زندگینامه و فیلمهای تام هنکس -بزرگمرد دنیای سینما- به بهانه 64 سالگی او

تام هنکس از جمله ستارگان هالیوود است که فیلمهایش از لحاظ گیشه بسیار موفق هستند. زندگی و فعالیتهای هنری او همواره به دور از جنجال و حاشیه بوده است. تام هنکس فعالیتهای سینمایی خود را در دهه ۱۹۸۰ میلادی آغاز کرد و هنوز هم از چهرههای موفق هالیوود محسوب میشود. روز نهم ژوئیه امسال او 64 ساله شد.
تام هنکس جولای سال ۱۹۵۶ در کالیفرنیا متولد شد. از یک خانوادهی متوسط رو به پایین بود که به لحاظ مذهبی هم آدمهای متعصبی بودند. هنگامی که «هنکس» چهارساله بود، پدر و مادرش از هم جدا شدند و او به زندگی در کنار پدرش ادامه داد. «تام هنکس» در حالیکه مشغول به تحصیل در دبیرستان بود، کار بازیگری را با نقش آفرینی در نمایشهای مدرسه آغاز کرد.
«هنکس» به تحصیل در رشتهی تئاتر در کالج «چابوت» پرداخت و پس از دو سال به دانشگاه دولتی کالیفرنیا راه یافت. طی دوران تحصیل وی با «وینسنت دولینگ»، رئیس جشنوارهی تئاتر «Great lakes» آشنا شد و به پیشنهاد او «هنکس» به عنوان کارآموز با جنبههای گوناگون سینما و تئاتر مانند نورپردازی، طراحی صحنه، مدیریت صحنه آشنا شد. دوران کارآموزی او سه سال به طول انجامید و همین امر باعث شد تا تحصیل را رها کند.
«هنکس» در سال 1979 به نیویورک رفت تا به عنوان اولین تجربه حرفهای بازیگری در فیلم کمهزینه «او میداند تو تنهایی» حضور یابد و پس از آن توانست نقشهایی در فیلمهای تلویزیونی به دست آورد.
اولین موفقیت تام هاکنس در عرصه سینما به سال ۱۹۸۴ و بازی در فیلم “آبپاشی!” (Splash!) به کارگردانی ران هوارد برمیگردد. هنکس در این فیلم نقش مردی نه چندان خوشبخت را ایفا میکند که به یک پری دریایی دل میبندد. این فیلم کمدیعشقی که تنها با ۸ میلیون دلار بودجه تهیه شد، از لحاظ گیشه بسیار موفق بود و ۶۹ میلیون دلار فروش کرد. بازی چشمگیر هنکس در این فیلم سبب شد که نام او بر سر زبانها بیفتد.
تام هنکس ۴ سال بعد در فیلم “آدمبزرگ” (Big) خوش درخشید. این فیلم در ژانر کمدی – فانتزی به کارگردانی پنی مارشال ساخته شده است. هنکس در این فیلم نقش پسربچهای ۱۲ ساله را ایفا میکند که آرزوی بزرگ شدن دارد و یکشبه با کمک “ماشین آرزو” به مردی بزرگسال بدل میشود. فروش ۱۵۲ میلیون دلاری این فیلم که با ۱۸ میلیون دلار بودجه ساخته شده بود، نمایانگر پولساز بودن تام هنکس در آثار هالیوودی است.
تام هنکس در سال ۱۹۹۳ با درخشش در فیلم کمدی – عشقی “بیخواب در سیاتل” وجهی دیگر از تواناییهای بازیگری خود را نشان داد. هنکس در این فیلم نقش پدری را بازی میکند که میکوشد با پسری ۸ ساله زندگی تازهای را در سیاتل آغاز کند. این فیلم از لحاظ گیشه رکوردهای قبلی تام هنکس را شکست. نورا افران “بیخواب در سیاتل” را با ۲۱ میلیون دلار بودجه کارگردانی کرد. این فیلم اما در نهایت ۲۲۸ میلیون دلار فروش کرد.
