۴ مهارت هوش هیجانی برای مدیریت گفتوگوهای پرتنش و عصبی

اگر میخواهید ظرفیت مکالمات پر تنش و احساسی را داشته باشید؛ باید از مراقبت ذهنی از نیازهای هیجانی خود شروع کنید.
بسیار مهم است از افکار، احساسات و رفتار خود و تاثیری که بر دیگران میگذارند؛ آگاهی داشته باشید؛ چون احساسات و افکاری که در رفتارتان بروز میدهید؛ روی دیگران هم تاثیرگذار است و به آنها منتقل میشود. اغلب از این وضعیت به «واگیری عاطفی» (emotional contagion) یاد میشود.
هنگامی که در یک رویداد و مکالمه احساسات درگیر میشوند و صحبتهایی رد و بدل میشود که باعث تحریک شدید احساسات میشوند؛ پاسخی از سوی ما به همراه دارد. این واکنش میتواند عصبانیت، غم و غصه، سکوت، اجتناب از ادامه بحث و غیره باشد.
آن چیزی که میان محرک و پاسخ وجود دارد؛ انتخاب شما است. شما انتخاب میکنید به یک محرک چگونه پاسخ بدهید. این «پنجره انتخاب» (window of choice) مختصر و کوتاه میتواند گاهی اوقات کوتهفکرانه یا اصولی و همراه با روش و نگرشی حرفهای باشد.
در برخی اوقات احساسات شما بسیار جلوتر از افکار شما هستند و کنترل همهچیز را به دست میگیرند. مغز انسان به گونهای طراحی شده که ماهیتی واکنشی داشته باشد و در او مکانیزم جنگ و درگیری خشن بسیار قوی است. همین عامل باعث میشود احساسات شما کنترل جسم را به دست بگیرند و برای جنگ آماده شود.
فارغ از اینکه محرک شما چیست؛ واکنش شما باید مبتنی بر یک سری مهارتها و ابزارهای خودتنظیمی و خودآگاهانه باشد که در اختیار شما تا بتوانید همهچیز را مدیریت و کنترل کنید.
در ادامه میخواهیم به ۴ مهارت هوش هیجانی و نظارتی برای زمانهای بروز احساسات شدید و تند مانند عصبانیت، ناامیدی، ناراحتی، اضطراب و مشابه اینها اشاره کنیم.
با تمرین و یادگیری این مهارتها در شما یک انعطافپذیری عاطفی و هیجانی ایجاد میشود تا در صورت نیاز در زمان مناسب استفاده کنید.
ذکر این نکته ضروری است که کلا ظرفیت تحملپذیری افراد با یکدیگر متفاوت است و برخی صبر و پذیرش بالاتری دارند و برخی افراد دیگر بر اثر ژنتیک یا فاکتورهای دیگر زودرنج و تندمزاج هستند و نمیتوانند واکنش منطقی به تنشهای احساسی داشته باشند.
به هر حال، هر فردی میتواند با تمرین و تلاش و تمرکز پایدار، انطعافپذیری عاطفی بیشتری در خود ایجاد کند یا این ظرفیت را بهبود دهد.
مهارتهای خودتنظیمی احساسات
۱- مکث کنید
سعی کنید از پاسخ دادن فوری اجتناب کنید. ابتدا کمی مکث کنید و بعد دوباره وارد بحث شوید. مکث یک تکنیک عالی برای کنترل انگیزهها و احساسات است.
۲- نفس عمیقی بکشید
تنفس یک فرآیند آرامشبخش عالی است. با یک نفس عمیق شامل دم و بازدم؛ به سوی آرامش بیشتر پیش میروید و ذهن کمی خنکتر میشود. اگر در ذهن تحریک شده و احساسات برانگیخته شده باقی بمانید؛ احتمالا واکنشهای تندتری خواهید داشت و مدام گفتوگو و بحث شما وخیمتر میشود. سعی کنید آهسته نفس عمیقی بکشید و برای ادامه آماده شوید.
۳- توجه خود را منحرک کنید
یکی دیگر از مهارتهای مهم هوش هیجانی، منحرف کردن توجه و تمرکز یا اصطلاحا ذهن قفل شده روی یک موضوع و فرد است. توجه خود را از روی شخصی که دارید با آن صحبت میکنید؛ به سوی فرد دیگری یا موضوع متفاوتی بکشانید. برای چند ثانیه ادامه بحث را متوقف و یادداشتبرداری کنید یا با چشمان خود به سوژه و شی دیگری توجه کنید. مثلا، طراحی دکوراسیون اتاق یا نکات ریزی که حواستان نبوده را دنبال کنید.
۴- در صورت نیاز تاخیر بیندازید (بازبرنامهریزی، تازهسازی و تنظیم مجدد)
همیشه کنترل احساسات در لحظه ممکن نیست. برخی اوقات بهتر است یک تاخیر در مکالمه ایجاد کنید. این تاخیر میتواند برای چند دقیقه یا چند ساعت و حتی چند روز باشد.
آنچه که مهم است؛ ادامه یک بحث و مکالمه پرتنش همراه با عصبانیت و ناراحتی و غلیان احساسات نتیجه مثبت بسیار کمتری خواهد داشت تا اینکه ادامه بحث را به زمان دیگری موکول کنید.
حتما در یک جلسه کاری پر تنش، وقتهای استراحتی طراحی کنید تا استرس خود را کاهش دهید. از محیط استرسزا خارج شوید و کمی قدم بزنید. گاهی اوقات همین کارهای ساده منجر به یک راهحل، خلاقیت و ایده جدیدی میشود که کل مسیر گفتوگو را تغییر میدهد.
در نهایت، فراموش نکنید که نحوه کنترل و تنظیم خلق و خوی شما تاثیر به سزایی در کیفیت کار، روابط و موفقیت شما دارد.