مقدمهای واسلاو هاول بر کتاب «نامههایی به اولگا»

ترجمهٔ دکتر محمود عنایت: درست ده سال پیش، دوستان من و خودم در وانس 2(به زبان چک، مخفف نام کمیته دفاع از محکومان ستمدیده) بازداشت شدیم و دورهٔ تقریبا چهارساله من در زندان آغاز شد. وقتی بهگذشته مینگرم-شاید واضحتر از آنچه برای اولین بار هنگام آزادی از زندان در 1983 احساصس کردم، متوجه میشوم نامههایی که در آن زمان برای خانوادهام مینوشتم تا چه حد برایم اهمیت داشته است. این نامهها نه فقط تنها وسیلهٔ من برای ارتباط با جهان خارج، که یگانه فرصت برای نوعی بیان خلاقه برای من به شمار میرفت. من اجازه نداشتم که هیچچیز دیگری بنویسم.
شرایطی که این نامهها در آن نوشته میشد سخت و ناگوار بود. ما محکوم بودیم که از انواع و اقسام محدودیتهائی که مقامات زندان بر ما تحمیل میکردند، و بعضی ممکن و بعضی غیر ممکن بود حتی قبل از فرستادن نامهها پیروی کنیم. در آغاز من و دو تن از همسلولهایم اجازه داشتیم که فقط در مورد مسائل خانوادگی چیز بنویسیم. باوجوداین به تدریج حرفها و برداشتهای کلیتری را در لابلای نامههایمان جا دادیم و سانسورچیان زندان هم به مرور زمان به این وضع عادت کردند. به زودی متوجه شدم که هر قدر این نامهها متفکرانه، تجریدیتر و مبهمتر باشد امکان ارسال آنها بیشتر میشود زیرا سانسورچیان از ارسال هر نوع نامهای که مطالب آن برای ایشان قابل فهم بود جلوگیری میکردند. اندکاندک، من آموختم که به چنان سبک پیچیده و پر استعارهای چیزبنویسم که عملا مغلقتر از آن میشد که خودم میخواستم و یقینا سیاق آنها پیچیدهتر از روال معمولی نگارش من از کار درمیآمد.
نوشتن این نامهها میل دیوانهوار من شد و دائما ذهنم را اشغال میکرد. وقتی به کار میپرداختم یا به سایر وظائف محوله در زندان مشغول میشدم مطالب نامهها را در ذهنم میپروراندم. نوشتن آنها این احساس را به من میبخشید که دارم کار ارزندهای انجام میدهم و سالهای اقامت من در زندان به کلی به هدر نرفته است. در یک کلام، آنها به زندگی من در زندان معنا و مفهوم بخشیدند و باعث شدند که وضع را تحمل کنم.
از تمامی آن نامهها این کتاب شگفت به وجود آمد. وقتی درمییابیم که کسی نامههایم را خوانده است، یا نامههایم به او غنای فکری بخشیده یا احساس میکنم که برای آنها گویا و معنادار بوده دچار هیجان میشوم. احساس غریب و نشاطانگیزی است وقتی کشف میکنی چیزی که تو در اصل فقط برای خودت یا همسرت، و حد اکثر برای تعداد انگشتشماری دوست-و نه برای جمع وسیعی خواننده-نوشتهای ناگهان در بازار کتاب ظاهر میشود و از آن طریق به دست خوانندگان حساس میرسد. من از ناشران این نامهها به خاطر تفاهمشان، و جرئت در قبول خطری که انتشار کتابی از این دست برای آنها به دنبال دارد عمیقا سپاسگزارم، و مخصوصا از پل دیلسن، به خاطر ترجمهٔ وفادارانهاش و مقدمهٔ آموزندهای که بر این کتاب نوشته امتنان دارم.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
پراگ-اول ژانویه 1989