هادریان، دیوار ۱۲۰ کیلومتری معروف رومیها ۲۱ قرن قبل چگونه ساخته شد؟

ساخت دیوار دور شهرها و مناطق مختلف برای جلوگیری از ورود اقوام مهاجم تاریخی به قدمت جنگهای بشری دارد. یکی از این دیوارهای معروف دیواری است که زمانی در بخشهایی از جزیره بریتانیا کشیده شده بود و بقایای آن تا امروز هم باقی است. تاریخ ساخت این دیوار برمی گردد به بیش از ۲۰۰۰ سال پیش، زمانی که رومیان توانستند برای اولین بار از آبهای دریایی که امروز کانال مانش گفته میشود گذشته و توسط ژولیوس سزار در سال ۵۵ پیش از میلاد پا به جزیره بریتانیا بگذارند. آن زمان ژولیوس با وجود پیروزیهای بزرگ نتوانست در دور اول حملات موفقیت چشمگیری به دست بیاورد و صرفا پای رومیان را به آنجا باز کرد؛ ولی دو سال بعد کلادیوس کار او را تکمیل کردوعملا بخش جنوبی جزیره را به خاک جمهوری روم پیوند زد. سالها بعد که عمر جمهوری روم به سر آمده و امپراتوری تشکیل شده بود، امپراتوران برای کنترل این بخش مشکلاتی داشتند. مشکل بزرگ آنان اقوامی بودند که در شمال جزیره زندگی میکردند و به آنان کلت (Celt) یا گال (Gaul) گفته میشد. آنان اجداد اسکاتلندیهای امروز بودند که آن زمان بسیار دور از تمدن ودر توحش زندگی میکردند و دائما در حال حمله به جنوب جزیره بودند. رومیان آن موقع راه مقابله با آنها را ساخت یک دیوار دیدند؛ دیوار معروف هادریان که داستانهای زیادی پشتش داشت.
تراژان (ترایان: Marcus Ulpius Nerva Traiams Augustus) بزرگترین امپراتور روم، در اواخر قرن اول میلادی و اوایل قرن دوم بر روم حکومت میکرد. در زمان او وسعت امپراتوری روم به بیشترین میزان خود از شوش و تیسفون تا جنوب جزیره بریتانیا میرسید و ظاهرا همه چیز بر وفق مراد بود؛ اما درگیری پادگانهای رومی جزیره بریتانیا باکلتهای مهاجم که هیچ جور با مظاهر تمدن کنار نمیآمدند آرامش امپراتوری را بر همزده بود و تراژان را دچار یک اضطراب دائمی میکرد. لژیونهای رومی مدام آنها را سرکوب میکردند. اما این مبارزه دائمی، خطر حمله آنها را از بین نبرده بود. تا اینکه ترازان مرد و جانشین او هادریان به حکومت رسید که در تاریخ روم یک امپراتور به معنی واقعی بود. برخلاف تراژان او با اشکانیها که آن موقع بر ایران حکومت میکردند سر جنگ نداشت و با آنها مصالحه کرد. از آن طرف هم بر خلاف تراژان که میخواست کلتیها را سرکوب و شاید قتل عام کند، هادریان راه دیگری برگزید؛ ساختن یک دیوار که در آن زمان، حداقل در جهان غرب بینظیر بود.
دیوار ساخته میشود
دیوار هادریان در سال ۱۲۲ میلادی ساخته شد. کاربری این دیوار ظاهرا مقابله با کلتیها بود اما امروز که به ساخت این دیوار و پژوهشهای مورخان نگاه میکنیم، متوجه میشویم ساخت این دیوار صرفا انگیزههای جنگی نداشت. چون به نظر میرسد در این مدت یعنی بیش از یک قرن پس از دوران یولیوس ژولیوس: Gaius Iulius Caesar) حالا کلتیها یا حداقل برخی از آنها آرامتر شده بودند و به جای جنگ با رومیان میخواستند از امکاناتی که آنها به جزیره آورده بودند استفاده کنند. برخی منابع مدعی هستند که رومیهااز این دیوار برای تجارت و گرفتن پول از کلتیها برای ورود به شهرهای آباد رومی استفاده میکردند و به این ترتیب در آمد سرشاری نصیب خزانه میکردند. چون آن موقع رومیان در جزیره بریتانیابناهای متعددی ساخته بودند؛ از پادگانهای نظامی گرفته تا شهرکهایی که هرکدام ملزومات زندگی مثل حمام عمومی، بازار و… داشتند و اینها چیزهایی بودند که کلتیهابه خواب هم ندیده بودند و حاضر بودند برای استفاده از آنها پول پرداخت کنند.
