گالری عکس: کار کردن به شیوه رفع مسئولیت!
حتی اگر کاری را پارهوقت انجام میدهید و به محض تحویل پروژه دیگر مسئولیت خاصی نداشته باشید، میتوانید کار را با مسئولیت انجام بدهید. مثلا میتوانید پیشبینی کنید که تا چند ماه دیگر مشتری با یک قسمت از پروژه مشکل پیدا خواهد کرد یا ممکن است فلان مسئله جانبی ایجاد شود. شما میتوانید این مسائل را به او گوشزد کنید یا با کمی صرف وقت بیشتر کلا از پیشآمد حادثه پیشگیری کنید. شما میتوانید کار تمیزی ارائه بدهید، حتی اگر مشتری نداند که کار را با آن دقت هم میشود انجام داد.
در مقابل عده زیادی هم کارها را کاملا بدون مسئولیت و سرسری انجام میدهد. این عده ممکن است تصور کنند که در حال به اصطلاح زرنگی کردن هستند. اما در بلندمدت هم برندی نمیتوانند برای خود ایجاد کنند و کارشان را بقیه صاحب خواهند شد و هم اینکه خودشان از کارشان لذت نمیبرند. «لذت» از کار اساس شادمانی و محور توسعه کارهاست.
در اینجا تصاویر و مثالهایی را با هم مرور میکنیم که روی بیمسئولیت بودن در کار و سرسری کار کردن تمرکز دارند!
1- زیرنویس ترجمه کردن با بیمسئولیتی:
مثالهایی از ترجمه زیرنویس بد: مترجم اصطلاحات و اسامی خاصی را که در زیرنویس به کار برده میشود، جستجو نمیکند و ترجمههایش خیلی مضحک میشوند. هر جا را که بلد نیست، ترجمه نمیکند و از آنها عبور میکند. بیجهت از الفاظ رکیکتر از خود متن اصلی استفاده میکند! از نیمفاصله و علامتگذاری استفاده نمیکند.
2- نصب تابلوها و پلاکاردهایی که روی متن آنها اصلا کار نشده و اسباب خنده همه میشوند:
3-نصب کردن زشت تجهیزات جانبی که یک عمر منظره ناخوشایندی برای مردم و کارمندها ایجاد میکند:
4- بیمسئولیتی حتی در نقشه گوگل:
5- نصب توام با بیمسئولیتی
6- وقتی نمیدانی که کیوآر کد برای چیست و نمیپرسی!
7- گواهینامهای بدون چهره!
8- وقتی به همایشی دعوت میشوی و این طوری کارت شرکت یا بج میگیری:
9- این که کاری نداشت! نردهها را رنگ کردم.
10- وقتی چیزی با ذوق و شوق از فروشگاههای آنلاین سفارش میدهی و در هنگام دریافت با بستهبندی بد روبرو میشوی و بعد باید چند روز از وقت آزادت بزنی تا تازه ثابت کنی، مشکل از خود شرکت بوده. اینجا سیم ویولون را برای اینکه در بسته کوچک جا شود، تا کردهاند و شکستهاند!
11- وقتی به شخص بیمسئولتی ماموریت میدهی که پیام مهمی را روی دیوار یا جایی دیگر بنویسد!
12- در مصر اتفاق افتاد. دستگاه خودپرداز شوک ضعیف الکتریکی به مردم میداد و اینگونه از مردم خواستهاند از این تکه چوب برای کار با دستگاه استفاده کنند!
13- نصب اشتباه حلقههای بتنی!
14- خب! کارم این بود که هشداردهنده آتش جدید نصب کنم. به من چه که قبلی را بردارم!
مشابه این قضیه در آسفالت کوچهها و خیابانها در ایران رخ میدهد و هر مسئولی به فکر لکهگیری زشت آسفالتها و یک آسفالت با ماندگاری کم روی لایه قبلی آسفالت معیوب است.
15- کمی روی متن اعلانهایتان کار کنید. در اینجا والمارت گفته دیگه اسلحه کالیبر 357 نمیفروشد!
16- وقتی که رفاه و آسایش کمتوانها برای تو مهم نیست و فقط میخواهی در چک لیستهای بازرسی تیک داشتن رمپ را بخوری. مشابه این قضیه در ایران هم زیاد رخ میدهد!
17- چنین چاهی در داخل زمین بازی کودکان. وقتی که فکر احتمال بروز حادثه را نمیکنی و صبر میکنی تا فاجعه رخ بدهد.
18- ویلیجرنشینی حادثهجویانه؟!
19- وقتی تعمیرکار شرکتی فقط رفع تکلیف میکند. رفتم و نبودند!
20- نصب دقیق
21- خلق مد جدید:
22- نمودار فوری درست کردن برای یک رسانه!