آداب هدیه دادن و هدیه گرفتن
- برای رویدادهای منفی و ناخوشایند هدیه باید ماندنی نباشد. دقیقاً مانند گل و کمپوتی که برای مریض میبریم؛ اما برای رویدادهای مثبت هیچ محدودیتی نیست هدیه میتواند موقت مثل گل و شیرینی و بلیت کنسرت و یا کمی دائمیتر مثل مجسمه، ساعت و کتاب باشد.
- اینکه از فرد مقابل بپرسیم که چه چیزی لازم داری یا از اطرافیانش مثل همسر، فرزند و دوست سؤال کنیم که فهرست خواستههای ایشان چیست، نه تنها بد نیست بلکه عموم فرهنگهای دنیا این کار را پسندیده هم میدانند. شاید خیلیها راحت نباشند که خواسته-شان را نام ببرند اما پرسیدن این سؤال بیاحترامی و بیادبی محسوب نمیشود.
- معیار مهم در اتیکت هدیه دادن، این است که به فرد هدیه گیرنده نشان دهیم من چقدر برای هدیه شما وقت گذاشتم و چقدر فکر کردم. مثلاً توصیه میشود برای تبریک سال نو کارتپستال را دستی بنویسید و برای هر نفر ارسال کنید نه اینکه یک متن را پرینت بگیرید و برای همه بفرستید؛ اما وقتی برای فقط یک شخص میخواهید این کار را بکنید اتفاقاً باید چاپی باشد و وقت بگذاریم و نام فرد را پرینت کنیم نه اینکه کارتپستال آماده بخریم و نام فرد را روی آن با خودکار بنویسیم.
- «آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند».
این قانون طلایی در هدیه دادن جواب نمیدهد بلکه باید گفت آنچه دیگری برای خودش میپسندد را باید برایش انتخاب کنیم. اگر من کتابخوانم دلیل نمی-شود برای دوستم که اصلاً کتابخوان نیست، کتاب هدیه ببرم.
- هدیه نباید برچسب قیمت داشته باشد. همچنین بستهبندی هدیه باید طوری کار شده باشد که دریفتکننده هدیه با اینکه میداند بستهبندی را لازم ندارد با غصه آن راباز کند اگر هدیه گیرنده سریعاً کادو را باز کرد این یعنی ما برای بسته بندی هدیه کم گذاشتهایم.
- خیلی درست نیست که به دفعات مکرر برای کودکان خودمان یا اقوام هدیه بخریم این-کار باعث میشود اولاً هدیه گرفتن برایشان یک امر عادی شود و دیگر آنها را خوشحال نکند و دوم اینکه انتظار انها را بالاتر میبرد اگر یکبار هدیه نبرید آنها ناراحت میشوند و سوم اینکه اگر افراد دیگری به دیدار کودکان بروند و برایشان هدیه نبرند کودک با آنها تلخ برخورد خواهد کرد.
- اگر میخواهید برای کودکان اقوامتان هدیه ببرید نکته بسیار مهم این است که هدیه نباید در سطح مالی ما باشد بلکه باید در سطح مالی خانواده کودک باشد. دلسوزی و ترحم بیجای ما باعث خجالت پدر و مادر می-شود و همچنین کودک نیز دیگر از دریافت هدیه پدر و مادر خوشحال نمی-شود. اگر آن کودک را خیلی دوست دارید پول هدیهتان را به پدر و مادر بچه بدهید تا آنها برایشان کادو بخرند.
- قانون قطعی و بینالمللی اتیکت این است که: هدیه گیرنده در حضور هدیه دهنده باید هدیهاش را باز کند تشکر کند و خوشحالیاش را نشان دهد. در غیر این صورت قطعاً بیاحترامی حساب میشود. بار کردن هدیه و خوشحالی ما در واقع تأیید هدیه طرف مقابل است. (اما استثناهایی هم وجود دارد که اگر هدیه دهنده دوست ندارد در حضورش هدیه باز شود، پس لطفاً این کار انحام نشود.)
- اگر کسی به شما پول نقد هدیه داد یا در خرید هدیه، بیحوصله بوده و یا اینکه خواسته به شما حق انتخاب بدهد در هر دو صورت به شما لطف کرده است در هر حال اگر کسی به شما پول نقد هدیه داد اتیکت میگوید حتماً به او بگویید که این پول را میخواهم خرج چه مواردی بکنم. این خیلی محترمانه است. مثلاً وقتی کسی چند تراول به شما هدیه داد بگویید ممنونم. اتفاقاً میخواستم کتابخونمو عوض کنم نیازمند اینقدر پول بودم. چقدر خوب شد میرم کتابخونه میخرم. بعداً وقتی آن فرد هر بار به خانه ما بیاید از دیدن کتابخانهٔ ما احساس غرور و شادی میکند.
