معرفی کتاب واقعیت ناپیدا – سفری به گرانش کوانتومی، نوشته کارلو روولی

گرانش کوانتومی؟! رها کنید، این چیزها که به درد یک خواننده عام نمیخورد. اما نویسنده کتابی که در این پست معرفی میکنم به نام کارلو روولی میخواهد ثابت کند که فهم کلی از فیزیک و تاریخ دانش اتفاقا جالب است.
واقعا دستیابی به راههای تازه اندیشیدن درباره فضا و زمان چگونه ممکن شد؟ کارلو روولی در این کتاب گزارشی قابل فهم از این تحقیقات ارائه داده است.
کتابهای با موضوع کیهانشناسی و نظریه ریسمانها کم نیست، اما کتاب عامهفهم در مورد ماهیت کوانتومی فضا و زمان و به خصوص گرانش کوانتومی حلقه وجود نداشت.
کارلو روولی در مقدمه کتاب نوشته که:
«چند سال قبل، پس از اتمام کتاب کاملا فنی و تخصصیام درباره همین موضوع، به این نتیجه رسیدم که کار جمعی بسیاری از دانشمندان به مرحلهای رسیده است که نیاز به نوشتن کتابی عمومی و همه فهم احساس میشود. منظرهای که ما در حال کاوش آن هستیم بسیار جذاب و دل رباست: چرا پنهانش کنیم؟
اما باز هم این پروژه را به تأخیر انداختم چرا که نمیتوانستم طرح کلی کتاب را در ذهنم «ببینم». چگونه میتوانستم جهانی بدون زمان و مکان را توصیف کنم؟
شبی در سال ۲۰۱۲، وقتی که تک و تنها مشغول رانندگی طولانی ای از ایتالیا به فرانسه بودم، فهمیدم تنها راه قابل فهم برای توضیح این شکل تازه از زمان و مکان این است که داستان را از ابتدا تعریف کنم: از دموکریتوس شروع کنم و تمام راه را تا کوانتومهای فضا بپیمایم. به هر حال این همان راهی بود که خود من از طریق آن کل داستان را فهمیده بودم.
در حین رانندگی، شروع کردم به ساختن طرح کلی کتاب در ذهنم و هر لحظه هیجان زدهتر میشدم تا لحظهای که صدای آژیر ماشین پلیسی را شنیدم که میخواست متوقفم کند: داشتم با سرعتی بسیار بیشتر از حد مجاز میراندم. پلیس ایتالیایی مؤدبانه از من پرسید که آیا دیوانه شدهام که با چنین سرعتی رانندگی میکنم؟ برایش توضیح دادم کهایدهای را که مدتها دنبالش بودم پیدا کردهام. پلیس، بدون اینکه جریمهام کند، گذاشت بروم و برای کتابم آرزوی موفقیت کرد.»
کتاب واقعیت ناپیدا – سفری به گرانش کوانتومی، به زبان ایتالیایی نوشته شد و اولین بار در سال ۲۰۱۴ چاپ شد.
دانهها و کلاسیکها عناوین ۲ فصل بخش اول کتاب هستند. در بخش دوم هم ۲ فصل با عناوین آلبرت و کوانتومها درج شده است. سومین بخش هم ۳ فصل «فضازمان کوانتومی است»، «کوانتومهای فضا» و «زمان وجود ندارد» را شامل میشود. در چهارمین فصل کتاب هم ۶ فصل با اینعناوین آمدهاند: فراسوی مهبانگ، تاییدهای تجربی؟، سیاهچالههای کوانتومی، پایان نامتناهی، اطلاعات، راز.
کتاب واقعیت ناپیدا
سفری به گرانش کوانتومی
نویسنده: کارلو روولی
مترجم: علی خدادادیشاهی
نشر نو
عنوان اصلی: Quantum Gravity – Carlo Rovelli
این کتاب ۲۶ قرن پیش، در میلتوس آغاز میشود. خواهیم دید مسائلی که دانشمندان باستانی مطرح کردهاند رابطهای بسیار نزدیک با پاسخهایی دارند که اینشتین و گرانش کوانتومی یافتهاند.
