خطر زوال طبقه متوسط و تأثیرگذاریهایش
لازم نیست که این روزها به خیابانها، بازار یا رستورانها یا کافیشاپها بروید. در همین محیط آنلاین هم اگر خوب گردش کنید شاهد به محاق رفتن سبکی از زندگی هستید.
بله! دیگر خیلیها به سبب اوضاع بد اقتصادی و بر هم خوردن برآیندهای نیرو و مناسبات پیشین، قادر نیستند به سبک قبلی زندگی کنند، خرید کنند و با هم تعامل داشته باشند.
شاید داشتن یک گوشی، تبلت یا لپتاپ پرچمدار تا دو سه سال پیش برای یک کارمند دشوار بود، اما الان دیگر واقعا غیرممکن شده و به همین ترتیب پیشمقدمات حضورهای اجتماعی مثل رستوران رفتنها و سفرهای پرهزینه محدود شدهاند و کتاب هم که کلا دیگر تبدیل به کالای لوکسی شده است.
ما میخواهیم از دشواری زندگی قشری صحبت کنیم تا پیش از این به قیمت سختکوشی و صرفهجویی و با رعایت یک سبک زندگی سالم و متوقع نبودن، میتوانستند ناخنکهایی به خوشبختی بزنند و به همین میزان تإثیرگذار هم باشند، اما این روزها بسیار میشنویم که دغدغه اساسی این قشر هم نه رسیدن به فردایی بهتر، بلکه تلاش برای بقا شده است.
داریم از طبقه متوسط صحبت میکنیم. طبقهای که خیلیها آن را موتور محرک جامعه و سرمنشأ همه دگرگونیهای بزرگ میدانند.
«طبقه متوسط»، همچون بسیاری از مفاهیم علوم اجتماعی دارای معنای دقیق و مورد توافق هـمه صـاحبنظران نـیست.
طـبقه متوسط در جایی بین «طبقهکارگر» (که معمولا منظور از کارگران یدی است) و طبقه مرفه یا طـبقه بـالا (که معمولا سرمایهداران بزرگ یا نخبگان حاکم را شامل میشود) قرار دارد.
واژه «طبقه متوسط» را اولین بـار شـخصی به نام توماس گیسبورن در سال 1785 بـه کار برد. در همان ایام بـود کـه علم اقتصاد و سرمایهداری نیز در حـال شـکلگیری بود. گیسبورن، طبقه متوسط را در میانه زمینداران و اشراف از یکسو و کشاورزان و کارگران از سوی دیگر تـعریف کـرد که شامل مالکان و کارآفرینان مـیشد.
بندورا میگوید: افراد طبقه متوسط، کنشگران اصلی جنبشهای نوین اجتماعی- ازجنبش طرفدار صلح و فمینیسم گرفته تـا جـنبش طرفدار محیط زیست-هستند.
طـبقه متوسط هـر چند ضرورتا سازمانیافتهتر از فقرا و حاشیهنشینان نیست، اما منابع مهمی دارد که عبارتند از:
1-مهارتهای سیاسی و فرهنگی، آموزش، موقعیتهایی در دستگاه و تشکیلات دولتی و یا در بخشهای اصلی دنیای حـرفهای.
2-طبقه متوسط، توده مـنتقدی در جـامعه به وجود میآورد.
3-طبقه متوسط از متخصصین، مدیران و توجه رسانهها برخوردار است.
4- مهمتر اینکه، افراد طبقه متوسط، در جامعه خود احساس مالکیت از خود نشان میدهند. افراد متعلق به این طبقه در تثبیت هنجارها، ارزشها و آداب و رسـوم مـشارکت میکنند تا جامعه دلخواهشان را بسازند. البته افراد طبقه متوسط مختلف هستند، عدهای مترقی و محافظهکارند و عدهای به لحاظ سیاسی فعال و عدهای نیز بیتفاوت هستند.
در مجموع در مورد خصوصیات طبقهٔ متوسط جدید در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به موارد زیر میتوانیم اشاره کنیم:
1-در کشورهای در حال توسعه، این طبقه عامل اصلی نوسازی و دگرگونی است.
2-در کشورهای در حال توسعه، این طبقه به تجدیدنظر در سنن و اعتقادات میپردازد.
3-اعضای این طبقه از تـحصیلات نـسبتا بالایی برخوردارند و به دنبال اجرای برنامههای فرهنگی و اجتماعی هستند.
4-در کشورهای در حال توسعه اغلب اعضای این طبقه جذب کارهای دولتی میشوند و معمولا در مقابل فروش نیروی فکر خود، مزد یا حقوق دریافت مـیدارند.
5-هـنگام بحران یا تورم، اعضای این طبقه شدیدا آسیبپذیر میشوند.
6-در کشورهای در حال توسعه، در بسیاری از مواقع برخی از اعضای این طبقه امکان دستیابی به حاکمیت سیاسی را دارا هستند.
7-البته اعضای این طبقه دارای منشأ اقـتصادی-اجـتماعی یـکسانی نیستند.
