چه میشد اگر ماه نصف فاصله کنونی از زمین را داشت؟

فیلم کمدی Bruce Almighty را که سال 2003 با بازیگری جیم کری پخش شده بود، به یاد دارید؟ در این فیلم کاراکتری که جیم کری نقشش را بازی میکند به ناگاه قدرتی خداگونه پیدا میکند. در صحنهای او برای ساختن یک منظره رؤیایی و تحت تاثیر قرار دادن عشق زندگی خود، ماه را در کمند میکشد و به زمین نزدیکتر میکند تا آسمانی رؤیاییتر بسازد. بعدا در همین فیلم میبینیم که خبرگزاریها از وقوع سیلهای ویرانگر در سراسر زمین خبر میدهند که ظاهرا به خاطر همین کار نابخردانه جیم کری، ایجاد شدهاند.
اما سؤال اینجاست که اگر فاصله ماه از زمین نصف میزان کنونی بود، چه میشد؟! آیا صرفا آسمانی زیباتر میداشتیم، یا چیزهای دیگری هم در انتظار ما بود؟
جالب است که سناریوی وقوع سیلهای بیشتر و ویرانگرتر در آن فیلم واقعا در این صورت رخ میداد.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
نیل کامینز، استاد فیزیک دانشگاه مین Maine، میگوید که شناختهشدهترین تأثیر ماه روی زمین، کشش جاذبه آن روی اقیانوسهاست. در نتیجه آن جزر و مدهایی شدیدتر تا 8 برابر رخ میداد. (معادل فارسی کشند برای جزر و مد مدتی است که استفاده میشود.)
با این میزان کشند، برخی جزایر کاملا زیر آب میرفتن و بسیاری از شهرهای ساحلی، غیرقابل سکونت میشدند.
همین؟!
خیر! اگر ماه نصف فاصله کنونیاش از زمین را داشت، گرانش آن روی پوسته زمین هم تاثیر میگذاشت و محرک زمینلرزههای بیشتر و حتی آتشفشانهای بیشتر میشد.
قمر Io مشتری را در نظر بگیرید. این قمر یک سرزمین جهنمی است و بیشترین میزان فعالیت آتشفشانی در کل منظومه شمسی را دارد که علت آن تاثیر گرانش شدید مشتری بر آن است. به صورت مشابهی آتشفشانهای روی زمین هم در سناریوی تخیلی ما بیشتر میشد.
چیز دیگری که رخ میداد، کاهش تدریجی سرعت حرکت وضعی زمین بود. البته همین حالا هم برآورد شده که سرعت گردش زمین هر صد سال، یک هزارم ثانیه کند میشود. اما اگر ماه به زمین نزدیکتر بود، سرعت حرکت وضعی زمین بیشتر کند میشد.
پس تا اینجای کار ما روی زمینی بایستی زندگی میکردیم و تاب میآوردیم که کشندهای شدیدتر و زلزلهها و آتشفشانهای بیشتر داشت و شبانهروزش بیشتر از 24 ساعت کنونی بود.
یک چیز دیگر، رخ دادن بیشتر کسوف یا خورشیدگرفتگی بود و در این خورشیدگرفتگیها به خاطر ابعاد نسبی بزرگتر ماه، تاج خورشید را به خوبی الان نمیتوانستیم ببینیم.
در ضمن در نتیجه شب و روزهای طولانیتر آب و هوای زمین هم به تدریج عوض میشود و تغییرات تکاملی تحت تاثیر قرار میگرفت.
و چیز دیگر: به خاطر شبهای روشنتر، حیوانات شکارچی از طرفی راحتتر طعمههای خود را میدیدند و از سوی دیگر به خاطر اینکه خودشان هم دیده میشدند، بایستی چابکتر میشدند و خود طعمهها باید مهارت بیشتری در پنهانکار میداشتند.
نکته آخر: نزدیک شدن ماه به زمین واقعا چه تاثیری رو ادبیات و اشعار میگذاشت؟ آیا آبلهرویی ماه عیانتر میشد و تشبیه دلدادگان به ماه کمتر میشد؟ آیا شاعران بیشتر به روشنایی شبانه ماه اشاره میکردند؟
اما آیا واقعا امکان دارد که ماه به زمین نزدیکتر شود؟
امکانش که هست. مثلا اگر یک شبهسیاره با جرم کافی از کنار زمین و ماه گذر کند، آن هم در فاصله و زمان کناسب ممکن است ماه را یک پله به سمت ما نزدیکتر کند.
اثر کشندی در واقع نشون میده که ماه زمانی، میلیونها یا میلیاردها سال پیش به زمین نزدیکتر بوده. همونطور که در مطلب عنوان شد، همین اثر باعث کند شدن گردش زمین به میزان یه هزارم ثانیه در هر صد سال میشه. طبق قانون بقای اندازه حرکت زاویهای، گردش انتقالی ماه به دور زمین افزایش سرعت پیدا میکنه و ماه در یک حرکت مارپیچوار پیوسته از زمین دورتر میشه. اگر حرکت مارپیچی رو معکوس کنیم، متوجه میشیم که ماه در گذشته، در زمان تشکیل خیلی بیشتر از این به زمین نزدیک بوده.
خیلی ممنون از کامنت شما