نقاشی معروف پیکاسو از فاجعه دهکده گرنیکا : قدرتمندترین بیانیه ضدجنگ هنر مدرن

گرنیکا Guernica ، قدرتمندترین بیانیه ضدجنگ هنر مدرن، را مشهورترین و در عین حال ناشناخته ترین هنرمند قرن بیستم پابلو پیکاسو آفرید. اما نقاشی ای که گرنیکا نامیده شد اصلاً آن چیزی نبود که پیکاسو پس از موافقت برای نقاشی کردن اثری به عنوان هسته اصلی غرفه اسپانیا در نمایشگاه جهانی ۱۹۳۷ در ذهن داشت.
پیکاسو سه ماه را به جست وجوی منبع الهامی برای این نقاشی گذراند، اما به دنبال یک دهه آشوب در زندگی خصوصی اش و نارضایی از کارش، خلقی گرفته و ملول داشت. اوضاع سیاسی زادگاهش اسپانیا نیز که جنگ داخلی وحشیانه ای در حال ویران کردنش بود، او را می آزرد. نیروهای جمهوری خواه که به دولت تازه انتخاب شده وفادار بودند با حمله فاشیست ها به رهبری ژنرال فرانسیس فرانکو روبه رو شده بودند. فرانکو وعده رفاه و ثبات را به مردم اسپانیا می داد، اما تنها مرگ و ویرانی به بار می آورد.
همکاران و نمایندگان دولت دموکراتیک، با امید [دست یافتن به یک نماد] اعتراض شجاعانه بصری نسبت به خیانت فرانکو از سوی برجسته ترین هنرمند اسپانیا، به خانه پیکاسو آمدند و از او خواستند که نقاشی ای (با این هدف) بکشد. پیکاسو با وجود همدلی آشکارش با جمهوری جدید، عموماً از سیاست اجتناب می کرد- و _ از هنرِ صریحاً سیاسی، بیزار بود.مضمون رسمی نمایشگاه جهانی پاریس بزرگداشت تکنولوژی مدرن بود. سازمان دهندگان نمایشگاه امیدوار بودند این چشم انداز از آینده ای روشن، ملت ها را به خروج از رکود اقتصادی و بی ثباتی اجتماعی دهه ۳۰ سوق دهد.
در همان حال که برنامه های نمایشگاه گشایش می یافت، غرفه هوانوردی که آخرین پیشرفت ها در طراحی و مهندسی هواپیما را به نمایش می گذاشت هیجان زیادی را برانگیخته بود. چه کسی گمان می کرد که این پیشرفت شگرف چنان عواقب شومی را به دنبال آورد؟در ۲۷ آوریل ۱۹۳۷ قساوت های بی سابقه ای از طرف نیروهای فرانکو در مورد جمعیت غیرنظامی روستای کوچک باسک به نام گرنیکا در شمال اسپانیا انجام گرفت. این ده کوچک که برای امتحان کردن ماشین جنگی در حال شکوفایی هیتلر انتخاب شده بود با بمب های با قدرت انفجاری زیاد و آتش زا برای بیش از سه ساعت بمباران شد. مردم محلی را در حالی که از ساختمان های ویران شده می گریختند کشتار کردند. گرنیکا سه روز در آتش می سوخت. هزار و ششصد شهروند غیرنظامی کشته و مجروح شدند.تا اول ماه مه که اخبار کشتار گرنیکا به پاریس رسید، بیش از یک میلیون نفر از مردم معترض به خیابان ها ریختند تا خشم خود را در بزرگترین تظاهرات اول ماه مه که شهر تا به آن موقع به خود دیده بود، ابراز کنند.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
گزارش های شاهدان عینی صفحات اول روزنامه های پاریس را پر کردند. پیکاسو از عکس های سیاه و سفید خشن و تلخ وقایع شوکه شده بود. او منزجر و خشمگین از میان خیابان پر ازدحام به استودیویش شتافت و اولین تصاویر نقاشی ای را که بعدها گرنیکا نامید به سرعت طراحی کرد. جست وجوی او برای الهام به پایان رسیده بود.پیکاسو از ابتدا تصمیم گرفت ها فاجعه گوئرنیکا را به صورتی رئالیستی یا رومانتیک بازنمایی نکند. اشکال کلیدی- یک زن با دست های از هم باز شده، یک گاو و یک اسب در حال عذاب کشیدن- از طرحی به طرح دیگر اصلاح شدند و سپس طرح ها به بوم های بزرگ منتقل شد و باز مورد اصلاح قرار گرفت. پیکاسو می گفت: «نقاشی از ابتدا در شکل پیشرفته اش به صورتی اندیشیده و معین [در ذهن نقاش] نیست، همانطور که افکار آدم تغییر می کند نقاشی نیز تغییر می کند. و هنگامی که نقاشی به پایان می رسد تغییرات آن براساس حالت ذهنی کسی که دارد به آن نگاه می کند تغییر می یابد.»
سه ماه بعد گوئرنیکا به غرفه اسپانیا تحویل داده شد، در حالی که نمایشگاه پاریس از پیش افتتاح شده بود. غرفه اسپانیا در گوشه پرتی از نمایشگاه به همراه غرفه های کشورهای کوچکتر دور از برج ایفل قرار داشت و در سایه تک سنگ آلبر اسپیر برای غرفه آلمان نازی قرار داشت. جاذبه اصلی غرفه اسپانیا، گوئرنیکای پیکاسو، یادآور تلخی از حوادث مصیبت بار آن کشور بود.واکنش اولیه به نقاشی به شدت انتقادآمیز بود. راهنمای نمایشگاه آلمان گوئرنیکا را «معجونی از اجزای بدن که هر کودک چهارساله ای می توانست بکشد» نامید. در این راهنما نقاشی به عنوان رویای یک مجنون طرد شد. حتی شوروی ها که بر ضد فرانکو طرف جمهوری اسپانیا را گرفته بودند به سردی واکنش نشان دادند.
فرضیه ها در مورد معنای دقیق انبوه تصاویر شکنجه شدگان به همان اندازه مردمانی که نقاشی را دیده اند متنوع و پرتعداد است. شکی نیست که گوئرنیکا عقاید ما را در مورد جنگ به مثابه عملی قهرمانانه به چالش می طلبد و آن را به عنوان عمل وحشیانه خود تخریب گری، افشا می کند. اما مشخصه هنر پیکاسو این است که هر نماد [در نقاشی او] می تواند معانی بسیار و اغلب متضادی را دارا باشد و دلالت دقیق تصویری در گوئرنیکا مبهم باقی می ماند. هنگامی که از پیکاسو می خواستند که نمادگرایی اش را توضیح دهد می گفت: «تعریف کردن نمادها به عهده نقاش نیست، در غیر این صورت بهتر می بود که او آنها را با کلمات بسیار می نوشت! افرادی که به تابلو نگاه می کنند باید نمادها را آن طور تفسیر کنند که آنها را می فهمند.»اکنون گوئرنیکا در ویترینش در حوزه ملی هنرهای مدرن اسپانیا شاهکاری هنری به حساب می آید و جایگاه درخورش را در میان گنجینه های هنری بزرگ ال گرگو، گویا و ولاسکوئز یافته است. به قول پاتریشیا فیلینگ، مورخ هنر «مردم بسیاری حتی آنهایی که ممکن است ندانند این تابلو از پیکاسو است آن را باز می شناسند. این نقاشی، گونه ای شمایل است.»
منبع:www.pbs.org/treasurese of the world