چطور ساخته شد؟
دیوار هادریان عملا شرق و غرب جزیره را به هم میچسباند. در طرح اولیه قرار بود خندقهایی ساخته شود همراه با دیوارهایی که در هر چند مایل آن، نیروهای گاردرومی قرار داشته باشند. اما ظاهرا این طرح لغو و دیوار فعلی به جای آن ساخته شد. دستور ساخت این بنا احتمالا در همان سال ۱۲۲ میلادی توسط هادریان داده شد و ساخت آن حدود شش سال طول کشید. ظاهرا او این بنا را به ژوپیتر (بزرگترین رب النوع رومیان) هدیه داده بود. آن زمان بنابر یکی از کتیبههای به جا مانده در نزدیکی رودخانه تاین (River Tjne) – از هر ۵ سرباز که در جزیره بریتانیا بودند ۱ سرباز برای ساخت دیوار به کار گرفته شد و دست آخر دیواری آماده شد که طول آن حدود ۱۲۰ کیلومتر بود و از رودخانه تاین در شرقیترین نقطه انگلستان شروع میشد و تا سالوی(Solway Firth) در غرب ادامه داشت. برای ساخت دیوار هم از مصالحی استفاده میشد که در دسترس بود. مثلا در مناطقی که نزدیک رودخانه بود از سنگهای درشت استفاده شد که تا ۳ متر هم عرض دارند. اما در جاهای دیگر از کلوخ هم استفاده شده. در تمام طول دیوار قلعههایی برای نگهبانی سربازان رومی وجود داشته است.
پادگانهای دیوار
همان طور که گفتیم از هر ۵ سرباز لژیونهای رومی یکی آماده کار در ساخت دیوار بود که همراه با غیرنظامیان، سرجمع ۹۰۰۰ تن میشدند که با همکاری هم دیوار را ساختند. در هر چند کیلومتر هم پادگانهایی ساخته شده بود برای مراقبت از مرز؛ اما این پادگانها که ابتدا صرفا برای مراقبت و نظامی گری بود بعدها تبدیل به مکانی برای زندگی سربازهاشد و بعدها همین جا تبدیل به شهرکهای کوچک مسکونی شد که سربازهای رومی با خانوادههایشان در آن زندگی میکردند. بسیاری از افسانههای محلی انگلیسی هم از همین قلعههای دیوارهای هادریان شکل گرفت؛ چون سربازان اینجا عملا یک جامعه محلی کوچک را شکل دادند و دور از مرکز به زندگی ادامه میدادند، زندگی که گاهی با صلح و گاهی با درگیری مهاجمان کلتی بود.
دیوار آنتونیوس
سال ۱۳۸ میلادی با مرگ هادریان، آنتونیوس پیوس به حکومت رسید. او مدارای پدرش را نداشت و اعدامهای مسیحیان از جمله خاطرات اوست. همچنین با اینکه لقب پیوس را گرفته بود، یعنی از بچگی تحت سرپرستی هادریان بود؛ اما چندان به آثار به جای مانده از او توجهی نکرد. از جمله این آثار دیوار معروف او بود. آنتونیوس ترجیح داد دیوار خودش را بسازد و این زمانی بود که ظاهرا اهداف اولیه ساخت دیوار برآورده نشده بود. اما اهداف دیوار دوم بلندپروازانه بود؛ چراکه در تمام این سالها دیوار هادریان مرز امپراتوری روم بود و پس از آن اثری از شهرهای رومی نبود و اگر کسی میخواست به آن طرف برود باید خطر روبه رو شدن با کلتها را به جان میخرید.