هنکس با فیلم بعدی خود “فیلادلفیا” (۱۹۹۳) به اوج شهرت رسید و اولین جایزه اسکار خود را دریافت کرد. او در این فیلم نقش وکیلی را بازی میکند که به ایدز مبتلاست و موسسهای که او در آن کار میکند، پس از پی بردن به ماجرا او را به دلایل ساختگی اخراج میکند. این فیلم خوشساخت آولین فیلم هالیوودی بود که مستقیم به مسئله ایدز، یکی از موضوعات مهم روز در آن زمان پرداخت و ستایش منتقدان و فیلمدوستان را برانگیخت.
یکی از معروفترین فیلمهای او “فارست گامپ” (محصول ۱۹۹۴) است. این فیلم که کارگردانی آن رابرت زمکیس برعهده داشته با اقتباس از رمانی به همین نام ساخته شد. فارست گامپ نامزد ۱۳ جایزه اسکار بود و توانست ۶ جایزه را شکار کند، از جمله برای دومین بار جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد برای تام هنکس. این اثر که با بودجهای ۵۵ میلیون دلاری ساخته شد، نزدیک به ۶۷۷ میلیون دلار فروش کرد.
یکی دیگر از فیلمهای معروف تام هنکس “دورافتاده” (Cast Away) است که در سال ۲۰۰۰ میلادی به نمایش درآمد. این فیلم داستان یک مأمور پست را روایت میکند که بر اثر سقوط هواپیمایش چهار سال در یک جزیره به تنهایی زندگی میکند. تام هنکس برای درخشش در این فیلم جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد. این فیلم با الهام از داستان معروف روبینسون کروزو تهیه شده است.
در سال ۲۰۰۲ فیلم “اگه میتونی منو بگیر” به کارگردانی استیون اسپیلبرگ به پردهی سینماهای جهان راه یافت. تام هنکس در این فیلم در کنار لئوناردو دیکاپریو نقشآفرینی کرده و بازیگر نقش یک مأمور پلیس است که میکوشد به هر ترتیبی شده، یک کلاهبردار زرنگ را به دام اندازد. این فیلم که با بودجهای ۵۲ میلیون دلاری ساخته شد بود، بیش از ۳۵۲ میلیون دلار فروش کرد.
فیلم “ترمینال” که در سال ۲۰۰۴ به نمایش درآمد نیز حاصل همکاری تام هنکس و اسپیلبرگ است.
یک مسافر به نام ویکتور ناوورسکی از کشوری در اروپای شرقی راهی آمریکاست.زمانی که او در هواپیما به مقصد نیویورک بسر می برد، دولت کشورش پس از یک کودتا، سقوط می کند و پس از آن کشور متبوع آقای نووارسکی دیگر برای آمریکا به رسمیت شناخته نمی شود.
در نتیجه او با گذرنامه ای که در واقع در هیج کجا اعتبار ندارد وارد فرودگاه جان اف کندی نیویورک می شود.
نووارسکی به دلیل عدم اعتبار گذرنامه اش از ورود به داخل خاک آمریکا منع می شود و از طرفی راهی برای برگشت به کشورش ندارد، در نتیجه تنها راهی که برای نووارسکی باقی می ماند، زندگی در فرودگاه است. فرودگاه برای نووارسکی دنیای کوچک شده جهان خارج از فرودگاه است. شادیها، غمها، دغل بازیها و دوستیها خارج از فرودگاه در داخل فرودگاه هم دیده می شود.
تام هنکس پس از آنکه موفقیتهای تجاری زیادی را با فیلمهای خود جشن گرفت، در عرصه دوبله و تهیه فیلم نیز دست به فعالیت زد، اگرچه محور اصلی کارش بازیگری باقی ماند. یکی از بهترین فیلمهای تام هنکس در دوران اخیر، فیلم “کاپیتان فیلیپس” است که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است. هنکس در این فیلم نقش ناخدای یک کشتی باری را بازی میکند که ربوده و گروگان گرفته شده است.
درام تاریخی پل جاسوسها به کارگردانی اسپیلبرگ: داستان فیلم سال ۱۹۵۷ در دوران جنگ سرد رخ میدهد. رادولف آبل دستگیر میشود و متهم است که برای اتحاد جماهیر شوروی جاسوسی میکرده است.جیمز بی.داناوان (با بازی تام هنکس) وکیل بیمه است. یعنی از آن وکلای مطرح نیست اما او را به عنوان وکیل مدافع رادولف انتخاب میکنند تا محاکمهی او حالت منصفانهای پیدا کند. اما داناوان وکیل باوجدانی است و علیرغم همهی کارشکنیهای سازمان سیا همهی تلاشاش را میکند تا موکلش را تبرئه کند. سال ۱۹۶۰ یکی از عوامل رده بالای سیا در شوروی دستگیر میشود. حالا داناوان میخواهد تلاش کند که موکلش را با معاوضه کند.
