«جرج ایستمن» و تأسیس شرکت دوربینسازی کداک: فقط دکمه شاتر را بفشار، بقیه کارها با ما!
جرج ایستمن در سال ۱۸۵۴ در یکی از روستاهای نیویورک به دنیا آمد. نام پدرش جرج واشینگتن ایستمن و مادرش ماریا ایستمن بود. در همان سال تولد او، پدرش دانشکده اقتصاد ایستمن را در روچستر بنا کرد و چند سال بعد خانواده را برای زندگی به آنجا برد. در سال ۱۸۶۲ زمانی که دانشکده در حال شکلگیری و رشد بود، پدرش درگذشت و اندک سرمایهای را برای آنها به ارث گذاشت. با پدید آمدن چنین شرایطی، جورج که تنها پسر خانواده بود برای سرپرستی و حمایت مالی مادر و خواهرش مجبور به ترک تحصیل شد و راهی بازار کار گردید. ابتدا برای یک شرکت کوچک بیمه مشغول به کار شد و پس از آن به استخدام بانک محلی روچستر درآمد.
جرج برای گردش آخر هفته قصد داشت دوربینی را اجاره کند و از خانوادهاش عکسبرداری کند. سنگینی، حجم و گرانی مبلغ تهیه یک دوربین یا حتی یک عکس تمامی فکر او را به خود مشغول ساخت؛ و او همواره در پی یافتن روشی برای ارزان کردن عکاسی و استفادهٔ آن برای همهٔ مردم بود.
«جرج ایستمن» حدود 130 سال پیش، شرکت کداک را تأسیس کرد. او فیلمهای قرقره را میساخت و در جعبههای عکاسی ساده جای میداد. از آن تاریخ به بعد عکاسی برای همگان امکانپذیر شد. پس از پایان کار روزانه، این جوان لاغر اندام دفتردار، به آشپزخانهٔ مادرش میرفت. در را بر روی خودش میبست و فقط صبح در آشپزخانه را باز میکرد که وقت آن شده بود به گیشهٔ بانک سر کارش برود. شبهای زیادی بدین طریق برای وی سپری شد.
کاری را که «جرج ایستمن» در لگن ظرفشویی مادرش در آشپزخانه انجام میداد، باعث شد که انقلابی در عالم عکاسی در جهان ایجاد شود. او صفحههای عکاسی را لعاب میداد که بعدا بصورت خشک شده قابل استفاده بود. او یک انقلاب صنعتی را در سال ۱۸۸۰ پایه نهاد.
تا آن تاریخ عکاسان مجبور بودند بار زیادی را با خود حمل کنند، که از سنگینی آن جوانانی که اکنون به کمپها میروند، فرار میکردند. علت این بود که تا آن زمان عکاسی به شکل مرطوب انجام میگرفت: صفحههای شیشهای را با پوششی از ید، و یا لایهای از نمک برم میپوشاندند، و در محلول «نیترات نقره» فرو میبردند.
این صفحات فقط به حالت مرطوب در برابر نور حساس میشدند و میباست آنها را به همان حالت مرطوب و ظاهر و ثابت کرده و شستشو داد. برای همهٔ این کارها در سال ۱۸۸۰ عکاسان فقط ۱۰ دقیقه فرصت داشتند. هر کس در فضای خارج از منزل عکاسی میکرد، مجبور بود یک خیمهٔ سیاه همراه داشته باشد.
آنچه که در آن زمان برای عکاسان مورد نیاز بود. لیستی است که بطور ساده نوشته شده: ۱ ـ دوربین عکاسی به ابعاد 20×13 سانتیمتر که بزرگ و سنگین بود ۲- دو دستگاه پروژکتور فیلم ۳ ـ۔ «سه پایهٔ دوربین» 4 – مخزن شیشهای برای محلول ماده حساس در برابر نور 5- صفحات شیشهای با جعبه و دسته نگهدارنده 6- بشقابهای بزرگ و توگود، بطریها ۷- دیسهای تو گود ۸- قیف ۹- وزنهها ۱۰- کاغذهای فیلتر و لعابدار.