- اگر هدیه را نپسندیدیم یا قابل استفاده نبود هرگز نباید این موضوع را بیان کنیم. مثلاً میهمان برایمان شیرینی آورده ما نباید بگوییم آخی. چقدر خوب. حیف که من دیابت دارم. درست است میهمان نباید بیدقتی می-کرد اما شما لازم نیست این اشتباهش را یادآوری کنید.
- در ادارهها و سازمان-ها مرز بین هدیه و رشوه بسیار باریک اشت لذا در بسیاری سازمانها برای هدیه سقف میگذارند مثلاً می-گویند اگر در رستوران هزینه غذا تا پنجاه هزار تومان شد اشکالی ندارد میهمان شوید اما اگر پنجاه و چهار هزار تومان شد نباید بگذارید طرف مقابل حساب کند و خودتان باید حساب کنید.
- همچنین پسندیده است در سازمانها از یک حدی بالاتر هدیه قبول نشود زیرا فرد را عملاً بدهکار میکند و ممکن است فرد در آینده امتیازات بالاتری را واگذار کند. حال اگر ناگزیر از پذیرش بودید می-توانید هنرمندانه آن را رد کنید تا بدهکار نباشید مثلا هدیهتان را بگیرید و در همان لحظه آن را به منشی یا مسئول دفترتان هدیه بدهید با این کار شما بدهکار نیستید و کسی بدهکار است که عملاً نمیتواند کار خاصی انجام دهد.
- اگر هدیه دادن این حس را القا کند که من در تصمیم شما میخواهم اثر بگذارم این بیاحترامی به طرف مقابل است در زمانی باید این هدیه را داد که این حس ایجاد نشود مثلاً بعد از جلسه. فقط هدایای فرهنگی را می-شود استثنائاً ر ابتدای جلسه داد. ولی عموماً هدیه گران را بهتر است بعد از جلسه بدهیم.
- بیشترین ارزش هدیه دادن زمانی است که ما به آدمها نیازی نداریم. آن زمان است که معنا و قیمت پیدا میکند. مثل دادن هدیه به استاد راهنمایمان وقتی که درسمان تمام شده است یا فرستادن سررسید سالیانه به کارمند و مدیری که بازنشسته شده است.
اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک» هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون میشویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوکمارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکههای اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:
مرگبارترین روز در تاریخ، چه روزی بود و چطور رخ داد؟
انسانهای راههای زیادی برای کشتن هم در طول تاریخ ابداع کردهاند: سلاحهای هستهای و زیستی ، بمبهای آتشزا، گلولهها، سرنیزهها، ایجاد قحطی عمدی و ...کاملا قطعی نیست، اما طبق بسیاری از روایتها مرگبارترین روز در تاریخ بشر در واقع نتیجه…
شوخی با مجسمهها – وقتی حال مردم خوش است!
شوخی و طنز هم حال و هوای خاص خودش را میطلبد. مردم اگر از نظر پیشبینی شرایط اقتصادی آینده و وضعیت رفاه اکنون، آرامش و اطمینان خاطر لازم را داشته باشند و اگر بتوانند خود مقوله فرهنگ و اخلاق و دانش خود را ارتقا بدهند، شرایظ ظاهری و باطنی دیگر…
21 مهارتی که ای کاش در مدرسه یا جای دیگر مقدمات آنها را به ما میآموختند!
درس و دانشگاه بسیارند، اما وقتی وارد کار واقعی و زندگی میشوید میبینید که مهارتهای زیادی لازم دارید تا تبدیل به یک آدم موفق شوید یا به آرامش و خوشبختی بیشتری در زندگی برسید. گاهی دورههای آموزشی خوبی برای آنها وجود دارد و گاهی هم باید…
حجمها و مجسمههای زیبا ساخته شده با صفحات کتابهای قدیمی
ما انسانها استفاد تخیل هستیم، اما در موارد معدودی این تخیلهای خود را به صورت نقاشی یا حجم، زنده میکنیم و در معرض تماشای دیگران قرار میدهیم.اِما تیلور، هنرمند مقیم بریتانیا، این تجربه را در مجسمههایی از جنس کتاب به صورت باورنکردنی…
چرا هنگامی که میخواهند عکسی از ما بگیرند، ناخودآگاه سرمان را کج میکنیم؟
وقتی در فیس بوک، اینستاگرام یا سایر سایتهای رسانه اجتماعی پر از عکس هستیم، احتمالاً متوجه یک روند در زبان بدن کاربران خواهیم شد. هنگام عکس گرفتن و مواجهه با دوربین، برخی افراد به طور خودکار سر خود را به یک طرف خم میکنند. به نظر میرسد که…
نمونههایی از بازسازی و دکوراسیون جدید خانه که میتوانند الگویی برای ما باشند
به سبب نوع معماری، خانههای ما معمولا خیلی زود دمده یا به اصطلاح کلنگی میشوند. شرکتهای بازسازی خانه مدتی است بسیار زیاد شدهاند.اما شک و تردید زیادی در مورد میزان کارایی بسیاری از آنها وجود دارد. برخی از آنها اصلا به تقویم کاری متعهد…