فیلم سالی توسط کلینت ایستوود کارگردانی شد و اولین همکاری او با تام هنکس را رقم زد. روز ۱۵ ژانویهی سال ۲۰۰۹ خلبان هواپیمایی آمریکا، کاپیتان چسلی (سالی) سالنبرگر باید از فرودگاه لاگاردیا در نیویورک به کارولینای شمالی برود. سه دقیقه بعد از پرواز در ارتفاع ۲۸۰۰پایی هواپیما با دستهای از پرندگان برخورد میکند که باعث میشوند هر دو موتور هواپیما از کار بیفتند. آنها قادر نیستند خودشان را به نزدیکترین فرودگاه برسانند و با تلاش سالی هواپیما روی رودخانه فرود میآید و کسی هم آسیب نمیبیند.
فیلم post، یک همکاری موفق دیگر بین استیون اسپیلبرگ و تام هنکس بود. این فیل نامزد دو اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اول زن برای مریل استریپ شد. این تریلر سیاسی تاریخی سال ۱۹۶۶ اتفاق میافتد. در میانهی جنگ ویتنام یک تحلیلگر ارتش آمریکا نیروهای آمریکایی را در جنوب ویتنام همراهی میکند. در پرواز برگشت به خانه مکنامارا به صورت خصوصی به این تحلیلگر میگوید که جنگ ویتنام بیفایده است. سال ۱۹۷۱ کاترین گراهام جای شوهر مرحومش را در روزنامهی واشنگتن پست میگیرد. بن بردلی سردبیر روزنامه است و گزارشی از فعالیتهای ارتش آمریکا در سال ۱۹۶۶ به دستش میرسد که متوجه میشود جنگ آمریکا و ویتنام بیجهت ادامه پیدا کرده و باعث تلفات زیادی شده است. بردلی میخواهد گراهام را متقاعد کند که این گزارش را در روزنامه کار کنند.
کتاب ماشینتحریر عجیب
علاقهى شخصى هنکس به ماشین تحریر سبب شده تا این شئ نوستالژیک، نقشى گاه کم و گاه بیش در اکثر داستانها داشته باشد. روایتهاى کتاب بىشباهت به کلکسیون ماشین تحریرِ هنکس نیست؛ مجموعهاى در انواع مدلها، رنگها، متعلق به سالهاى دور یا نزدیک. آنگونه که در ترکیببندى داستانها نیز مىتوان به ظرافت، رد جوهرِ ماشین تحریر را جست و جو کرد.
داستان های ماشین تحریر (۲۰۱۷) نخستین کتاب اوست. در این مجموعه با هفده داستان با ساختارها و موضوعات متفاوت روبرو مىشویم.
در قسمتی از مقدمه مترجم میخوانیم:
به گفتهی تام هنکس، نگارش این مجموعه حدود دو سال طول کشیده. او از هر فرصتی در سفرهای تفریحی و کاری برای نگارش این مجموعهداستان استفاده کرده. این کتاب با عنوان داستان های ماشین تحریر شامل هفده داستان است دربارهی زندگی، عشق، غم و خوشی با روایتهایی جذاب و شیوا و گاه طنزآمیز که مخاطب را با خود همراه میکند.
داستانهای این کتاب عبارتند از:
سه هفتهی خستهکننده
شب کریسمس ۱۹۵۳
سفر رایگان به شهر نور
شهر ما امروز با هنک فیست؛ فیل در اتاق چاپ
به مریخ خوش آمدید
یک ماه در خیابان گرین
اَلِن بِین بهاضافهی چهار
شهر ما امروز با هنک فیست؛ رها در سیب بزرگ
کی کیه؟
یک آخر هفتهی خاص
اینها مکاشفههای قلب مناند
شر ما امروز با هنک فیست؛ بازگشت از سفر به گذشته
گذشته برای ما مهم است
پیش ما بمانید
برو کاستاس را ببین
شهر ما امروز با هنک فیست؛ اِوانجلیستای شما، اِسپرانزا
استیووانگ بینظیر است
ابتلا به کرونا و روحیه دادن به مردم
تام هنکس و ریتا ویلسون، ماه مارس – اسفند 98- بعد از اینکه آزمایش کرونایشان مثبت شد، سه هفته در گلد کوست استرالیا دوران ابتلا به کرونا را گذراندند و بعد از آن به آمریکا بازگشتند.
