جشن سده چیست و چه زمانی برگزار میشود؟ ریشههای آن چه هستند؟
روز دهم بهمن ماه، مصادف با ۳۰ ژانویه، برای تمامی زرتشتیان سراسر دنیا، روز جشن آتش، موسوم به «جشن سده» است که نخستین بار توسط زرتشتیان ایرانی در نیمه فصل زمستان برپا شد. واژه آتش هشت بار در گاتا، کتاب مقدس زرتشتیان، در مفاهیم مختلف قید شده است: آتش معنوی _ نور تابان _ حرارت و گرما _ انرژی مطلق _ راهگشای خوشبختی برای مردمان نیکوکار و بدکردار _ آرامش دهنده در مسیر دست یابی به تقوا و پرهیزکاری _ راهبری انسان ها در مسیر غلبه بر تاریکی و خطر. جشن سده که در صدمین روز از زمستان بزرگ برپا می شود، به یاد پیدایش آتش، جشن آتش یا سده نام گرفته است. در افسانه های زرتشتی آمده است که این آتش، اهریمن را از زمستان دور کرده، نیروهای شیطانی، تاریکی و سرما را شکست خواهد داد. بسیاری از زرتشتیان ایرانی همین طور زرتشتیان مقیم هندوستان و تاجیکستان، دو بار در سال جشن سده می گیرند. این جشن یک بار، صد روز پیش از فرارسیدن جشن نوروز (نوروز مذهبی زرتشتیان با نوروز بهاری متفاوت است) یعنی در نخستین روز از فروردین ماه، مصادف با ۲۱ مارس بر پا می شود و دیگر بار، صد روز پس از چهارمین گاهان بار «ایاسرم گاه»، یکی از شش جشن زرتشتیان که به شش گاهان بار معروف هستند، در دهمین روز از بهمن ماه خواهد بود. عموماً جشن های زرتشتیان به دلیل تفاوتی که در دوگانگی تقویم سالیانه آنها وجود دارد دوبار در سال برگزار می شوند و دلیل این دوگانگی پس از تغییر سالنامه زرتشتیان در قرن سوم پس از میلاد، در هیچ کجای تاریخ زرتشتیان قید نشده است.
نخستین بار در زمان ساسانیان بود که کاربرد تل بزرگی از آتش در جشن سده متداول شد. شاهان ساسانی، واعظین و روحانیان دربار را پیش از غروب خورشید و به هنگام روشن کردن شعله های آتش، به «نیایش آتش» می گماردند. پس آیین مذهبی پرستش آتش به اجرا در می آمد و لحظاتی پیش از غروب خورشید تل بزرگی از آتش بر افروخته می شد که در کنار آن، رقص و پایکوبی و به جای آوردن مراسم آیینی زرتشتی همراه با نوشیدن نوعی شراب مخصوص به اجرا در می آمد.
با اشاره ای مختصر به اسناد و وقایعی که در برپایی مراسم آیین مذهبی جشن سده در میان زرتشتیان ایرانی، به خوبی می توان دریافت که این جشن، نخستین بار در کشور ایران برپا شده و سپس با مهاجرت زرتشتیان ایرانی به دیگر کشورها، این مراسم نیز همراه آنها به فرهنگ های مختلف انتقال یافته است. از دیر باز رسم بر این بوده که جشن سده، در نزدیکی رودخانه و یا معبد زرتشتیان برپا شود. مراسم جمع آوری هیزم و تکه های چوب در روز قبل از جشن نیز، تفسیر جداگانه خود را داشت. آتشی که لحظاتی پیش از غروب خورشید برافروخته می شد، تمامی شب روشن می ماند. صبح بعد از جشن، زنان خانه دار بخش کوچکی از آتش باقی مانده را به خانه می بردند و تلاش می کردند این آتش مقدس را روشن نگه دارند.روشن نگه داشتن آتش مقدس برای آنها در سال جدید خیروبرکت به همراه داشت.
جشن سده، سه روز به طول می انجامید. در روز سوم، زرتشتیان آتش باقی مانده را به معبد منتقل می کردند و آن را در جعبه مخصوصی، روشن نگه می داشتند.
