کاراکتر حاج یونس فتوحی با بازی علی نصیریان در مجموعه تلویزیونی «میوه ممنوعه» – 1386 : بررسی و تحلیل
تاریخ ادبیات ایران سرشار از قصههای جذابی است که میتواند منبع اقتباس فوق العادهای برای هنرهای نمایشی باشند چرا که بخش مهمی از آنها فراتر از زمانه خود بوده و قابلیت به روز شدن در قالب یک فیلم. سریال یا یک نمایش را دارند. در عین حال این دسته از آثار پایان بندیهای اخلاق گرایانهای داشته و پیام مورد نظر نویسنده را هم به شکلی مطلوب بیآن که گل درشت جلوه کند به مخاطبان خود ارائه میکنند.
حسن فتحی از جمله کارگردانهایی است که اشراف خوبی به ادبیات داشته و از بسیاری از این متون در آثار نمایشی خود بهره گرفته است که از نمونههای شاخص آن میتوان به سریال میوه ممنوعه اشاره کرد. وی در این اثر به سراغ منطق الطیر عطار رفته و قصه شیخ صنعان را مرکز ثقل فیلمنامه خود قرار داده است. پیر اهل عبادت و زهد که پس از پنجاه سال عبادت به واسطه یک خواب عزم سفر کرده و در این سفر با دختری زیبا رو به رو میشود که وقتی نقاب از چهره برمی دارد شیخ صنعان عنان از کف داده و در این راه هر آن چه اندوخته بوده از جمله آبرویش را از کف میدهد. این داستان جذاب و پر فراز و فرود عطار نیشابوری از جمله داستانهایی است که به اصطلاح تاریخ مصرف نداشته و در گذر زمان ذرهای گرد و خاک بر آن ننشسته و هم چنان در آینده هم میتواند مورد استفاده فیلمنامه نویسان و کارگردانها قرار بگیرد در میوه ممنوعه شیخ صنعان به هیات حاج یونس فتوحی در آمده که تاجری خوشنام و اهل دیانت است که به شدت روی حلال و حرام هم تاکید دارد. در سوی دیگر دختر جوانی به نام هستی حضور دارد که کارگاه کوچک پدرش به دلیل کارشکنیهای پس حاج یونس (جلال فثوحی) در بازار، دچار ورشکستگی شده و پدرش در آستانه رفتن به زندان است. فتحی در وهله نخست به خوبی حاج یونس را به مخاطبان خود معرفی کرده و شناسنامه کاملی برایش تدارک میبیند. برای مثال میتوان به رابطه شکراب او و دختر کوچکش (غزاله) اشاره کرد که بیاذن پدر و با وجود مخالفتهای فراوان اما بیپشتوانه او به عقد مصطفی در آمده است. اتفاقی که او را خشمگین کرده و غزاله را از خود رانده است چرا که مصطفی یتیم بزرگ شده و خانوادهای ندارد. این همان تلنگر اولیه فتحی به مخاطب است که رگههایی از رنگ خاکستری را به حاج یونس فتوحی بخشیده و سئوالهای فراوانی را برایش به وجود میآورد. از طرف دیگر رابطه حاج یونس با همسرش (قدسی) نیز ظرافتهای زیادی داشته و شباهت تام و تمامی با زوجهای میانسال از طبقه مرفه سنتی جامعه دارد. درگیریهای شغلی قدسی ایده خوبی برای فاصله گرفتن او از حاج یونس بوده که زمینه را برای ورود هستی به زندگی آنها آماده میکند.
حسن فتحی برای کاملتر شدن زمینه برای غلطیدن حاج یونس در دام عشق به هستی از شخصیت به شدت خاکستری و لابه لایه جلال به بهترین شکل بهره گرفته و از وی به عنوان یک کاتالیزور برای گره خوردن یونس و هستی بهره میگیرد. با این روش فتحی از تیرگیهای درونی حاج یونس کم کرده و نشان میدهد که تنها گناه او غره شدن به ایمانی است که سالها جمع کرده و اطرافیان خود را شیفته آن کرده است. از جمله این آدم ها، مرد منشی میانسال حاجی فتوحی است که همیشه او را به عنوان نمادی از پاکی و صداقت میپندارد. نکته مهم دیگری که در فیلمنامه لحاظ شده، روند تدریجی علاقه حاج یونس به هستی است که به یکباره اتفاق نیفتاده و از زمینه چینیهای لازم برخوردار است، در ابتدا حاج یونس از در دلسوزی وارد شده و واقعا هم میخواهد که میانجی دعوای پدر هستی و پسرش باشد. به خصوص این که هستی او را یاد دختر عزیز کرده سابقش (غزاله) انداخته و نمیخواهد میان این پدر و دختر هم فاصلهای از این جنس بیفتد، اما در ادامه تمام حفرههای خالی زندگی سرد و کسالت بار حاج یونس فتوحی خود را به رخ کشیده و او را وارد ماجرایی عاشقانه از جنس شیخ صنعان میکند بیآن که به عاقبت آن بیندیشد، نقطه عطف میوه ممنوعه جایی است که حاج یونس ران دلش را به قدسی گفته و جنجالی بزرگ و طوفانی سهمگین در خانهای به راه میافتد که علامت مشخصه آن سکوت و آرامشش است. خود حاج یونس هم پس از این ماجرا دیگر آرامش نداشته و از درون ملتهب و نگران به نظر میرسد تا جایی که برای آرامش یافتن نزد غزاله و مصطفی میرود. رانده شدگانی که هم اینک به پناهگاه یونس فتوحی تبدیل شده و بر زخم غرور تکه تکه شده او مرهم میگذارند.
فتحی در میوه ممنوعه با تمرکز روی قهرمان خود (حاج یونس)، ملودرام موفقی را خلق کرده که بخش مهمی از نیروی خود را از بازیگرش اخذ کرده است. علی نصیریان از آن دسته بازیگرانی است که برای ایفای نقشهای پیچیده و چندوجهی به شدت مناسب به نظر میرسند. آدمهایی از جنس مردم که باورپذیری را به اوج رسانده و به باور مخاطبان خود مینشینند. نصیریان در میوه ممنوعه با درک درست خود از نقش در ابتدا پیرمرد موجه و با ایمانی است که از آرامشی درونی سود میبرد، اما در بخش دوم کار با حاج یونسی مواجه ایم که عشق به دختری جوان درون او شعله میکشد و این در حالی است که خود به خوبی هم از عاقبت آن خبر دارد. این به هم ریختگی و نوسان را نصیریان با بازی خود به بهترین شکل از کار درآورده و در این راه مخاطب را به غمخواری با حاج یونس فتوحی وامی دارد. اینگونه است که میوه ممنوعه پس از گذشت ۹ سال از نخستین بار پخش آن هم چنان سرپا و باطراوت جلوه کرده و گوشهای از ذهن مخاطبانش حک شده است.