نامه تام هنکس، برای دلداری و تسلای به یک پسر استرالیایی که اسمش کرونا بود و در مدرسه مورد تسمخر قرار میگرفت، خبرسازی شد. هنکس برایش یک ماشین تحریر مارک کرونا هم ارسال کرد.
کرونا دو ورایز پسر بچه هشت ساله به آنها نامه نوشته بود: “در اخبار شنیدم که شما و همسرتان به کرونا مبتلا شدهاید. حالتان خوب است؟”
او نوشت نامش را دوست دارد اما در مدرسه “کروناویروس” صدایش میزنند: “وقتی که من را اینطور صدا میزنند خیلی ناراحت و عصبانی میشوم.”
تام هنکس در پاسخ برای پسر نامهای نوشت که با ”دوست خوبم کرونا” آغاز میشود:
“نامهات من و همسرم را خیلی خوشحال کرد. متشکرم که اینقدر دوست خوبی هستی. دوستان خوب، وقتی دوستشان سرحال نیست حال آنها را خوب میکنند.” (+)
تام هنکس انگار آفریده شده که نقش وطنپرستان آمریکایی را بازی کند. نقش آدمهای خوب مسئول که هر چند ممکن است خطایی از آنها سر بزند اما در نهایت آدمهایی دوستداشتنی هستند. نقش سالی هم دقیقا در راستای همین ویژگی تام هنکس است.
هنکس طی دوران بازیگریاش شش بار نامزد دریافت جایزهی اسکار، هشت بار نامزد دریافت گلدن گلوب و چهار بار نامزد جایزهی بفتا شدهاست. او برای نقشآفرینی در فیلم «فیلادلفیا» (۱۹۹۳) برندهی گلدن گلوب و اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و برای بازی در فیلم «فارست گامپ» علاوه بر گلدن گلوب و اسکار، جایزهی انجمن بازیگران فیلم و جایزهی انتخاب مردمی را هم دریافت کرد. تام هنکس و اسپنسر تریسی تنها افرادی هستند که دو دورهی پشت هم، جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کردهاند.
منابع: کافه بوک – + و دیجی کالا مگ – + – +
فیلم نجات سرباز رایان رو جا انداختند
از همه فیلماش احساسی تر بود به نظرم
بعضی بازیگرا هستند که نوع رفتار و بازیشون، نشون میده که اون بازیگر کی هست. من فکر میکنم خودم و بقیه افرادی که کم و بیش فیلم میبینن، اگر به روشی، چهره تام هنکس عوض بشه، میتونیم تشخیص بدیم که این بازیگر تام هنکس هست. نمیدونم برای این حرفم چه توضیحی به کار ببرم که مفهوم بشه. اینطوری بگم که تام هنکس اونقدر با بیننده ارتباط برقرار میکنه، که حتی اگر با گریم و کارهای دیگه چهره ش خیلی تغییر کنه، باز هم میتونیم بفهمیم که پشت اون گریم کی هست. یه جورایی مثل اکتهای جیم کری که فکر میکنم با چند ثانیه دیدن بازی جیم کری، سریع میتونیم تشخیصش بدیم.
سلام
سلام
سلام
برخلاف مریل استریپ و دنیل دی لویس واقعا فکر میکنم مستحق چیزایی ک بهش رسیده هست، و برام عجیبه چطور هیچ اشاره ای به نجات سرجوخه رایان یکی از مهترین آثارش نشد در متن؟!
عالی بود. سپاس. هنکس خیلی دوست داشتنی است.
ممنون. عالی بود. ولی نجات سرباز رایان رو اشاره نکردید
فیلم You’ve Got Mail یکی از دوست داشتنی ترین نقش آفرینی های تام هنکس بود که با بازی زیبای مگ رایان کامل شد.
بازیگری پاپ و عامهپسند