین دارم که در آینده موفق خواهد بـود زیـرا سـردستهٔ شاگردان کلاس خود و محبوب‌ترین آنانست همیشه خرم و با نشاط و خیرخواه هـمه شـاگردان کلاس است اما این صفات دلیل کافی برای وجاهت او در میان شاگردان نیست علت اساسی محبوبیت او ایـن اسـت کـه همیشه مراقب پیش‌آمدهای ناگواری است که در مدرسه اتفاق می‌افتد تا بتواند دربارهٔ رفـقا و هـمدرسان خـود در مدرسه خدمتی یا کمکی انجام دهد و برای خوشی و راحت یا رفع گرفتاریها و بدبختیهای آنـان عـضوی مـؤثر و خدمتگزار باشد، برخلاف، خواهر او دختری باهوش و در میان شاگردان کلاس خود ممتاز و برجسته و مورد احـترام اسـت اما در بین آنان محبوبیتی ندارد. و با اینکه مؤدب و روشنفکر و باحسن نیت است مـا بـرای زنـدگانی اجتماعی مهارتی و استعدادی ندارد و برای انجمن شاگردان مدرسه یا دوستان خارج کاری صورت نمی‌دهد. تـکالیف مدرسه را خوب و کامل انجام می‌دهد اما در موضوعهائی که گاهی در کلاس مورد بحث و گـفتگو قـرار می‌گیرد نظری اظهار نمی‌کند. در میان بازی‌های مختلف خاموش و بی‌حرکت می‌ایستد، در هیچ کار جنبش یا ابتکار نـدارد. آمـوزگاران او میگویند در کارهای مربوط بانجمن شاگردان بی‌علاقه است شاگردان مدرسه هم باو تـوجهی نـدارند بـا توصیفی که از حالت روحیه و طرز رفتار و کردار این برادر و خواهر دارم اگر بگویم زندگی آیـنده بـرای پسـر من و رفقای او مشکل و طاقت فرسانیست تعجب نکنید زیرا او قابلیت و استعداد زندگی در جـامعه را بـیشتر از خواهرش دارد و خوشبخت‌تر خواهد شد. اما شک نیست که زندگانی آینده برای خواهر او باوجود داشتن هوش سـرشار و نـمره‌های عالی و اطلاعات زیاد پر زحمت و با دردسر خواهد بود امروز باید این عـقیده را کـنار گذاشت که گفته‌اند: برای کامیابی در زندگانی فـقط بـاید خـوشخو و مهربان و خوشرو بود. داشتن این صفات مـمکن اسـت شخص را سرشناس و معروف سازد و او را محتاط و عاقل بدانند و باصطلاح سنگین و متین و محترم بشمار آرنـد امـا هیجوقت او را محبوب مردم و اجتماع نـخواهند دانـست اما افـراد مـؤثر و خـدمتگزار نسبت بدوستان و مردم همیشه محبوب خـواهند بـود زیرا دارای صفات لازم مانند شجاعت و مهربانی و خدمت کردن بمردم از روی حقیقت و صـداقت هـستند. راز محبوبیت آنان همین است و گرنه عـالم بودن یاداشتن حسن نـیست و آرزو بـرای سعادت مردم بدون آنکه دریـن را قـدمی بردارند کافی نیست.

بطور خلاصه اگر می‌خواهید دوستانی بدست آورید و وجود بانفوذی بـاشید و مـحبوب قرار گیرید باید هر وقـت و بـهر قـدر بتوانید بدون مـزد یـا منت عملاً بمردم خـدمت کـنید. سعدی علیه الرحمه فرماید

بار درخت علم ندانم بجز عمل با علم اگر عـمل نـکنی شاخ بی‌بری علم آدمیت است و جـوانمردی و ادبـ ورنه ددی بـصورت انـسان مـصوری هر علم را که کـار نبندی چه فایده چشم از برای آن بود آخر که بنگری

