فیلم طوفان زندگی – معرفی و خلاصه داستان و بررسی

تهیهکننده و فیلمبردار: دکتر اسماعیل کوشان (سیاه و سفید، ۳۵ میلیمتری) و نویسنده فیلمنامه: نظام وفا و موسیقی: روح الله خالقی (تنظیم موسیقی: روح الله خالقی، ابوالحسن صبا، خوانندگان: غلامحسین بنان، ایران اعلم، نوازندگان: حسین تهرانی، مرتضی محجوبی، رقص: خانمها اسکا مپی، ماری نصیرزاده). صدابردار: مهندس انصاری (با جوادی). بازیگران: اصلی: مهراقدس خواجه نوری، زینت مؤدب، اونیا (یا اوینا) اوشید، فرهاد معتمد (یا معتمدی )، ناصر طائفی، شوکت علو (ژاله محتشم )، نیکتاج صبری، چهرآزاد، ک. کیایی، فرامرز بردیا، اسد آموزش پولا، هدی و حدود ۱۰۰ دقیقه و محصول میترا فیلم.
در شب یکی از کنسرتهای انجمن موسیقی ملی، پسر و دختری به نام فرهاد و ناهید باهم آشنا و عاشق هم میشوند. پدر دختر – که تاجر پولداری است با این ازدواج مخالف است و ناهید را به ازدواج مرد پولداری در میآورد. درحالی که شوهر با هوسبازیها و خوشگذرانی، ثروت و همسرش را از دست میدهد، فرهاد با کار و تلاش به مقام و ثروت میرسد. در پایان فیلم، ناهید و فرهاد به هم میرسند.
با پایان جنگ جهانی دوم، دکتر کوشان در سال ۱۳۲۴ از آلمان (پس از تحصیل در رشته اقتصاد ) به ترکیه میرود و تا اوایل سال ۱۳۲۵ در آن کشور اقامت میکند. در این مدت، و در همان کشور، او دو فیلم خارجی را با یاری تعدادی از محصلین ایرانی به فارسی دوبله میکند. کوشان در اوایل سال ۱۳۲۵ (و در زمان قوام السلطنه) به ایران میآید و استودیوی “میترا فیلم ” را برای دوبلاژ بنیان میگذارد. مدتی بعد راهی مصر میشود و پس از خرید وسایل فیلمبرداری – از نمایندگان کارخانههای آمریکایی در آن کشور – به ایران باز میگردد. و بالاخره در اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۶ تهیه فیلم “طوفان زندگی” – نخستین فیلم ناطق ایرانی که در تهران تهیه شده بود – آغاز میشود. کوشان برای ساختن این فیلم از همه عوامل مشهور و کاردان آن روزگار استفاده کرد. نظام وفا شاعر نامی عصر، دریابیگی از هنرمندان با سابقه و مشهور تئاتر ایران (که در مدرسه تئاتر دولتی آلمان درس خوانده و طبق خبر چاپ شده در روزنامه اطلاعات، سال یازدهم، شماره ۲۹۳۸، مورخه یکشنبه ۲۶ مهر ماه ۱۳۱۵، در اردیبهشت ماه همین سال یک کلاس تئاتر در تهران تأسیس کرده و تا زمان ساخت فیلم، نمایشنامههای مشهوری چون “فاجعه رمضان ” و “میشل استروگف ” را روی صحنه تماشاخانه تهران برده بود)، چهار تن از استادان بنام موسیقی ایران، صدای دو خواننده روز و بالاخره داستانی که شاید بتوان آن را نخستیں ملودرام واقعی سینمای ایران دانست که براساس کلیشه ابدى تفایل فقر و ثروت شکل گرفته. الگویی که در سالهای بعدتر، به دفعات در سینمای ایران به کار گرفته شد (عشق و دلدادگی پسر نادار خوش قلب و دختر پولدار ). همچنین عوامل دیگری مانند “آواز و رقص” که بعدها هم به صورت یکی از ملزومات اصلی “ملودرامهای پر سوز و گداز سینمای ایران” درآمدند. . به گفته دکتر کوشان (در محله جوانان، شماره ۴۳۸، دوشنبه ۱۸ فروردین ماه ۱۳۵۴). “ما برای تهیه این فیلم و تشکیل استودیو صد هزار تومان سرمایه گذاشته بودیم، … فیلمبرداری طوفان زندگی حدود ده ماه طول کشید، چون در اواسط فیلم ماشین صدا خراب شد و من مجبور شدم برای آوردن متخصص به مصر بروم! حداکثر دستمزد ما در این فیلم برای هنرپیشگان ۲ هزار تومان بود.