علاوه بر اینها وسائل شیمیایی، مانند نیترات نقره، محلول کلودیوم، سولفات آهن، نمک ثبوت، محلول ناتریوم، هم لازم بودند و مقدار زیادی آب هم عکاس میباست همراه داشته باشد. یک چنین تجهیزات عکاسی تا یکصد کیلوگرم وزن داشت و در آن زمان جمعا ۹۰ دلار قیمت آنها بود. این مبلغ معادل قیمت یک کالسکه اسبی در آن زمان بوده است.
عجیب نیست که افراد کمی حاضر بودند که این زحمت بارکشی و این مخارج زیادی را تحمل کنند. درست برای برطرف کردن این مشکلات، «جرج ایستمن» در آشپزخانهٔ مادرش در «راچستر» آمریکا کوشش میکرد. در شهری که در ساحل دریای «اونتاریو» قرار گرفته. آنچه او ساخته بود، یعنی شیشههای لایه داده شده در حالت خشکی هم در برابر نور حساس بودند و عکاسان میتوانستند، پس از عکسبرداری آنها را با خود به لابراتوار منزلشان به برند.
«جرج ایستمن» در تاریکی شیشهها را یکییکی، با کتری چای مادرش که با محلول پر کرده بود، لایه میداد. ولی این طریق لایه دادن بطور یکنواخت انجام نمیشد.
این کار را بعدا با ماشینی که خودش ساخته بود، انجام داد. بر این ماشین دست ساز او، صفحههای شیشهای از زیر نورهایی میگذشتند که آغشته به محلول بود، در نتیجه سراسر شیشه یکنواخت از محلول پوشیده میشد. و در همان سال ۱۸۸۰ این جوان ۲۶ ساله موفق شد، اختراع و حق انحصار خود را به ثبت برساند.
یک چیز دیگر این سال را برای جرج ایستمن و برای عکاسی مهم ساخت: او شخصا موسسهای برای این کار تاسیس کرد و اتاقهایی را برای موسسهاش در طبقهٔ سوم یک ساختمان در روچستر اجاره کرد که بعدها نام موسسهاش «کداک» شد.
وی با خدمات شبانهاش در آشپزخانه اختراعی را پایهگذاری کرد که ۲۰ سال بطول انجامید. با آزمایشهای شیمی، توانست عکاسی را همگانی سازد.
از آن به بعد عکسبرداری شروع شد، حتی نوجوانان می توانستند با دوربینها عکسبرداری کنند. ولی البته در سال ۱۸۸۰ چنین نبود.
1- استفاده از قرقره در عکسبرداری
ابتدا آقای کداک، شیشههای حساس عکاسی را میفروخت و این شیشهها کاملا خوب بود. و در عین حال وی توانست فیلم کاغذی بسازد که لعاب لازم را بر روی نوار کاغذی میداد که پس از ظهور با شمع نمایان میشد.
یک همکاری او دستگاه قرقره نگهدار را ساخت، که در هر دوربین عکاسی صفحهای قابل نصب بود، و بصورت فیلم عکاسی در میآمد، و این واقعه در سال 1884 اتفاق افتاد.
یک سال بعد ایستمن نوع فیلم جدید به بازار آورد. که در آن کاغذ فقط برای حفظ لایه حساس بکار برده میشد. و پس از عکسبرداری و ثبوت کاغذ را از فیلم جدا میکردند و آنچه باقی میماند، یک فیلم نازک نگاتیو بود که بر روی یک صفحه شیشه قرار میدادند.
2- اولین دوربین عکاسی (کداک)
سه سال دیگر طول کشید تا جرج ایستمن به انقلاب بزرگی در عکاسی موفق شد. در سال 1888 اولین دوربین عکاسی کداک بنام کداک سری یک به بازار آمد که به صورت جعبهٔ مکعب شکل کوچک و سبک با فیلمی به گنجایش یک صد عکس و قابل چرخش بود.
در آن زمان ارزش این دوربین عکاسی فقط ۲۵ دلار بود. آنچه از همه مهمتر بود، عکاس اجباری نداشت که خودش فیلم را ظاهر کند. هنگامی که همه عکسها را گرفته بود، دوربین عکاسی را با فیلمهای برداشته شده به کارخانهٔ کداک میفرستاد. در آنجا فیلم را خارج کرده، ظاهر کرده و از آن کپی تهیه میکردند و عکسها و دوربین را که با فیلم جدید پر کرده بودند به صاحبش پس میدادند، و در عوض 10 دلار میگرفتند.