حالا تصور کنید که در شرایط نو، معدودی از به اصطلاح زبر و زرنگهای این طبقه با تغییر رویه و خلقیات خود و نیز به یاری بخت و اقبال، جذب طبقه توانگر جامعه شوند و اکثریت باقیمانده جذب طبقه فرودست جامعه شوند.
به صورت معکوس گزارههایی که در بالا اشاره شد، با یک جامعه کمرمق و عاصی و بدون آرمان روبرو خواهیم شد. جامعهای که ایدهای برای نوسازی ندارد، خلاقیت آن در آن کاهش پیدا خواهد کرد و به تناسب، حتی جنس آثار فرهنگی خلق شده در آن یا غمنامه خواهد بود یا کمدیهای زرد عامهپسند!
این روزها برایم خیلی دشوار است که خودم از موبایل یا تبلت یا فناوری بنویسم، چون به گمانم دیگر اینها حز دیتای خام دستنیافتنی برای طبقه عزیز متوسط، چیز دیگری نیستند. اما خب شاید هنوز بشود از کتاب و تاریخ و امید و سینما مثل قبل فارغالبال و سرخوشانه نوشت.
+ در تعریف طبقه متوسط در این نوشته از مقاله دکتر جـعفر هـزار جـریبی و رضا صفری شالی استفاده شده است.
مقاله بسیار زیبا و همچنین غم انگیزی بود
همونطور که خودتون فرمودید طبقه متوسط منشاتغییرات بزرگی میتونه باشه و اگه چنین طبقه اجتماعی هم وجود نداشته باشه عملا صورت مسنله هم کلا نابود میشه.
ما تو ایران ( همه ماها) عادت داریم صورت مسیله رو نابود کنیم تا حلش کنیم
سلام
از سال 92با سایت یک پزشک آشنا شدم و بهترین سایتی بود و هست که همیشه بهش سر میزنم.
من خودم چند ماه منتظر شدم یه گوشی پایین رده 100دلاری بخرم، هر روز قیمتا رفت بالا تا بالاخره با هزار بدبختی 1.500ه ت پول یه گوشی 100 دلاری دادم من هیچ من نگاه???
این مطلب خوبی بود چون وقتی به رسانه های ملی و تلویزیون نگاه میکنیم، همه چی گل و بلبله و همه چیز آروم. از نرخ رشد سریع اقصادی و تورم و بیکاری تک رقمی صحبت میشه. انگار داریم تو کشور دیگه ای زندگی می کنیم وقتی بیرون میریم. افسردگی، غم، خشم سرکوب شده، نفرت بی دلیل از هم(به دلیل فاصله طبقاتی نجومی)
خوشحالم که این مطلبو بیان کردید، حتی اگر تغییری ایجاد نکنه.
متاسفانه گویا چارهای نیست جز نابودی طبقهٔ متوسط که این امید واهی به سیستم انتخابات در ایران رو برای همیشه فراموش کنه و بدونه که فرقی وجود نداره مسئول کیه. اصلن مسئولی وجود نداره.
با این تفاسیر دیگه چیزی از طبقه متوسط باقی نمونده. همه تبدیل شدیم به طبقه ضعیف و خیلی ضعیف!
اتفاقاً چند روز پیش که داشتم مطالب سایت شما را می خواندم به این فکر افتادم که بسیاری از این ابزارهای الکترونیکی که شما در سایتتان معرفی می کنید به فرض اینکه در بازار ایران باشند به قدری گران هستند که برای اکثریت جامعه غیرقابل دسترسند من از مطالب سایت شما که دربارۀ مدل گوشی و لپ تاپ هست عبور می کنم و فقط مطالبی که دربارۀ تاریخ و کتاب و … را مطالعه می کنم به نظر من اگر مطالب سایت بیشتر پیرامون این موضوعات باشد بهتر است
با سپاس
به شدت با شما همنظر هستم
هم من هم خیلی از دوستانم
این عکس به شدت گویاست. از آن عکس هایی که یا زیرش نوشته ای نیست و یا حداکثر می توان زیرش نوشت “بدون شرح!”
من البته دوره نویسندگی ندیده ام و کمتر جایی درباره اش خوانده ام. بیشتر چیزهایی که از نویسندگی می دانم زیرپوستی و حاصل تجربه محدود نوشتن و بیشتر خواندن و ترجمه در طی این سال هاست.
سعی ام این است که در جایی از متن حتماً یک شاهد باشد. یک گزارش، یک آمار، یک داستان کوتاه، یک خاطره یا یک نقل قول. بدون شاهد، حس من این است که یک جای کار می لنگد. یک عکس هم بدک نیست.
