هان فان میخهرن، کلاهبردار هنرمند
هان فان میخهرن، یکی از باهوشترین جاعلان و کلاهبرداران سده بیستم میلادی است. تخصص او جعل و کپی آثار هنری بود که با نقاشی و تهیه نسخه کپی از تابلوهای هنرمندان معروف، فعالیت هنریاش را در یک گالری شروع کرد، اما خیلی زود متوجه شد در این کار استعداد بینظیری دارد.
هان نقاشی را از کودکی آغاز کرد و خیلی زود با هنر و استعدادش توجه عموم را به خود جلب کرد اما آثارش در چند گالری با انتقاد تند منتقدان روبه رو شد. آنها نقاشیهای هان را تکراری و تقلید از آثار دیگران میدانستند. هان بعد از چند بار تلاش، از فعالیت به عنوان هنرمند واقعی ناامید شد ولی دست از نقاشی برنداشت. او برای اثبات هنرش شروع به تقلید و کپی برداری از آثار بزرگان دوره طلایی هنر هلند و اروپا، همچون فرانس هالس، پیتردی هوچ، جرالدتر بورچ و ژوهانس ورمیه کرد و با شناخت و کپی برداری از رنگهایی که نقاشان معروف در آثارشان به کار برده بودند و تقلید شیوه نقاشی آنها، بهترین و حرفهایترین کارشناسان و متخصصان را به خطا میانداخت و نقاشیهای کپیاش از آثار اصل قابل تشخیص نبودند.
میخهرن با سالها تمرین و آزمون و خطا به چنان مهارتی دست پیدا کرد که وقتی شروع به فروش آثارش به جای آثار نفیس و اصلی نمود، مشتریانی از سراسر اروپا برای نقاشیهایش پیدا شد.
شگرد او این بود که با خرید بومهای اصیل و شناخته شده سده هفدهم و استفاده از قلم موی گورکن و با ساخت رنگ طبق فرمولهای قدیمی از مواد طبیعی و مشابه رنگ مورد استفاده نقاشان صاحب نام سده هفدهم، نقاشیهایی درست مشابه آثار اصلی خلق کند.
در همین دوران، یکی از سران حزب نازی آلمان به آثار گالری او علاقهمند شد. این مرد بانکدار آلمانی، آثار زیادی از مجموعه میخهرن را خریداری کرد و به کشورش برد. البته بعد از مدتی مشخص شد مرد آلمانی برای خرید تابلوها سعی داشته از اسکناسهای تقلبی استفاده کند و ضرب المثل معروف دزد که از دزد بدزد شاه دزد است؛ به درستی به تصویر بکشد.
میخهرن با این شیوه ظریف و هنرمندانه بارها موفق شد آثار تقلبی را به قیمتهای بسیار بالا به خریدارانی از سراسر اروپا بفروشد اما با پایان جنگ و شکست ارتش نازی، دادگاه میخهرن را به جرم فروش آثار هنری و میراث فرهنگی کشور به دشمن و خیانت محکوم کرد و جرم این عمل اعدام بود.
موضوعی که اگر به این شکل پایان نمییافت احتمالا راز میخهرن هرگز بر ملا نمیشد. میخهرن به ناچار و برای فرار از مجازات اعدام، راز بزرگش را که سالها مخفی نگه داشته بود آشکار کرد. هیچ کس اعترافات او را باور نکرد. وقتی تابلوهای او از سوی کارشناسان و متخصصان آثار هنری مورد بررسی قرار گرفت، همگی تابلوهای او را اصل اعلام کردند! هیچ کس باور نمیکرد یک نفر بتواند آن قدر ظریف، حرفهای و دقیق تابلوهای نفیس کشورشان را جعل کند. میخهرن برای اثبات ادعایش از آنها درخواست کرد لوازم و رنگ در اختیارش گذاشته شود تا او بتواند یکی از آثار هنری معروف هلند را به انتخاب دادگاه برایشان کپی کند.
میخهرن بعد از سه روز کار تابلو را تحویل مقامات زندان داد و به این ترتیب از اتهام خیانت تبرئه شد. اما در دادگاهی علنی به جرم جعل و فروش آثار تقلبی به یک سال زندان محکوم شد؛ ولی قبل از پایان دوران محکومیتش بر اثر سکته قلبی درگذشت. طی بررسیها مشخص شد میخهرن با جعل و فروش آثار هنری به مردم عادی و حتی دولت هلند، حدود ۳۰ میلیون دلار به دست آورده است.
منبع: همشهری سرنخ