داستان فیلم تاپگان – Top Gun 1986

کارگردان: تونی اسکات. تهیهکنندگان: دان سیمپسن، جری بروکهایمر. فیلمنامه: جیم کش، جک اپس جونیور. مدیر فیلمبرداری: جفری کیمبال. موسیقی: هارولد فالترمیر. بازیگران: تام کروز، کلی مک گیلیس، ول کیلمر، آنتونی ادواردز، ام اسکریت. محصول آمریکا، 110 دقیقه.
ماوریک (تام کروز)، خلبان جنگندههای نیروی دریایی همراه با دوست و همراه جنگیاش، گوس (آنتونی ادواردز) متخصص رادار، برای دورهدیدن به مدرسه تخصصی تسلیحاتی نیروی دریایی فرستاده میشود. بالاترین ستایش از یک خلبان در این مدرسه، اهدای مدال «تاپگان» به او است. رقیب اصلی ماوریک در این مسابقات، آیسن (ولکیلمر)، خلبانی مقرراتی است که از قانونشکنیهای ماوریک بیزار است. وقتی گوس در حادثهای کشته میشود، ماوریک کنترل اعصاب اش را از دست میدهد و به فکر ترک مدرسه میافتد. اما بعد از مدتی تأمل، دوباره برمیگردد و قابلیت خود را در عمل به اثبات میرساند.
تاپگان، یک فیلم «پاپ کورن» ای تمام عیار است که به جای رنگ و مواد نگهدارنده، فقط یک انگشت دونه «پروپاگاند» به آن تزریق کردهاند. خوش ظاهر، پر سروصدا و سطحی است، از همان سکانس معرکهٔ افتتاحیه در سحرگاهی بر فراز فرودگاهی خاکی با تکنسینهایی که با شتاب دور میچرخند تا هواپیماها را برای پرواز آماده سازند، تا صحنههای نهایی که طی آن قهرمان ماجرا به «دختره» و هدفاش میرسد و ثابت میکند نه تنها بهترین است بلکه میتواند جزو یک تیم برنده هم باشد.
این نقشی سرنوشتساز برای تامکروز بود که او را از جوانی خوشسیما با تنها یک فیلم پرفروش در کارنامهاش (کسبوکار خطری (1983))، به یک سوپراستار تبدیل کرد. ماوریک قاعدتاً باید قلدر، جذاب و رنجکشیده باشد و حالتهای چهره تامکروز تا اندازه زیادی این مشخصهها را انتقال میدهد. اما بدترین لحظات داستان برایش مواقعی است که درگیر رومانسی باسمهای و باورناپذیر با استاد فیزیک نجومیاش، چارلی (کلی مک گیلیس، که به همان اندازه تام کروز بیاحساس جلوه میکند) میشود. تنها جرقههای حسی واقعی از سوی شخصیت تام کروز، در رابطهای است که بین او و گوس جریان دارد و این هم بخش عمدهاش به دلیل پختگی شخصیت گوس از لحاظ فیلمنامهای، و نقشآفرینی حوب ادواردز است.
اما تاپگان را که به خاطر داستان و شخصیتهایش تماشا نمیکنیم! جتها، ستاره فیلماند. فیلم در پایگاه هوایی نیروی دریایی «میرامار» در کالیفرنیا فیلمبرداری شد، یک ندرسه واقعی «تاپگان» ایف با استفاده از یک اسکادران کامل از خلبانهای نیروی دریای، ناوهای هواپیمابر، جتهای «تام کت» اف 14 و جتهای اف 5 «تایگر» که نیروی دریایی مرتب با تغییر سروشکلشان به جای میگ 28 روسی در تمرینها ازشان استفاده میکند. نمای درشت از کابین خلبانها اجباراض در استودیو گرفته شد ولی خیلی دقی و راحت با صحنههای واقعی پرواز ادغام گردید. نیروی دریایی آمریکا به شرطی حاضر به همکاری شد که فیلمنامهاش واقعبینانه باشد، تصویر خوبی از نیروی دریایی نشان دهد و از کلام و توصیفات زشت بپرهیزد. اگرچه اینها قیدوبند ایجاد کرد و فیلمنامه را اجباراً سطحی و دیالوگها را پاستوریزه کرد، ولی در عوض نیروی دریایی هم سنگِ تمام گذاشت و باعث شد تصویرهای هیجانانگیز و حسابی چشمگیر و واقعی در اختیار سازندگان فیلم قرار گیرد.