با این حال آنتونیوس طرح خود را به فرمانده رومی بریتانیا اوربیکوس اعلام کرد و دیوار در ۱۶۰ کیلومتری شمال دیوار هادریان ساخته شد. این دیوار تحت نظارت اوربیکوس در سال ۱۴۲ میلادی آغاز شد و حدود ۱۲ سال طول کشید و تقریبا ۶۳ کیلومتر امتداد داشت که مابین رودخانه فرث کلایدFirthofClyde بود. همچنین آنتونیوس دستور داد این دیوار مرز امپراتوری باشد و منطقهای به نام کلدونیان را مقر سربازان روم قرار داد و استراتژی پادگان بزرگ ثابت را جایگزین پادگانهای کوچک در هر چند کیلومتر کرد.
تخریب دیوارها
تنها بیست سال پس از مرگ آنتونیوس است که عملا عقب نشینی رومیان ابتدا از غرب و سپس در سالهای بعد از کل این منطقه آغاز میشود. اگر چه در سال ۲۰۸ | میلادی امپراتور سپتیموس سوروس (LuciusSeptimis Severs) در خوداسکاتلند دیوار دوم یعنی دیوار آنتونیوس را تعمیر کرد و مرز پادشاهی خودش قرار داد؛ ولی عملا از این دیوار بر خلاف دیوار هادریان چیز زیادی باقی نمانده که دلیل آن تصمیم غلط آنتونیوس بود. دیوار او دائما در معرض حملات کلتهایی بود که هنوز با تمدن خیلی فاصله داشتند؛ اما دیوار هادریان مقابل کلتیهایی بود که به بخش رومی نزدیک بودند و حالا تمدن به درون آنها هم نفوذ کرده بود و با رومیان رابطه داشتند و برخی از آنان به داخل روم رفت و آمد میکردند. از طرفی استراتژی حفاظت هادریان بهتر از خلف او جواب داد و باعث شد، امروز آثار خیلی بیشتری نسبت به دیوار اول باقی بماند.
هادریان، صرفا یک دیوار طول و دراز نبود. اینجا هر چند کیلومتر، یک دژ و یک برج سنگی داشت که در دژها، سربازان و خانوادههایشان زندگی میکردند و در برجها دیده بانهایی که موقع خطر با آتش به برجهای دیگر علامت میدادند تا در نهایت پیام به قلعه مورد نظر برسد. این پیامها هنگام حمله مهاجمان بسیار کاربردی بود. البته از این برجها روی دیوار آنتونیوس خیلی کمتر استفاده شد و به همین دلیل این دیوار وقتی مورد حمله قرار میگرفت تا نیروی دفاعی برسد، آسیب زیادی میدید. در هر برج امکان تعویض س لاح و لباس و وسایل جنگی هم وجود داشت و وسایل استراحت چند سرباز رومی تدارک دیده شده بود. در سالهای گذشته، باستانشناسان از بازماندههای دژهای رومی در بریتانیا، به نتایج جالبی درباره رومیها و سبک زندگیشان رسیدهاند. آنها فهمیدند که در این دژها بیمارستان هم وجود داشته است. بیمارستان، بنای مستطیل شکلی بود که تا ۶۰ بخش را شامل میشد. تصور میشود در بیمارستان رومیها اجاق کوچکی هم بوده که برای ضدعفونی ابزار بیمارستان به کار میرفته است. جدای از این، دژهای بزرگ در مرکز اردوگاه یک حمام هم داشتهاند. در این دژها به غیر از جاهای استراحت و سرگرمی، محرابی هم برای الهه تقدیر در نظر گرفته شده بود. نکته جالب دیگر اینکه رومیها در شرایط خاص زندگی در دژها هم دست از تفریحاتشان برنمیداشتند. آنها نزدیک دژها آمفی تئاترهایی برپا میکردند که یکی از مشهورترین آنها در کارلیین بریتانیا یافت شده است. در این آمفی تئاترها مثل نبرد گلادیاتورها، بین انسانها و انسان و حیوانات نبردهایی صورت میگرفته.
