روباتی به نام هلیوگراف، سال پیش صدها مقاله خبری برای رسانهها تألیف و منتشر کرد
آینده روزنامهنگاری به کدام سو خواهد رفت؟
این سؤالی است که خیلی وقتها از خودم میپرسم. روزنامهنگاری «واقعی» این روزها با چالشهای زیادی رو به رو است، از یک سو هرزنامهها و مطالب سطحی، عرصه را بر روزنامهنگارهای محقق و باتجربه تنگ کردهاند و سبب میشوند که نوشتههای خوب آنها خوانده نشوند.
از سوی دیگر حجم رخدادهای روزانه، آنقدر زیاد است که پوشش دادن درصد اندکی از آنها هم خیلی دشوار شده و نیازمند داشتن یک کادر پرشمار از خبرنگاران و روزنامهنگاران و تحلیلگران است.
در این مورد دوم، هوش مصنوعی میتواند به کمک بیاید و زحمت رسانهها را کم کند. این روزها باتها و روباتها راه خود را به همه جا باز کردهاند، از تحویل روباتیک غذاها با منازل گرفته تا حتی رهبری ارکسترها!
اما حالا آنها به صورت محدود به روزنامهنگاری و مخبری هم توانستهاند سرک بکشند. سال پیش واشنگتن پست، برای وبلاگ زنده خود از خدمات یک بات به نام هلیوگراف بهرهمند شد که میتوانست گزارشهای رقابتهای المپیک ریو را به صورت مختصر و مفید دریافت و به صورت نوشتار درآورد.
همان زمان، رهبر تیم مهندسی این بات امیدوار بود که گستره فعالیت این بات را افزایش بدهد تا این بات بتواند خبرهایی غیر از نتایج ورزشی را پوشش بدهد و تحلیل ژرفتری رو خبرها داشته باشد.
در عرض یک سال خیر، هلیوگراف توانسته است، 850 مقاله خبری تنظیم کند که حالا به جز رقابتهای ورزشی، اخبار کنگره را هم فرامیگیرد.
واشنگتن پست، تنها رسانهای نیست که به نرمافزارهای خودکار برای پوشش اخبار، دل بسته است، آسوشیتدپرس و USA Today هم گامهایی برای استفاده از هوش مصنوعی برداشتهاند.
مدیر راهبردی آسوشیتدپرس -فرانسیسکو مارکونی- میگوید که با استفاده از این راهبرد در حالی که میزان مقالههای تولیدی در عرصه اقتصادی 10 برابر شده، میزان خطاها به میزان چشمگیری کاهش پیدا کرده است.
پس آیا روزی میرسد که باتها و نرمافزارها، گزارشگری، تحیلیل خبر یا حتی وبلاگنویسی را متحول کنند؟
به گمان علیرغم نقش روزافزون باتها، هنوز هم روزنامهنگاران برجسته، نقشی ممتاز و تعیینکننده خواهند داشت.
رسانهها و وبلاگها بیشک به پوشش گسترده اخبار، در کوتاهترین زمان، برای نشان دادن میزان بهروز بودن خود و جلب بازدیدکننده بیشتر نیاز دارند، اما خوانندههای خاص، بیشک به تحلیل و مطالب متمایز نیاز دارند.
من خیلی وقتها دو دهه بعد را تصور میکنم که بیشک دقت مترجمهای خودکار، بسیار بیشتر از الان خواهد شد و حتی برگردان انگلیسی به فارسی آنها هم قابل فهم و با درصد خطای اندک خواهد شد.
در این صورت آیا وبلاگها و سایتهای خبری فارسی برمیافتند و هر کس به صورت مستقل مطلب خواهد خواند؟!
به باورم در آن زمان گرچه ترجمههای ماشینی بسیار قابل توجه قرار خواهد گرفت. اما باز هم نویسندگان مبتکر با توانایی استنباط سطح بالای مطالب، جایگاه خاص خود را خواهند داشت. در عین حال همین مترجمها یا باتها بسیاری از کارهای خستهکننده و تکراری را انجام میدهند و زمان بیشتری برای خلق آثار دیگر باز میگذارند.
البته ناگفته پیداست که علیرغم چنین پتانسیلی، مخاطب خوب، علیرغم افزایش چند برابری مخاطب عام، هر روز کاهش پیدا میکند و معلوم نیست که در چنین آیندهای ما به چه ترتیب مخاطب خاص دست و پا خواهیم کرد و چطور میتوانیم حلقه مخاطبان خاص خود را حفظ کنیم.
این نوشتهها را هم بخوانید
خیلی خیلی جالب بود. بنده به عنوان شخصی که کار و شغلم رباتیک هست تا الان به همچین چیزی فکر نکرده بودم
دمتون گرم
روبات ها ( نرم افزار های هوش مصنوعی ) روز به روز بیشتر بشر را بیکار میکنند …
اگر جمعیت بشر تو نسل بعدی یک کاهش ناگهانی و قابل توجه نداشته باشه .. مشکل بیکاری بد جور گریبانش رو میگیره . نکته جالب اینه که در درجه اول قشر کم در امد و پایین جامعه بیکار تر از الان میشه . و جالبه که همین قشر بیشتر از همه زاد و ولد میکنه .