امروزه جشن سده، تنها در معابد زرتشتیان اجرا می شود. زرتشتیان ایرانی که به کشورهای دیگر سفر کرده اند این روز را در معبدهای زرتشتیان و نه در فضای باز جشن می گیرند. به رغم تلاش هایی که زرتشتیان در ابقای فرهنگ برپایی مراسم اعمال داشتند بسیاری از بخش های این رسم با شکوه از بین رفته و به دست فراموشی سپرده شده است. از جمله آنها می توان به جمع آوری چوب اشاره کرد که اکنون دیگر در برپایی جشن سده، جایگاهی ندارد.
انجمن زردتشتیان ایرانی مقیم هندوستان، هر ساله زرتشتیان این کشور را به برپایی مراسم جشن سده دعوت می کند. مراسم جشن سده در هندوستان تفاوت چندانی با ایران ندارد به جز محل برگزاری جشن که عموماً در هندوستان در کنار یک رود به اجرا در می آید. سال گذشته جشن سده در کنار رودی در شهر دهلی برپا شد. از آنجا که چندی است غیرزرتشتی ها هم در این مراسم شرکت می کنند، در شیوه رقص و پایکوبی بعد از شعله ور شدن آتش نیز اندکی تغییر حاصل شده است. استفاده از نوشیدنی های سنتی کشور هندوستان، پوشیدن لباس های رنگارنگ سنتی این کشور همراه با نوعی رقص مخصوص در هنگام جشن سده، برپایی این بخش از مراسم جشن سده را با کشور ایران و یا حتی تاجیکستان، اندکی متفاوت ساخته است. لازم به ذکر است که در هندوستان، به دلیل برپایی مراسم در فضای باز، سنت جمع آوری هیزم و تکه های چوب در میان نوجوانان و جوانان زرتشتی احیا شده است.
جشن سده از آئین های زایش و رویش است که هم در میان عشایر کرمان و هم کشاورزان و باغداران به معنای پایان زمستان و آغاز بهار برگزار می شود. سده به معنی آتش کشنده و آتش شعله بلند است و نام روز دهم بهمن است. آتش و اجاق کانون آغازین حیات است، بقایای آتش، نشانه دوام نسل خانواده است. آئین سده در میان عشایر بافت و سیرجان (سده سوزی چوپانی) خوانده می شود.
زرتشتیان کرمان ۵۰ روز پیش از جشن نوروز در «گبر» محله «باغچه بوداغ آباد» این مراسم را برگزار می کنند. در اول غروب آفتاب چند تن از موبدان زرتشتی در حالی که لباس سفید و کلاه سفید دارند، هرکدام دست در دست یکدیگر و با خواندن «اورادی» به گرد توده عظیم بوته های خار جمع شده که به اصطلاح محلی «درمون» می گویند و به طواف مشغول می شوند و پس از چند مرتبه گردش یکی از آنها با لاله روشنی که در دست دارد در مسیر وزش باد بوته ها را آتش می زند. بعد از آتش گرفتن تمام بوته ها موبدان از آنجا دور می شوند در حالی که در تمام طول این مراسم موسیقی با آهنگ های شاد نواخته می شود. عده ای بر این عقیده اند که بعد از سده به اصطلاح محلی پناه باد گرم است. کشاورزان نیز درباره سده و زمان فرارسیدن آن اصطلاحاتی دارند همچون؛ صد سده، ده گله، پنجاه به نوروز.
در این روز پختنی های مخصوص زرتشتیان به نام سیر و سدو و سیرگ و یک نوع نان پخته می شود.داستان های مختلفی در مورد این جشن نقل شده است که بیشتر هم پادشاهان را در بر می گیرد، همچون «جمشید و فریدون». یکی از داستان هایی که در مورد این جشن نقل شده و علت آن را بیان می کند در خصوص «کیومرث» است.چه در مورد«کیومرث» آمده است: کیومرث را سه فرزند بوده چون به حد رشد و تمییز رسیدند در شب این روز جشن گرفت و کدخدا فرمود که آتش بسیار برافروختند، بدان سبب آن را سده می گویند. اما دلیل دیگری که برای برپایی جشن سده نقل شده است به «فریدون» و دوران پیکار او با ضحاک نسبت داده شده است. یعنی داستان حمله مار و افروختن آتش که مار سیاه رمز تمثیلی اهریمن و زشتی بود که مرگ و نابودی می آفریند و چون در کار حمله برآمد، آتش اورمزدی بدرخشید و مرگ و بدی را به دور راند.
