در شرایطی که هنوز اخبار کاذب متنی را نمیتوانیم تشخیص بدهیم با موج و نسل بعدی اخبار کاذب که به صورت صوتی و ویدئویی هستند، چه کنیم؟

این دو سه ساله و به خصوص بعد از پیروز ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال نقش اخبار کاذب در پیروزی وی، توجه همه به اخبار کاذب چاپ شده است.
اخبار کاذب با اهداف مختلف در اینترنت تولید میشوند:
-کسب مخاطب و بازدیدکننده بیشتر برای سایت و اکانت شبکه اجتماعی و در پی آن کسب سود مالی از آگهیهای تبلیغاتی
-«کول» و متفاوت به نظر رسیدن
-اقدامات تخریبی کاربران اینترنتی آنارشیست- ترول
-کارهای حسابشده سازمانهای اطلاعاتی، گروههای سیاسی و دولتها
به هر حال اخبار کاذب با هر هدفی که تولید شوند، تأثیرگذاری خاص خود را دارند و در کمال شگفتی حتی اخباری که با دانستههای قبلی، تاریخ و اخبار منابع معتبر همخوانی نداشته باشند، باز هم توسط عده قابل توجهی از مردم به عنوان خبرهای اصلی یا خبرهای پنهانی که منابع اصلی سانسور میکنند، در نظر گرفته میشوند.
مسلما تا کاربران اینترنتی مهارتهایی برای تمیز دادن خبر کاذب از اصلی نداشت باشند، نمیتوانند در این کار موفق باشند.
این مهارت هم خیلی سخت به دست میآید و مستلزم داشتن مطالعه کلاسیک، پردازش مغزی درست و چک کردن فعالانه منابع خبری معتبرتر است.
اما بعد از ماهها و سالها مواجهه کاربران غربی با اخبار کاذب و نیز آگاه شدن آنها از تأثیرات مخرب زودباوری، مدتی است که آنها اندک مهارتی در تمیز دادن اخبار کاذب از واقعی به دست آوردهاند.
مسلما چنین گزارهای در مورد انبوه کاربران ایرانی درست نیست. ما تازه در آغاز راه فریب خوردن هستیم. انبوه کانالهای تلگرامی و نیز مطالب مغرضانه دروغ برخی از سایتهای خبری را در نظر بگیرید.
اما جالب است بدانید که دروغپردازان بعد از اینکه متوجه کم شدن نسبی تأثیر اخبار کاذب شدهاند به این فکر افتادهاند که با استفاده از عکسها و ویدئوهای کاذب، ویرایش شده یا نابجا، به ذهن مخاطبان راه پیدا کنند.
مطابق تحقیقی که توسط سردبیر علمی سایت Axios صورت گرفته، مشخص شده که مردم تنها در ۶۰ درصد موارد، متوجه عکسهای کاذب میشوند و تنها در ۴۵ درصد موارد، وقتی متوجه میشوند که یک جای کار میلنگد، میتوانند دقیقا بگویند کجای عکس یا ویدئو دستکاری شده است.
از عکسها و ویدئوها و صوتها در اخبار کاذب به صورتهای مختلف استفاده میشود.
یک روش کار این است که فرد یا نشریه دروغپرداز، یک عکس یا ویدئو را ویرایش کند که این میتواند شامل یک کراپ کردن ساده عکس باشد تا ویرایشهای سنگینتر.
روش دیگر این است که عکس و ویدئو به صورت نابجا استفاده شود. مثلا از یک عکس یا ویدئوی قدیمی به جای ماده رسانهای تازه استفاده شود.
روش سوم، تقطیع است. یعنی اینکه شما عامدانه، قسمت کوتاهی از ویدئو را انتخاب کنید و با پخش نکردن ادامه ویدئو، مخاطب را به اشتباه بیندازید.
روش بعدی میکس کردن کردن چند ویدئو و عکس با هم است، قطعاتی که هر یک به صورت اولیه دروغ نیستند، اما آمیزه آنها با هم، مخاطب را به اشتباه میاندازد.
اما جالب است بدانید که فناوری در حال مهیا کردن، امکانات بیشتری برای دروغپردازان است. این فناوریها البته به صورت اولیه، برای این منظور تهیه نشدهاند، اما پیداست که به سادگی میتوانند به صورت یک ابزار مورد استفاده دروغپردازان قرار بگیرند.
نمونه یکی از این فناوریها را دانشگاه استنفورد دارد. پژوهشگران این دانشگاه، به تازگی نشان دادهاند که چطور میتوان در حین پخش زنده یک ویدئو از یک شخص، حالت و میمیک صورت شخص را تغییر داد.
آنها این کار را با چهره جورج دبلیو بوش و پوتین انجام دادهاند. به ویدئوی زیر نگاه کنید:
[aparat id=”Dhv71″]اما فناوریهای نو به همین محدود نمیشوند. یک شرکت نوگام کانادایی به نام Lyrebird ادعا کرده که به فناوریای دست پیدا کرده که میتواند یک دقیقه از صدای ضبط شده شخصی را بگیرد و بعد صدای تقلید شده او را تولید کند.
به نظر شما در شرایطی که عامه مردم اینقدر درمقابل اخبار کاذب متنی، آسیبپذیر هستند، آیا میتوانند موج بعدی اخبار کاذب چندرسانهای را تاب بیاورند؟
آیا رسانههای سنتی و نشریات معتبر و فاخر، در این میان کاری از دستشان برمیآید؟

به نظر میرسد در این بابت نباید به دنبال راه حلی در سمت تولید کننده پیام بود. هم زمان که فناوری پیشرفت میکند همان طور که در این مقاله ذکر شده روشهای نوینی برای دروغ پردازی ایجاد میشود.
بالا بردن سواد رسانه ای تنها راه حل پیش روست اگر در سطح مدارس و از پایه جدی گرفته شود. امسال تازه دومین سالی خواهد بود که کتاب سواد رسانه ای در پایه دهم تدریس میشود.