برای کارگردان یعنی دریابیگی ۵ هزار تومان در نظر گرفتم. به نظام وفا هزار تومان بعنوان سناریست تعلق گرفت که به ما بخشید تا صرف بهتر نمودن کارمان کنیم. . مقداری از فیلمبرداری طوفان زندگی را یک فیلمبردار جنگی آلمانها که سر راه بعد از آزادی از شوروی به تهران آمده بود، انجام داده و مقداری را هم خودم عهده دار گردیدم. ” هرچند که در همان جا، دکتر کوشان به تکنیک بسیار ضعیف فیلم اشاره میکند. اما به فروش خوب فیلم در هفته اول نمایشش در تهران هم اشاره میکند: ” … و سینما رکس چنان جمعیتی بخود دید که حتى لالمزار بند آمد. ” اما در منابع دیگری آمده که، فیلم با استقبال زیادی روبرو نشده و پس از آنکه ۲۰ روز از آغاز نمایش آن (ششم اردیبهشت ماه ۱۳۲۷) گذشت. فیلم را از روی پرده برداشتند. ولی با توجه به شرایط اقتصادی “میترا فیلم ” پس از این (که با شکست تجارتی این فیلم، ورشکست و تعطیل شد )، قول اخیر موسقطر به نظر میرسد. اما دکتر کوشان بزودی، مؤسسه تازهای به نام “پارس فیلم ” تأسیس کرد که به کار فیلمسازی پرداخت. فعالیتی که نزدیک به ۳۰ سال تداوم داشت. تمامی نسخههای نگاتیف و پوزیتیف این فیلم در آتش سوزی پارس فیلم در سال ۱۳۳۱) از بین رفته است.
از آن نظر که اولین فیلمی است که کلیه کار آن را ایرانیها انجام دادهاند، ارزش زیادی دارد. ما در این فیلم صورتهای جدیدی را بروی پرده آوردیم و در فیلمهای آینده نیز سعی خواهیم کرد شخصیتهای سینمایی جدیدی معرفی کنیم. (على دریابیگی، اطلا عات هفتگی، شماره ۳۴۳، ۱۶ بهمن ماه ۱۳۳۶).
… به همین دلیل در سراسر صحنههای فیلم، خامی و بیتجربگی هویدا و آشکار است. … استودیوی “میترا فیلم ” با بضاعت اندک و سرمایه غیرکافی قادر به تهیه وسایل لازم نبوده است. از این لحاظ میتوان از اشتباهات و خطاهای عمده که در فیلم مشهود است به علت کمبود وسایل و ماشین آلات چشم پوشی کرد ولی موضوعی که بهیچوجه در خور چشم پوشی نیست، بیدقتی در تنظیم صحنهها و تا حدی بیمهارتی بازیکنان و مهمتر از آن ابتذال و عادی بودن موضوع فیلم است. … در بعضی از عکسها بخصوص آنها که از مناظر مرکب و مختلف اللون مانند درخت و گل و آب و سنگ و سایههای تیره و روشن مناظر بیلاقی گرفته شده مانند عکسهائی است که اطفال تازه کار با دوربینهای جعبهای “اگفا ” میگیرند. با در نظر گرفتن اینکه عکاسی در بعضی از صحنههای ساده کوه یا داخل یک اتاق یا عکسهای فردی تا حدی خوبست، میتوان پی برد که جالب نبودن عکسها نقص دوربین نیست بلکه در عکسبرداری مناظر و انتخاب جای مناسبی برای دوربین از لحاظ تنظیم نور و سایه و روشنها بقدر کافی رعایت دقت و ذوق نشده است. صدای بازیکنان ابداً مفهوم نیست چون فیلم از لحاظ صدا دوبله است یعنی بعد از اتمام فیلم صدا را به آن اضافه کردهاند اغلب اوقات سیلابها با حرکات دهان بازیکنان جور نیست. این عیب از نداشتن تمرین کافی نتیجه میشود بعلاوه معلوم نیست چرا آهنگ صداها تا این حد خفه و شلوغ است بطوری که اغلب منظور و مفهوم گفتهها را از روی رفتار اشخاص میتوان تشخیص داد نه از شنیدن صدای آنها …. معهذا صداهای آواز و در بعضی از صحنهها صدای موزیک نسبتاً خوب شنیده میشود. صحنهها بطور عموم تاریک و کم نور و پرده فیلم ارزان و لکه دار است و چشم را خسته میکند دلیل این موضوع نیز ممکن است نقص وسایل و اسباب باشد , گریمها نسبتاً خوب و بخصوص در اواخر فیلم طبیعی و ماهرانه است … از میان هنرپیشگان زن مینا أوشید” در رل ناهید و نیکتاج صبری در دل (عمه مصطفی ) خوب بازی میکنند، اما میان مردان غفار پدر ناهید که تقریباً رل اول را دارد از همه بهتر بازی میکند بخصوص در اواخر فیلم، .. فخری ناظمی، جهان نو، اردیبهشت ماه ۱۳۳۷).
اولین فیلم فارسی که ۳۹ شب نمایش داده شد “طوفان زندگی” بود. این فیلم را دکتر کوشان در استودیو میترا فیلم تهیه کرده بود ولی بیتجربگی و نداشتن وسایل آن را به صورتی درآورده بود که حتی خوشبینترین اشخاص نیز با دیدن آن میگفت: هنوز خیلی زود است که ما بتوانیم فیلم برداریم. تنها کسی که نومید نشد و از راهی که پیش گرفته بود منحرف نگردید خود کوشان بود. (اطلاعات هفتگی، شماره ۶۴۸، ۹ بهمن ماه ۱۳۳۲).
و … بعد از سپنتا در سینمای فارسی سکوت سنگینی برقرار شد. سینمای ما بعد از فیلم “طوفان زندگی صورت بهتری به خود گرفت. (فرخ غفاری، مجله تماشا، سال اول، شماره پنجم، ۲ اردیبهشت ماه ۱۳۵۰)