کوسه ناقلدی
اما آنچه در مورد جشن سده با نام «جشن کوسه ناقلدی (ناقیلی)» آمده این است که: «براساس باورهای ایرانیان، زمستان به دوچله بزرگ و کوچک تقسیم می شود: چله بزرگ از دی ماه تا دهم بهمن ماه (سردترین ماه های سال) طول می کشد. ایرانیان چهار روز پایانی این مدت را چله کوچک می نامند و آن فاصله میان هفتم تا چهاردهم بهمن ماه است که آن را «چارچار» می گویند. مراسم جشن سده از شب روز دهم بهمن یعنی اول چله کوچک شروع می شود. این جشن در تمامی سرزمین های شمالی (گیلان و مازندران) و غربی (آذربایجان، کردستان و همدان) ایران نیز انجام می شود. این جشن در روزگاران قدیم مخصوص چوپانان و گله رانان بوده است. بازیگران جشن بین ۵ تا ۱۰ نفر هستند.» یک نفر بالاپوش نمدی بلندی که پوشاک چوپانان است، می پوشد و زنگ هایی به زانوها و دستان خود می آویزد، صورت را سفید می کند و پوست بزغاله به سر می کشد، به طوری که فقط چشمان او نمایان باشد. نفر دیگری پسری ۱۵ یا ۱۶ ساله است که نقش عروس کوسه را بازی می کند. این شخص پیراهن زنانه می پوشد و چادری بر سر می کشد و صورت خود را صورتی و قرمز رنگ آمیزی می کند و به لب و گونه های خود سرخاب می زند، چشمان را سرمه می کشد و کفش زنانه به پا می کند و زنگوله هایی نیز به خود می بندد. دو نفر دیگر هم دو شاخ بر سرشان می بندند و چند زنگ به لباس محلی خود می دوزند، خورجین بزرگی بر دوش می اندازند و سطلی به دست می گیرند و انعام ها را جمع آوری می کنند. این دونفر را تکه می گویند.
در این میان دو یا سه نفر هم سازودهل دارند که نوازنده گروهند.«کوسه» در پیشاپیش گروه حرکت می کند، با حرکت دستان و باز و بسته کردن آنها صدای زنگ ها را در می آورد. «کوسه» همچنان که زنگ ها را به صدا در می آورد آواز نیز می خواند. بعد از آوازخوانی کوسه، تکه ها با یکدیگر چوب بازی می کنند و عروس و کوسه با هم می رقصند. گاهی «کوسه» با یکی از «تکه ها» کشتی می گیرد که نشانه رقابت بر سر عروس است. این کشتی به ضرر کوسه تمام می شود. بعد عروس بالای سر «کوسه» می آید و می گوید: «بختم، بختم، سوزن به این بزنم به رفتم» صاحبخانه سوزنی به عروس می دهد. زیرا اعتقاد دارند که اگر ندهند بدبختی و تیره بختی در آن خانه روی می دهد. اوج جشن و هنرنمایی کوسه و همراهان در منزل ریش سفیدان یا بزرگان ده صورت می گیرد. در این خانه، کوسه هنرنمایی را به حد کمال می رساند و صاحبخانه مبلغی پول و یا خوراکی به کوسه و همراهان او می دهد. به اعتقاد مردم خوردن خوراکی اهدایی به کوسه شگون دارد.
یلدای خورشید
به هر صورت صدمین روز زمستان که پنجاه شب و پنجاه روز به رسیدن نوروز مانده است را سده می گویند.بیشترین دانشمندان نام سده را برگرفته از «صد» می دانند. ابوریحان بیرونی می نویسد: «سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفته اند که هرگاه روزها و شب ها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد به دست می آید و برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث، پدر نخستین، درست صد تن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند.» و برخی نیز برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صدر رسیدند و نیز آمده است: «شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید.»نظر دیگری که به این جشن مربوط می شود در مورد صد روز پیش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است.
