تاریخچه یک کشف تصادفی که دنیای آشپزی را تغییر داد: تفلون

روی پلانکت (roy plunkett)، داروساز شرکت دوپونت سر در نمیآورد. قرار بود درون ظرف استوانهای گاز باشد، اما وقتی دستیار او، جک ریبوک، سرپوش را باز کرد، چیزی بیرون نیامد. اگر کس دیگری بود، فرض میکرد که ظرف، معیوب یا سوراخ است و آن را دور میانداخت، اما خوب شد که این دو نفر روش دیگری در پیش گرفتند.
این دو دانشمند در حال ساخت گاز خنککن غیر سمیای بودند تا جایگزین گاز فرئون شود. این گاز ترکیبی به نام تترافلوئورواتیلن (TFE) بود که آنها با هم ترکیب کرده و روی یخ خشک نگه داشته بودند.
آنها ظرف را وزن کردند و دریافتند که وزنش معادل همان وزنی است که قرار بود گاز درونش باشد. آنها سیمی را درون ظرف فرو کردند تا یقین حاصل کنند که راهش مسدود نشده است. هنوز سردرگم بودند، بنابراین تنها کاری که به ذهنشان میرسید انجام دادند: آنها ظرف را با اره به دو نیم کردند.
دیدند که گاز تغییر شکل داده و به پودر سفید رنگ چربی تبدیل شده است.
پلانکت آن را بو کرد، چشید و آزمایش کرد. او دریافت که به طور تصادفی، لغزندهترین مادهٔ روی زمین را کشف کرده است. مادهای که روزی در همه چیز به کار میرود، از بمب اتمی تا ماهیتابه: تفلون.
پلانکت و ریبوک آزمایشی را که آغازگر همه چیز بود، دوباره انجام دادند.
تفلون علاوه بر لغزنده بودن، بی اثر و ساکن نیز هست: هیچ مادهٔ دیگری از نظر شیمیایی به آن واکنش نشان نمیدهد و در برابر گرما نیز بی اثر است.
مارک گریگوار (mark gregoire)، مهندس فرانسوی، تصمیم داشت قلاب و میلهٔ ماهیگیریاش را با تفلون بپوشاند تا در هم نپیچد. همسرش پیشنهاد کرد، به جای آن راهی پیدا کند تا این ماده را روی ماهیتابه بمالد. پس از آن که چنین کرد، آنها شرکت سهامی تفال را تشکیل دادند و در سال ۱۹۵۶ شروع به فروش ماهیتابهها در فرانسه کردند. به نظر نمیرسید هیچ کس در ایالات متحدهٔ آمریکا به استفاده از محصولات آشپزخانهٔ تفلونی علاقهای داشته باشد تا این که فروشگاه مسی چند قابلمهٔ تفال را در دسامبر ۱۹۶۰ به فروش گذاشت. با وجود کولاک، قابلمهها سریع به فروش رفت و عصر ظروف نچسب شروع شد.
تفلون همچنین در پلها، لباسهای فضایی، بارانیها، نخ جراحی و حتی اسکلت آهنی درون مجسمهٔ آزادی آمریکا به کار رفته است. برای جلوگیری از زنگ زدگی و خوردگی اسکلت این مجسمه را با تفلون پوشاندهاند.