مطابق روایات، در سال ۴۵۰ قبل از میلاد مردی با کشتی از میلتوس به آبدرا سفر کرد. این سفر، سفری مهم در تاریخ دانش است. این مرد احتمالا با آشفتگی سیاسی در میلتوس مواجه شده بود، جایی که اشرافیت به شکل خشنی مشغول بازپسگیری قدرت بود. میلتوس در آن زمان شهری پررونق و در حال توسعه بوده و شاید مهمترین شهر در جهان یونانی پیش از دوران طلایی آتن و اسپارت به حساب میآمده و قطب تجاری پررونقی بوده با شبکهای متشکل از حدودأ صد پایگاه و مرکز اقتصادی از دریای سیاه تا مصر. کاروانهایی از بین النهرین و کشتیهایی از سراسر مدیترانه به میلتوس میآمدند و از این رهگذر، ایدهها و افکار سفر میکردند و پخش میشدند.
یک قرن قبل از آن، انقلابی بنیادی برای تفکر بشر در میلتوس رخ داده بود. گروهی از متفکران چگونگی پرسش از جهان و شیوه پاسخ به این پرسشها را تغییر داده بودند. بزرگترین آنها آناکسیمندر بود.
انسانها از زمانهای دور، یا حداقل از زمانی که دست نوشتههای بشر به دست ما رسیده، همواره از خود پرسیدهاند که جهان چگونه به وجود آمده، از چه ساخته شده، چگونه نظم گرفته و پدیدههای طبیعی چگونه پدیدار شدهاند.
در طی هزاران سال پاسخهای بشر به این پرسشها همواره شبیه به هم بوده است: این پاسخها همواره به داستانهایی دور و دراز درباره موجودات اساطیری و خیالی و چیزهایی شبیه به اینها اشاره داشته است. از الواح میخی تا متون باستانی چینی، از متون هیروگلیف درون اهرام تا اساطیر سرخپوستی، از باستانیترین متون هندی تا عهد عتیق، از داستانهای آفریقایی تا بومیان استرالیا، همه و همه داستانهایی رنگارنگ اما یکنواخت بودهاند درباره مارهای پردار، گاوهای بزرگ و موجوداتی تندخو و آتشین مزاج یا مهربان و صمیمی که جهان را با دمیدن بر مغاک یا خواندن اوراد رازآمیز یا استخراج آن از یک تخم مرغ سنگی پدید آوردهاند.
بعد ناگهان در میلتوس، پنج قرن قبل از میلاد مسیح، تالس، شاگردش آناکسیمندر، هکاته و شاگردانشان روشی متفاوت برای پاسخ به این سؤالات یافتند. این انقلاب عظیم در تفکر، شکلی تازه از دانش و فهم را پدید آورد که اولین نشانه طلوع اندیشه علمی بود.
میلتوسیها فهمیدند که به جای جست وجوی پاسخ در خیالات و اساطیر و داستانهای باستان، میتوانند با به کارگیری هوشمندانه مشاهدات و عقل و بالاتر از همه تفکر انتقادی دقیق، تصور ما را از جهان مدام تصحیح کنند و وجوه تازهای از واقعیت را که از چشم مردم عادی پنهان است کشف کنند. کشف امر نو ممکن شده بود.
اما شاید کشف اصلی در اینجا، روش جدیدی از تفکر است که در آن شاگرد دیگر مجبور نیست به نظرات استاد خود احترام بگذارد و آنها را صرفا منتشر کند، بلکه میتواند این نظرات را بدون ترس نقد کند و با حذف قسمتهای قابل حذف، بسط و گسترششان دهد. این راه میانه با ارزشی است میان سرسپردگی مطلق به یک مکتب و رد و انکار کلی یک ایده. این کلید پیشرفتهای بعدی در تفکر علمی و فلسفی است: از اینجا به بعد دانش با سرعت سرسامآوری رشد میکند و در عین اینکه میتواند از دانش گذشته تغذیه کند، امکان نقد و به تبع آن، گسترش دانش و فهم نیز برایش وجود دارد. مقدمه خیرهکننده کتاب تاریخ هکاته با اعلام آگاهی به خطاپذیری بشر، در مرکز این تفکر انتقادی قرار میگیرد: «من چیزهایی نوشتم که به زعم من درست است چرا که نوشتههای یونانیان آکنده است از چیزهای متناقض و مضحک.»