باز هم در روایت دیگری در کتاب آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز آمده است که واژه سده از فارسی کهن به معنی پیدایش و آشکار شدن آمده و آن را برگزاری مراسمی به مناسبت چهلمین روز تولد خورشید (یلدا) دانسته اند و نقل کرده اند: جشن سده سپری شدن چهل روز از زمستان و دقیقاً در پایان چله بزرگ قرار دارد. البته به جشن دیگری که در دی ماه برگزار شده و کمابیش مانند جشن سده بوده هم باید توجه کرد چه در آن مراسم نیز آتش می افروخته اند. اگر نخستین روز زمستان را پس از شب یلدا تولد دیگری برای خورشید بدانیم، می توان آن را هماهنگ با جشن گرفتن در دهمین و چهلمین روز تولد، آیین کهن و زنده ایرانی دانست. (در همه استان های کشور و سرزمین های ایرانی نشین، دهم و چهلم کودک را جشن می گیرند) و این واژه «Sada» (اسم مونث) که به معنی پیدایی و آشکار شدن است، در ایران باستان «Sadok» و در فارسی میانه Sadag بوده و واژه عربی سذق و نوسذق (معرب نوسده) از آن آمده است.
سده سوزی
از اسطوره های جشن سده تنها یکی به پیدایش آتش اشاره دارد.فردوسی می گوید: «هوشنگ پادشاه پیشدادی، که شیوه کشت و کار، کندن کاریز، کاشتن درخت… را به او نسبت می دهند، روزی در دامنه کوه ماری دید و سنگ برگرفت و به سوی مار انداخت و مار فرار کرد. اما از برخورد سنگ ها جرقه ای زد و آتش پدیدار شد.» هم در کتاب «التفهیم» و هم «آثار الباقیه» ابوریحان، از پدید آمدن آتش سخنی نیست بلکه آن را افروختن آتش بر بام ها می داند که به دستور فریدون انجام گرفت و در نوروزنامه آمده است که: «آفریدون… همان روز که ضحاک بگرفت جشن سده بر نهاد و مردمان که از جور و ستم ضحاک رسته بودند، پسندیدند و از جهت فال نیک، آن روز را جشن کردندی و هر سال تا به امروز، آئین آن پادشاهان نیک عهد را در ایران و دور آن به جای می آورند.»فردوسی تا دوره ساسانی این جشن را به هوشنگ نسبت می دهد و ابوریحان بیرونی و نوروزنامه آن را از فریدون می دانند و همچنین رسمی شدن جشن سده به زمان اردشیر بابکان منسوب شده است، اما در هیچ کدام به شیوه برگزاری این جشن اشاره ای نشده است.اما در دوره بعد از ساسانیان مورخان و نویسندگانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی، مسکویه و… از شیوه برگزاری جشن سده در دوران غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، آل زیار و… تا دوره مغول بسیار نوشته اند. از آئین های عامه و مردم اما سندی موجود نیست اما در حضور شاهان، رسم شعرخوانی بود و نیز پرندگان و جانورانی به آتش انداخته می شدند و گیاه خوشبو تبخیر می کردند تا مضرات آن را برطرف کنند.
در عصر حاضر در مازندران، کردستان، لرستان و سیستان و بلوچستان؛ روستائیان و کشاورزان و چوپانان و چادرنشینان نزدیک غروب یکی از روزهای زمستان (آغاز نیمه یا پایان زمستان) روی پشت بام، دامنه کوه، نزدیک زیارتگاه، کنار چراگاه و یا کشتزار آتشی افروخته و بنا بر سنتی کهن پیرامون آن گرد می آیند بدون آنکه نام جشن سده بر آن نهند. ولی در کرمان جشن سده یا سده سوزی در بین تمامی اقشار مردم کرمان، مسلمان، زرتشتی، کلیمی… رواج دارد که همه ساله در دهم بهمن ماه برگزار می شود. در بین چادرنشینان بافت و سیرجان سده سوزی چوپانی برگزار می شود که شب دهم بهمن آتش بزرگی به نام آتش جشن سده، با چهل شاخه از درختان هرس شده که نشان چهل روز «چله بزرگ» است در میدان ده روشن می کنند و می خوانند: «سده سده دهقانی / چهل کنده سوزانی / هنوز گویی زمستانی.»