به این ترتیب، برای اولین بار به علاقهمندان به عکاسی سرویس کاملی داده میشد، که تا دههها و تا قبل از رواج عکاسی دیجیتال هم ادامه پیدا کرد. در اولین لابراتوار بزرگ او در زیر شیروانی کارخانه کداک در روچستر، زنان روزانه تا 7000 فیلم نگاتیو ظاهر و چاپ میکردند.
تبلیغات برای دوربین کداک شماره 1 در این سال بطور وضوح نشان میداد که چه انقلابی در عالم عکاسی انجام شده:
شما فقط دکمه دوربین را فشار دهید بقیه کارها با ما.
پیشرفت سریعتر شد یک سال بعد اولین قرقره فیلمهای شفاف «سلولز نیترات» آماده شد و بدون این فیلم جدید «توماس ادیسون» در سال ۱۸۹۱ نمیتوانست اولین دوربین عکاسی و پروژکتور مربوط به آن را اختراع کند.
3- اختراع دوربین عکاسی فانوسی و جیبی
باز هم یک سال بعد یعنی در سال 1980 کارخانه کداک اولین دوربین عکاسی فانوسی را که قابل جمع شدن بود به بازار آورد. زمان کوتاهی پس از آن اولین دوربینی که در روز و روشنایی میشد قرقره فیلم را در آن جای داد، برای فروش آماده شد. در سال 1895 حتی اولین دوربینهای جیبی کوچک ساخته شد. این دوربینها بیشتر قسمتهایشان از آلومینیوم ساخته شده بود، که با یک مخزن فیلم «با 12 عکس» پر میشد. قیمت آن که 5.5 دلار بود بازهم برای بسیاری گران و زیاد بود.
پس از آن Brownie به بازار آمد. در ماه فوریه سال 1900 دوربین براونی از طرف کارخانه کداک عرضه شد. دوربینی مکعبی شکل که فقط 260 گرم وزن داشت، از جنس کنف و مقوا و تخته با ابژکتیو ساده و دیافراگم چرخان برای زمان و عکسهای فوری. ولی جای دیدن منظره در دوربین نداشت. در عوض خیلی ارزان قیمت بود، یعنی در واقع فقط یک دلار قیمت این دوربین بود. نام این دوربین را از عروسکی گرفته بود، که نقاش کانادایی، «پالمرکوکس» آن را مشهور ساخته بود، این نام برای این دوربین بینهایت متناسب بود. که میفهماند فقط شما دکمه عکسبرداری را فشار دهید باقی کارها بعهده براونی کداک.
در همان سال صد هزار دوربینهای «برونی» به فروش رسید. نیمی از آنها در اروپا و در آلمان که کارخانه کداک در آن زمان در برلین شعبهای افتتاح کرده بود، و قیمت دوربینهای برونی در آن زمان در آلمان 5.5 مارک بود و یک قرقره فیلم با شش عکس، به اندازه 6×6 بارزش نیم مارک بوده و ظهور چاپ و نصب یک قرقره فیلم جدید در دوربین جمعا دو مارک میشد.
4- ساخت دوربین های عکاسی دیگر
بسیاری از کارخانههای دوربینسازی از آن پس شروع به ساختن دوربینهایی شبیه به آن نمودند. تکمیل و ادامهٔ بهبود دوربینها قابل توقف نبود.
در این میان، دو موزیسین بودند، که قدمهای دیگری برداشتند.
20 سال تمام «لئوپولدگودوسکی» و دوستش «لئو پولد مانس» در لابراتوار خود مشغول آزمایشاتی بودند. آنها در جستجوی طریقهای بودند که رنگها را بر روی فیلمها ثابت نگهدارند. ولی موفقیتی نیافتند.
5- ورود فیلمهای رنگی به بازار
در سال 1931 دعوت نامهای برای این دو، از کارخانه کداک برایشان رسید، که آزمایشاتشان را در مرکز تحقیقات کداک در روچستر، ادامه دهند. آنها دو سال کوشش کردند، تا توانستند اولین فیلم رنگی دولایه را عرضه کنند. باز هم دو سال دیگر سپری شد.
