این دختر 9 ساله مبتلا به نشانگان آسپرگر، ضریب هوشی بالاتر از اینشتین دارد

قبلا در مورد بیماریهای طیف اوتیسم، اینکه چه هستند و چگونه باید زودهنگام تشخیصشان داد و شیوه برخورد و درمان آنها چگونه باید باشد، در «یک پزشک» نوشتهام، اما اینجا میخواهم برایتان در مورد یک دختر 9 ساله صحبت کنم که در طیف بیماریهای اوتیسم قرار دارد.
این دختر «ادهارا پرز سانچز» نام دارد، در سه سالگی تشخیص داده شد که سندرم آسپرگر دارم.
نشانگان آسپرگر یا سندرم آسپرگر Asperger syndrome یک نوع اختلال رشد عصبی است که با مشکلات قابل توجه در ارتباط بین فردی و ارتباط غیرکلامی، مشخص میشود که معمولاً به همراه علایق و رفتارهای وسواسی و تکراری است. نخستین بار در سال ۱۹۴۴ پزشک اتریشی به نام هانس آسپرگر با انتشار مقالهای آن را توصیف کرد.
نشانگان آسپرگر را شکل ملایمی از طیف اوتیسم میدانند و وجه تمایز آن، حفظ مهارتهای تکلمی و ضریب هوشی (iQ) بالاتر از میانگین جامعه و حافظه بلند مدت قوی است.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
مورد تمایز دیگر خودآگاهی این افراد نسبت به شرایط خودشان است.
طبعا به خاطر مشکلات ارتباطی که پرز سانچز در پیشدبستانی داشت، عذاب بسیار کشید. او توسط تعدادی از همکلاسیهای خود مسخره میشد و او را دختر عجیب و غریب صدا میکردند. بعضی از آموزگاران او حتی گزارش کرده بودند که در کلاس درس میخوابد و علاقهای به درسها از خود نشان نمیدهد.
اما مادر -ناللی سانچز- دریافته بود که دخترش علیرغم این محدودیتهای باهوش است. سرانجام وقتی از او تست ضریب هوشی گرفتند، نمره بالای 162 گرفت. ضریب هوشیای که اندکی بالاتر از ضریب هوشی انیشتین و هاوکینگ است. برآورد میشود هر دوی آنها ضریب هوشی 160 داشتند.
این تست ضریب هوشی، دریچه جدیدی روی زندگی این دختر گشود و باعث شد به محیط آموزشی جدید منتقل شود. او در کمال شگفتی در 5 سالگی، درسهای دبستانی را تمام کرد و در 6 سالگی مدرسه متوسطه را به پیان برد و در 8 سالگی از عهده اتمام دبیرستان برآمد!
حالا او در دانشگاه مکزیک تحصیل میکند تا مهندسی بخواند. خودش دوست دارد فضانورد شود و روزی به مریخ برود.
اما قبل از رسیدن به این رؤیا، او میخواهد به دانشگاه آریزونا برود. رئیس این دانشگاه شخصا از او دعوت کرده تا به دانشگاه او برود. در این دانشگاه برنامههای آکادمیک خوبی در مورد دانش فضا تدریس میشود.
حالا او قبل از ده سالگی به مدارجی رسیده که آرزوی خیلیهاست.
اما هدف از این پست و بازتاب این خبر، نه معرفی یک کودک نابغه بلکه توجه به کودکان پیرامونمان بود. چه بسا که اصلا خودمان درجاتی از مشکلات شناختی و ارتباطی را داشته باشیم و نامتناسب بودن استعداد درونیمان با مهارتهای ارتباطی و تطبیقیمان، بسیار ما را آزده باشد.
اینجاست که نقش آموزشهای ابتدایی به آموزگاران پیشدبستانیها و دبستانها در مورد اوتیسم و بیماریهای طیف آن و وجود برنامهای برای غربالگری این کودکان و نیز مدارس ویژه برای آنها پررنگ باشد. درمان و تربیت کودکان مبتلا به اوتیسم هر چه زودتر صورت بگیرد، نتایج بهتری در بر دارد.