طبق افسانهها، هرکول از طریق دماغه تنارو وارد هادس شد. هکاته به دماغه تنارو رفت و فهمید که هیچ راه پنهان یا هیچ گونه دسترسی دیگری از تنارو به هادس وجود ندارد و به همین دلیل این افسانه را باطل اعلام کرد. این طلوع عصری جدید بود.
به سرعت مشخص شد که این رویکرد، رویکردی کارآمد و تأثیرگذار است. آناکسیمندر در طول چند سال فهمید زمین در آسمان شناور است، آسمان تا زیر زمین کشیده شده است، آب باران از تبخیر آبهای روی زمین به وجود میآید، چیزهای مختلف و متنوع در جهان همه از یک جزء ساده – که او آپایرون مینامید. تشکیل شدهاند، حیوانات و گیاهان تطور و دگرگشت مییابند و خود را با محیطشان سازگار میکنند، و انسان باید امتداد زیست جهان پیش از خود بوده باشد. همان طور که مشخص است او شیوهای از فهم جهان را بنیان گذاشت که امروز هم، بنیان فهم ما از جهان است.
میلتوس با قرارگیری میان تمدن در حال ظهور یونانی و امپراتوریهای باستانی در بین النهرین و مصر، با تغذیه از دانش باستانی آنها در کتابخانهها و در فضای آزاد سیاسی ای که مشخصأیونانی بود، با فضایی اجتماعی که از قصرهای پادشاهی و طبقه قدرتمند روحانیون خالی بود و با شهروندانی که هر یک شخصأ بر سر سرنوشت خود در میدانها و بازارها به بحث مینشستند، اولین جایی بود که بشر به شکلی جمعی قوانینش را خودش تعیین کرد، اولین جایی بود که پارلمان در تاریخ بشر به وجود آمد – مجلسی که پانیونیوم نامیده میشد و محل ملاقات نمایندگان اتحاد ایونی بود. و در نهایت اولین جایی بود که بشر به این مسأله که صرفا از طریق خدایان میتوان جهان را توضیح داد و فهمید، شک کرد. از طریق بحث، هم میتوان به بهترین تصمیم برای جامعه رسید و هم میتوان جهان را درک کرد. این بزرگترین میراث میلتوس و گاهواره فلسفه، علوم تجربی، تاریخ و جغرافیا بود. اغراق نیست اگر بگوییم که کل سنت علمی و فلسفی مدیترانهای و مدرن در تأملات متفکران میلتوس قرن ششم قبل از میلاد ریشه دارد.
این میلتوس درخشان در مدت کوتاهی به پایان فاجعه بار خود رسید. حمله امپراتوری پارس و شورش ناموفق شهر علیه امپراتوری باعث ویرانی سهمگین شهر در سال ۴۹۴ قبل از میلاد و بردگی و اسارت عده زیادی از شهروندان شد. تراژدی فتح میلتوس اثر فرانیکوس شاعر چنان تأثیری بر آتنیها گذاشت که نمایش دوباره آن به دلیل ایجاد ناراحتی شدید در آتن ممنوع اعلام شد. اما بیست سال بعد یونانیها خطر پارسها را دفع کردند و میلتوس دوباره متولد شد و پرجمعیت شد و باز به مرکزی برای اقتصاد و تفکر بدل شد و یک بار دیگر نور تفکر و معنویتش را بر جهان افکند…
با سلام، آیا این کتاب به فارسی ترجمه شده؟ و اگه ترجمه شده چطور میتونم این کتاب رو خریداری کنم؟