چه وقت می‌توانیم می‌گوییم کسی اختلال شخصیت دارد و چطور می‌توان درمانش کرد؟

تظاهرات بالینی اختلال‌های شخصیت الگو‌های خاصی از افکار، احساسات و رفتار‌های بین فردی است که نسبتا انعطاف‌پذیر نبوده و سبب اختلال عملکردی واضح یا دیسترس ذهنی در فرد می‌گردد. رفتار‌های صورت گرفته ثانویه به یک اختلال روانی دیگر نبوده و در اثر سوءمصرف مواد یا یک بیماری طبی عمومی نیست. چنین تمایزی اغلب در عمل مشکل است، زیرا تغییر شخصیت ممکن است اولین علامت یک بیماری جدی نورولوژیک، اندوکرین یا سایر بیماری‌های طبی باشد.

برای مثال بیماران دارای تومور‌های لوب فرونتال ممکن است با تغییراتی در انگیزه و شخصیت مراجعه کنند در حالی که نتایج معاینات نورولوژیک آن‌ها در حدود طبیعی باقی مانده است. در طب بالینی افراد دچار اختلالات شخصیت اغلب به عنوان بیماران دشوار» شناخته می‌شوند، زیرا درخواست‌های بیش از حد داشته و یا تمایل به پیروی از برنامه‌های درمانی توصیه شده را ندارند. هرچند که اختلال‌های شخصیت در 5-DSM به صورت گروه‌هایی با حدود کیفی مشخص طبقه‌بندی می‌شوند، اما دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که خصوصیات شخصیتی را به صورت یک طیف ممتد بین عملکرد طبیعی تا اختلال روانی توصیف می‌کند.

اختلال‌های شخصیت به سه گروه با خوشه‌های دارای همپوشانی طبقه‌بندی می‌شوند. خوشه A شامل اختلال شخصیت پارانوئید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپال است. این گروه افرادی عجیب و غیرعادی بوده و یک فاصله عاطفی بین خود و سایرین نگه می‌دارند. این افراد طیف عاطفی محدودی دارند و دور از اجتماع هستند. بیماران دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپال غالبا تجربیات ادراکی غیرعادی داشته و به باور‌های جادویی درباره دنیای بیرونی معتقدند. مشخصه اصلی اختلال شخصیت پارانوئید عدم اعتماد فراگیر و بدگمانی به دیگران تاحدی است که با شواهد موجود غیرقابل قضاوت می‌باشد.

اختلال‌های خوشه B شامل انواع ضداجتماعی، مرزی، هیستریونیک و نارسیسیستیک بوده و افرادی را توصیف می‌کند که رفتار‌های تکان‌های، عواطف بیش از حد و خوی دمدمی مزاج دارند.

خوشه C شامل اختلال‌های شخصیت اجتنابی وابسته و وسواسی – جبری می‌شود. اضطراب و ترس، از صفات این افراد است. مرز‌های بین خوشه‌ها تا حدی ساختگی است و بسیاری از بیمارانی که معیار‌های یک اختلال شخصیت را دارند، ممکن است معیار‌های ابعادی از اختلال شخصیت دیگری را نیز داشته باشند. خطر وجود همزمان یک اختلال روانی عمده در بیماران با تشخیص یک اختلال شخصیت افزایش می‌یابد.

درمان اختلال‌های شخصیت

درمان رفتاری دیالکتیک (DBT) یک روش رفتاری – شناختی با تکیه بر تغییر رفتار در عین پذیرش، همدردی و اعتباربخشی به بیمار است. چندین مطالعه آزمایشی تصادفی کارآیی DBT را در درمان اختلال‌های شخصیت نشان داده است.

دارو‌های ضدافسردگی و دارو‌های آنتی سایکوتیک با دوز پایین اثرات سودمندی در اختلال‌های شخصیت خوشه A داشته‌اند. از عوامل ضدتشنج تثبیت‌کننده خلق و MAOIs می‌توان در بیماران با تشخیص خوشه B که واکنش‌پذیری خلقی قابل توجه، عدم کنترل رفتاری و ایا حساسیت بیش از حد به واپس زنی دارند، استفاده کرد. ب

یماران خوشه C که دچار اضطراب یا ترس هستند اغلب به دارو‌های مورد استفاده در محور اختلال‌های اضطرابی پاسخ می‌دهند. لازم است که پزشک و بیمار انتظارات منطقی از یکدیگر داشته و منافع و عوارض جانبی احتمالی هر دارو را در نظر داشته باشند. ممکن است بهبودی خفیف بوده و فقط در طول زمان قابل مشاهده باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]