این عکس هم به نظر می رسد شاهد خوبی باشد. هرچند شاید نویسنده عمدی در این کار نداشته ولی از دیروز دارم فکر می کنم مثلاً اگر من می خواستم درباره زوال طبقه متوسط بنویسم، آیا می توانستم شاهد بهتری پیدا کنم؟
حدود ده ساله تو بازار کارم و به سختی دارم کار میکنم تا بتونم بقول شما ناخنکنی به زندگی طبقه بالاتر از خودم بزنم ولی حالا که پشت سرم رو نگاه میکنم منی که عشق گیم و فیلم و تکنولوژی هستم به هیچ جا نرسیدم یه پلی استیشن ۴ گوشه خونه افتاده که یه ساله بهش دست نزدم چون دلم نمیاد بازی بگیرم واسش حدود ۲۰۰۰ فیلم و سریال که روی هم تلنبار شدن توی هارد و ندیدمشون گوشی قدیمی که دوساله میخام عوضش کنمو نمیتونم سبد غذایی خانواده که هر روز داره کوچیکتر میشه لباس و کفشی که قدیما میبخشیدیم به خیریه و حدود دوسال میشه خودمون بیشتر میپوشیمشون کلا زندگی شده بدو بدو تا پاس کردن سر برج کرایه خونه و وام و قسط که جدیدا دیگه پاس نمیشن کلی برنامه ریزی واسه اقدام به تولد بچه دوم که کلا کنسلش کردیم خلاصه بگم دست و پا میزنم که پایین نرم هر چند دارم با سر پایین میرم
غم وطن کشت مارا…
سالهای پیش خبرهای مربوط به معرفی گوشی یا لپتاپ جدید رو با چه شوق و علاقهای میخوندم. حالا با بی تفاوتی مطلق تنها تیترها رو رد میکنم. چه برنامههایی برای تعویض تلویزیونو مبلمان خانه در نظر داشتم. اما حالا… ?
مرسی دکتر جان بابت این پست سودمند و تفکر برانگیز. یادم هست سالها پیش کتابی بود از دکتر فرامرز…. استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، در مورد طبقات و تغییرات آن در ایران. خیلی خیلی جالب بود. به همه دوستانی که این مطلب امروز یک پزشک براشون اهمیت داره توصیه میکنم که یک نگاهی به اون کتاب بندازن.
بخشی از این داستان به جهانی سازی و در حقیقت یکسان سازی و نابودی خرده فرهنگ ها باز می گردد که باعث شده طبقه متوسط بعنوان بخش مهمی از جوامع و بقول ماکس وبر دارای تجربه مدنی بالا کم کم ناپدید بشن در نتیجه اون کاتالیزوری که نقش انتقال فرهنگ رو بعهده داشت عملن ضعیف و امکان فرهنگ سازی ازش گرفته شده در نتیجه شما با سیستم مدنی ! ( شهرها) مواجه هستید که همچنان به جذب مهاجر می پردازند و برنامه ای برای ارتقا فرهنگ در آن دیده نمی شود جامعه تبدیل شده به حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد دارای مشکلات عدیده فرهنگی (لمپن ها) حدود ۱۰ درصد طبقه متوسط ( منورالفکرها) و حدود ۲۰ درصد طبقه مرفه (نوکیسه ها) و تغییر این نسبت به ضرر طبقه متوسط مدام در نوسان است انتظار ندارید چنین ترکیبی قابلیت فرهنگ سازی داشته باشد؟
پی نوشت: خیلی وقت بود به سایتتان سر نزده بودم سایت شما هم رنگ و بوی تبلیغات و .. گرفته. باور بفرمایید تمامی مشکلات بشر ناشی از یکه تازی سرمایه داری در دنیا است.
متاسفانه سرخوردگی و ناامیدی از تغییر اوضاع و شرایط، قشر متوسطی که عامل محرک دوم خرداد بود رو به انفعال کشونده.
خیلی جالبه طبقه متوسط بزرگترین حامی و جمعیت رای دهنده به روحانی رو داشت و سیاست های روحانی داره این طبقه را نابود میکنه
چه جالب! همین چند روز پیش بود که با همکارا داشتیم در مورد همین موضوع صحبت میکردیم که دیگه طبقه ی متوسط داره در طبقه ی پایین حل میشه و عملا دیگه نمیتونیم همون معدود دلخوشی که از خرید یه گوشی یا یه کالای مارک! بدست میآوردیم تجربه کنیم. ترس و ناامیدی بدترین چیزیه که این روزا گریبانگیرمون شده. من هم به قول دوستی که در یکی از کامنتا گفتند همیشه مطالب فنآوری شما رو رد میکنم و بیشتر جذب مطالب فرهنگی و کتاب و سینما میشم.
این روزها برایم خیلی دشوار است که خودم از موبایل یا تبلت یا فناوری بنویسم، چون به گمانم دیگر اینها حز دیتای خام دستنیافتنی برای طبقه عزیز متوسط، چیز دیگری نیستند.
چه عجب یکی جواب این کامنت های بلاک شده ی من در سایت که مطالب مربوط به فلان لپ تاپ و گوشی پرچم دار درد ما رو تازه میکنه فقط و اون کاربرد قبلی رو از دست داده را بالاخره داد و سرمون رو از برف بیرون آوردیم.