در 12 آوریل 1935 بالاخره به مقصود رسیدند: اولین فیلم رنگی سه لایه تکمیل شده بود بنام «کداک کروم فیلم».
با این فیلم، همانند فیلم «آلفا کلور» که یکسال بعد تکمیل شد، هر کس قادر بود، عکسهای رنگی بردارد. فقط یک مانع در کار بود، زیرا از این فیلمها فقط میتوانستند «اسلاید» تهیه کنند. این وضع تا جنگ جهانی دوم ادامه داشت، یعنی پیش از آنکه فیلم کداک کلر ساخته شود. یک فیلم نگاتیو که از آن فیلمهای مثبت و کامل میشد بدست آورد و ابتدا فقط برای مصارف ارتشی بکار برده میشد.
6- تاسیس کارخانههای دیگر
در عین حال علاوه بر دوربینهای جعبهای، دوربینهای کوچک بیشتری مورد توجه قرار گرفت حتی در سالهای دهه ۳۰ کارخانجات لایکا و کداک رتینا ساخته شد. و پس از پایان جنگ فروش دوربینها جهش عجیبی بافت.
در سال 1960 برای مثال، نیمی از تمامی جمعیت آلمان غربی دارای دوربین عکاسی بودند، ولی کم کم علاقه مردم کم شد، زیرا کار با دوربینهای عکاسی، برای بسیاری از مردم، هنوز مشکل بود. زنان و پدر خانواده و حتی جوانان به عکسها علاقه داشتند ولی نه به عکسبرداری.
سپس دوربینهای عکسی ساده به بازار آمدند. که دیگر تقریبا احتیاج به هیچگونه تنظیمی نداشتند. فلاشهایی که در داخل دوربین نصب شده بود، دیگر مشکلی از نقطه نظر ابر و تاریکی ایجاد نمیکرد. فیلمهایی که در «کاست» بودند، جا گذاشتن و در آوردن فیلمها را بینهایت آسان ساخته بودند. و فقط لازم بود بر روی دکمه عکسبرداری فشار دهند.
کمکم نوع فیلمها آنقدر خوب و حساس شده بودند، که حتی دوربینهای کوچک هم تصاویر خوبی داشتند. دوربینهایی که در هر کیف دستی جای میگرفت ساخته شدند و خیلی زیاد طرفدار پیدا کردند.
این دوربینها آنقدر حساس و کامل بودند که هر زحمتی را از عکاس کم میکنند. نور دادن، میزان دهانه دیافراگم و حتی فاصله را هم بطور اتوماتیک تنظیم میکند.
و حتی در دوربین عکاسی کداک Sensalite جیبی یک سلول اندازهگیری در هنگام کمبود نور، به طور خودکار فلاش الکترونیکی را به کار میانداخت.
در اواخر عمر، ایستمن به علت سخت شدن بافتهای ستون فقرات احتمالا به خاطر بیماری اسپوندیلیت آنکیلوزان عملا از کار افتاده شده بود و نمیخواست بقیهٔ عمر را به آن صورت بگذراند و متکی به کمک دیگران باشد و به همین دلیل در ۱۴ مارس ۱۹۳۲ با شلیک یک گلوله به سینه خود، خودکشی کرد. او در آخرین جملهٔ وصیتنامهاش نوشت «من کارم را انجام دادم. پس ماندن دیگر لزومی ندارد».
کداک که مشهورترین شرکت عکاسی قرن بیستم محسوب میشد در سال ۲۰۱۲ اعلام ورشکستگی کرد. کارشناسان دلیل ورشکستگی کداک را ناتوانی آن در تطبیق با پیشرفتها و تحولات بنیادین دنیای عکاسی در پی ورود دوربینهای دیجیتال دانستند. این وضعیت باعث شده بود تا ارزش سهام کداک در پانزده سال از ۳۱ میلیارد دلار به کمتر از ۱۵۰ میلیون دلار کاهش یافته و تعداد کارکنان آن در مرکز اصلی شرکت هم از ۶۰ هزار نفر به هفت هزار نفر تنزل پیدا کند.