وجود اثری باستانی که تاریخ ساخت آن حدود ۲۰ قرن پیش باشد برای هر ملتی منشأ افسانههای بسیار خواهد بود. این دو دیوار هم از این قضیه جدا نیستند. تاریخ نشان داده هر وقت اقوامی با مظاهر تمدن بالا با اقوامی دور از تمدن برخورد پیدا میکنند، از این برخورد افسانههای بسیاری ساخته میشود. یکی از افسانههای دیوار هادریان مربوط به شاه آرتور (که قبلا در شماره ۷۸ توضیح دادیم) است. از جمله آنها برگزاری دادگاهی در کارلایل (شهر فعلی و پادگان آن زمان است که به وضوح در داستان آن به دیواری با مشخصات دیوار هادریان اشاره شده. اما افسانه دیگری که دیوار هادریان در آن حضور جدی دارد، مجموعه داستانهای «ترانه یخ و آتش» جورج آر. آر. مارتین است. این یکی برخلاف قبلی معاصر است؛ اما از دیوار هادریان استفاده جالبی کرده. در بخشی از سرزمین افسانهای که مارتین خلق کرده و وستروس نام دارد دیواری وجود دارد که جلوی هجوم اقوام وحشی شمالی را میگیرد. این دیوار و پادگانهای آن کاملا با دیوار هادریان مطابقت دارد. در آن سوی دیوار هم اقوامی وجود دارند که با اغراق به کلتها شبیه هستند و مردان ویژه و آموزش دیدهای هم در داستان هستند که وظیفه محافظت از دیوار را به عهده دارند.
کلتها(Celts) حدود ۲۷۰۰ تا ۲۸۰۰ سال پیش گروهی از کوچ نشینان هندواروپایی که خود را کلت مینامیدند ابتدا در اروپای مرکزی ساکن شدند و سپس به بقیه اروپا از جمله شبه جزیره ایبری اسپانیا و پرتغال امروز) و جزیره بریتانیا کوچ کردند. گروهی از آنها رو به سرزمینهای شرقی هم آوردند و حتی تا آناتولی ترکیه امروزی) نیز پیش آمدند. این رفت و آمدها ادامه داشت تا اینکه ژولیوس سزار (که تلفظ لاتین آن یولیوس کیسر است) رسما تمام اقوام غیر ژرمن و کلت و غیر رومی را از اروپای مرکزی بیرون کرد یا به بردگی رومیان کشید. اما کلتهای ساکن جزیره بریتانیا و ایرلند استقلال خود را حفظ کردند و فرهنگ سنتی خود را از یاد نبردند؛ فرهنگی که از نظر رومیان متمدن، توحش و بربریت به حساب میآمد. مشخص نیست دقیقا چه زمانی کلتها کوچ نشینی را فراموش کرده و یکجانشین شدند؛ اما ظاهرا آنها کشاورزانی ساده ولی آهنگرانی ماهر بودند. از طرفی جنگیدن نامنظم و وحشیانه آنها برایشان افسانههای عجیب وغریبی ساخته بود؛ اما همین جنگیدن بینظم باعث شد سپاه منظم رومیان به راحتی آنها را شکست دهد. از آیینهای محلی کلتی به دلیل نداشتن خط و نوشتار چیز زیادی نمانده و هرچه هست مقداری از فرهنگ شفاهی و آثار باقیمانده در مناطقی مثل ولز است. به نظر میرسد در میان کلتها طبقات مختلف رب النوعهای خودشان را داشتند. نام کلت هم در زبان فارسی به دلیل اینکه برای نخستین بار از متون فرانسوی ترجمه شده معمولا سلت خوانده میشود؛ اما تلفظ درست آن همان کلت است.
منبع: دانستنیها – دی 92