لویی پاستور ، پدر پرجرأت و حقیقتپوش واکسنها

با بررسی دفترچههای یادداشت آزمایشگاهی لویی پاستور معلوم شده است که این شیمیدان مشهور فرانسوی در مورد برخی از مشهورترین آزمایشهای خویش عمداً همکاران خود و عامه مردم را فریب داده است. این مطلب را تاریخدانی به نام جرالد جیسن از دانشگاه پرینستون واقع در ایالت نیوجرسی آمریکا فاش ساخته است.
در ۱۲۵۷ شمسی که پاستور دیگر یک قهرمان ملی شده بود، به اعضای خانواده خود سفارش کرده بود که نگذارند کسی به دفترچههای او دست یابد. پس از مرگ نوه پاستور – آخرین وارث ذکور او – در سال ۱۳۵۰ خورشیدی، دستنوشتههای وی در اختیار تاریخدانان قرار گرفت.
در طول ۱۸ سال گذشته، جیسن بیش از ۱۰۰ دفترچه را که متن آنها منتشر نشده بررسی کرده است. او کشف کرده است که در موارد اختلاف فاحشی بین دفترچهها و مدارک علمی منتشره توسط پاستور وجود دارد.
پنهان کردن آثار نامطلوب واکسن سیاهزخم
یکی از این موارد این است که پاستور در سال 1260 هـ. خ. به همگان اعلام نمود با استفاده از واکسنی که به روش خود یعنی تضعیف ویروس بیماری توسط اکسیژن تهیه کرده است، میتواند گوسفندان را از ابتلا به بیماری سیاهزخم حفظ کند. صدها نفر از مردم به چشم خود دیدند که ۲۵ گوسفند مایهکوبی شده به حیات خود ادامه میدهند در حالی که تقریباً تمام ۲۵ گوسفندی که مایهکوبی نشده بودند تلف شدهاند.
در گزارش پاستور پیرامون این آزمایش، اینطور وانمود شده که او از واکسنی که با اکسیژن رقیق شده استفاده کرده است. اما در واقع، پاستور از واکسنی که توسط یکی از همکارانش تهیه شده بود برای این کار بهره گرفته بود.
چند ماه پس از این واقعه، پاستور واکسن خود را نیز تکمیل کرد و واکسن تضعیف شده با اکسیژن همان است که سرانجام به طور گسترده به کار گرفته شد.
جیسن تذکر میدهد که در آن زمان، سیاهزخم دامی در فرانسه قتل عام میکرد و با یک واکسن موفق «پول خوبی» را میشد به دست آورد. پاستور رقیب خود را کنار زد و امتیاز تولید واکسن را از دولت کسب نمود.»
پنهانکاری در هنگام توسعه واکسن هاری
چند سال بعد در 1264 هـ. خ. روزی پسر بچه روستانشینی به در خانه پاستور آمد و به وی که در حال آزمایش واکسن هاری بر روی حیوانات بود، گفت که یک سگ هار او را گاز گرفته است. پاستور در چند نوبت مقداری از نخاع امولسیونی شده خرگوشهای مبتلا به هاری را به پسربچه تزریق کرد و او نجات یافت. هزاران بیمار برای درمان هاری به خانه پاستور هجوم آوردند و به این ترتیب، انستیتو پاستور بنیاد نهاده شد.
هنگامی که پاستور گزارش خود را در این زمینه منتشر کرد، مدعی شد که پیش از اینکه واکسن را به اولین انسان بیمار تزریق کند، ۵۰ سگ را در برابر هاری مصون نموده است. اما، مندرجات دفترچههای آزمایشگاهی پاستور حاکی از آنند که وی تنها چند سگ را مورد آزمایش قرار داده و آنها را پیش از ابتلا به هاری با گلوله کشته است.
جیسن میگوید، به این ترتیب هنگامی که پاستور واکسن را به آن پسر بچه تزریق کرد، «هنوز از ایمنی و کارایی آن اطمینان نیافته بود». هرچند خود پاستور پیش از آن گفته بود: «آنچه در مورد سگها محتمل است، شاید در مورد انسانها ممکن نباشد.»
بر خلاف انتظار، جیسن اقدام پاستور در قضیه هاری را نوعی شجاعت دانسته و از آن دفاع میکند. او میگوید:
«ژست اخلاقی به خود گرفتن بسیار ساده است. برای ما حس کردن وحشتی که در آن زمان در اثر بیماری هاری به وجود آمده بود به آسانی امکانپذیر نیست.»
با مثال زدن پاستور استدلال میکند که معیارهای اخلاقی امروزی «جایی برای خطر کردن و شهامت معمولی انسانی باقی نمیگذارد» بهویژه هنگام رودررویی با بیماریهای درمانناپذیر همچون هاری در آن روزگار و «ایدز» در زمان ما. اما، در خصوص نیرنگ قضیه سیاهزخم، جیسن اقرار میکند که «اگر من به جای وزارت کشاورزی آمریکا بودم، از دادن هر گونه کمک مالی بعدی به وی خودداری میکردم.»
اما آیا همیشه ناراستیها و نادرستیها میتواند پیامدهای نیکو و سودمند داشته باشد؟ هرگز! به قول معروف، هدف نمیتواند وسیله را توجیه کند!
منبع: مجله دانشمند دهه 60 خورشیدی
سلام. آقا کل این مطلب در مجله دانشمند دهه ۶۰ خورشیدی چاپ شده بوده؟
اگر اینطور باشه خیلی جالب میشه چون همون موقع سیستم رسمی آموزش و پرورش اون رو سمت خدایان قرار میداد!
جالب تر اینکه ذهن غیردموکرات من هنوز نمی تونه هاله قدسی اطراف پاستور رو کامل پاک کنه!