و در جای دیگر فرموده است

صـاحبدلی ز مـدرسه آمد بخانقاه بشکست عهد صحبت اهـل طـریق را گـفتم: مـیان عـالم و عابد چه فـرق بـود تا اختیار کردی از آن این فریق را گفت: آن گلیم خویش برون میبر دز آب وین سعی می‌کند کـه رهـاند غـریق را

دانشمند روان‌شناس و عالم علم الاجتماع معروف دیـگر در خـصوص راز مـحبوب شـدن در جـامعه می‌گوید:

از چندین راه می‌توانید در دیگران نفوذ پیدا کنید یعنی محبوب آنان شوید و در نتیجه فکر و عقیدهٔ خودتانرا آسان‌تر به آنان بقبولانید و یا مشکلات خود را حل کنید و به بسیاری از مقاصد خـود برسید برای این منظور 9 دستور زیر را بکار برید زندگانی شما بهتر و پر فایده‌تر خواهد بود.

1-هرجا و با هرکس باشید آداب و رسومی را که در آن محل و نزد مردم محترم است رعایت بنمائید.

2-جامه و کفش و کـلاه و دسـت و روی و مو یعنی بطور کلی ظاهر خود را پاکیزه و آراسته و بمقتضای مقام نگاهدارید.

3-وقتی کسی راجع بخود یا چیزی که به آن علاقمند است سخن می‌گوید در خصوص خودتان یا چیزی که بـا آن عـلاقه دارید سخن نگوئید خاموش بمانید و گوش فرا دارید.

4-نسبت بدیگری و کارهای او از روی میل و رغبت و صداقت، محبت و مهربانی ابراز کنید ولی تاحدی که دربارهٔ کـارها و خـصوصیات زندگانی او جنبه تجسس و کنجکاوی نـداشته بـاشد.

5-نسبت بدیگری قدری که برای شما ممکن است اگر چه مختصر، مساعدت و کمک کنید بطوریکه خود را از این لحاظ بشما مدیون بداند. اما بخاطر داشـته بـاشید آنچه را که انجام دادن آن از تـکالیف شـما باشد کمک و مساعدت شمرده نمی‌شود.

6-صفات خوب یا توفیقی را که دیگری باسعی و زحمت زیاد بدست آورده و از آن بابت خوشحال است، با صداقت و حقیقت، نه از روی تملق و چابلوسی تحسین کنید.

7-اسم و لقب و عنوان یـا درجـات علمی و نظامی و امثال آن را که از گفتن یا نوشتن آن شخص خشنود می‌شود و ممکن است با زحمات زیاد بدست آورده باشد بزبان و قلم بیاورید زیرا ترک آن گاهی موجب رنجش یا دشمنی می‌شود و صـاحب آنـ تصور می‌کند شما عمداً به آن عناوین اهمیتی نمی‌دهید و یا قصد تحقیر او را دارید.

8-سعی کنید در اموری با دیگران منافع مـشترک پیدا کنید مانند شرکت در فوتبال یا ماهیگیری یا شکار حیوانات و یـا مـسافرت یـا قبول عضویت در انجمن‌ها و مجامع تفریحی و علمی و ادبی و مذهبی.

9-آنچه از همه دستورهای یاد شده مهمتر و برای بکار بـردن ‌ دسـتورهای دیگر لازم‌تر است، بدست آوردن اطلاعات کافی از روحیه و ذوق و سلیقهٔ دیگرانست اگر بوسیلهٔ تـحقیقات از حـالت روحـیه او قبلاً آگاه شوید و بدانید علاقه و میلش بچیست یا چه موفقیتی بدست آورده که مهم می‌شمارد بـهتر خواهید توانست سخنی بگوئید و کاری کنید که توجه قلبی او نسبت بشما جلب شـود و در او نفوذ پیدا کنید امـا بـاید مواظب بود که این تحقیقات و پرسشها به تجسس و کنجکاوی در زندگی خصوصی او منتهی نشود.


منبع: مجله گوهر , مرداد 1356

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]