این افسر پلیس به جای دستگیر کردن این دو زن که چیزی از فروشگاهی سرقت کرده بودند، به آنها کمک کرد تا خرید کریسمس انجام بدهند

از افسر پلیس-مت لیما- خواسته بودند که به فروشگاهی در ماساچوست برود و قضیهای را پیگیری کند.
در این فروشگاه روز 20 دسامبر، مچ دو مشتری زن را گرفته بودند. آنها در یک باجه که به سبک برخی فروشگاههای فرنگی، خود مشتریها برچسب قیمت کالاها را اسکن میکنند، عمدا برخی از بستهها را اسکن نکرده بودند و میخواستند با آنها خارج شوند.
مت لیما هم احضار شده بود تا موضوع را بررسی کند. افسر پلیس میتوانست تازگی صورت جلسهای بنویسد و آنها را توقیف کند. اما این افسر که خودش دو دختر کوچک داشت، ترجیح داد کمی پای صحبت دو زن بنشیند تا ببیند چرا این کار کردهاند. معلوم شد که یکی از خانمها علیرغم اینکه به سختی کار میکند از عهده مخارج برنمیآید و بستهای که برداشته برای شام کریسمس کودکانش بوده است.
افسر پلیس باز کالاهای آنها را چک کرد و دید فقط غذا برداشتهاند. مشخص بود که خانوادهای محتاج هستند.
پس شخصا تصمیم گرفت که به جای اینکه وظیفه روتین را انجام بدهد، یک کارت هدیه 250 دلاری بخرد و به دو زن بدهد تا مایحتاج خود را آبرومندانه از فروشگاه دیگری بخرند.
این خبر، جزو اخبار خوب شبکه CNN منتشر شده بود.
نتیجه اخلاقی اینکه گاهی به جای نالیدن از وضعیت زمانه، میتوانیم خودمان قدمی برداریم که میتواند به سادگی خرید یک وعده غذای گرم برای خیابانخوابها یا هدیه کوچکی به یک کودک کار در سر چهارراهها یا اصلا تسهیل کار نیازمندی باشد.
نمیدونم عامل تربیتی هست یا فرهنگ دخیله، برای ما معمولا مساله به شکل یه دوراهی صورت بندی میشه:عمل طبق وظیفه یا طبق وجدان. و این دوتا هم با هم در تناقض هستن. ولی کمی پیشرفته تر که بتونیم فکر کنیم میشه راه های سوم و چهارمی هم برای حل مساله مشاهده کرد….
انتشار این خیلی کار فوق العاده ای هست. ممنونم. کمک مون میکنه تا این راه های سوم و چهارم رو ببینیم و ذهن مون رو باز کنیم. چون این شرایط برای همه ما اتفاق میوفته