فیلم زندانیان – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Prisoners 2013
کارگردان: دنیس ویلنوو
بازیگران
هیو جکمن به عنوان کلر دوور
جیک جیلنهال به عنوان دیوید لوکی
ماریا بلو به عنوان گریس دوور
ترنس هاوارد به عنوان فرانکلین بریچ
ملیسا لئو به عنوان هالی جونز
پل دانو به عنوان الکس جونز
ویولا دیویس به عنوان نانسی بریچ
فیلم زندانیان فیلم فضای غمگین، ناراحتکننده، و گهگاه، پریشانکنندهای دارد اما در همه حال هیجانآفرین است. زندانیان بعد اکران بهطور کل نقدهای مثبتی را دریافت کرد. فیلم در سایت راتن تومیتوز از ۲۲۳ نقد نمر۸۳٪، و رتبه ۷٫۳ از ۱۰ را گرفت. منتقدان سایت بهطور کل معتقد بودن که: زندانیان دارای یک پیچیدگی احساسی و حس ترس که باعث میشود، فیلم جذاب (و نگرانکننده) شود. در متاکریتیک یک خبرخوان نقد دیگر فیلم ۷۴ از ۱۰۰ براساس ۴۶ نقد، که به معنی نقدهای بهطور کلی مطلوب.
کریستوفر ار از آتلانتیک نوشت:اکتشاف اخلاقی یا بهرهبرداری؟ در آخر، من پایین آمدم: کار توسط جکمن، جیلنهال و مخصوصاً ویلنیو تمام شد. این فیلم اکنون جزو ۲۵۰ فیلم برتر در Imdb است.
فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری شد. «زندانیان» نخستین فیلم دنیس ویلنیو است که با سرمایه آمریکایی و بازیگران مشهور ساخته شدهاست. همچون فیلمهای قبلی ویلنیو این فیلم هم بحثهایی جدی دربارهٔ موضوع انتقام-عدالت طلبی و مرز باریک میان این دو بیان میکند. آمریکای کابوسواری که دنیس ویلنوو، کارگردان فرانسوی کانادایی زندانیان، در فیلماش آفریده به طرز غمانگیزی باورکردنی است. زندانیان دست کمی از یک شاهکار سینمایی ندارد اما احتمال دیده شدن آن توسط عامهی تماشاگران اندک است: هیو جکمن و جیک جیلنهال گرچه بازیگران خوبی هستند اما انتخاب نقشهای آنها معمولاً عاقلانه نیست؛ تیزرها وتریلرهای زندانیان نتوانسته ارزشهای واقعی فیلم را نشان دهد؛ آرون گازیکوفسکی فیلمنامهنویس زندانیان نوشتن فقط یک فیلمنامهی دیگر را در کارنامهی حرفهای خود دارد و دنیس ویلنوو هم گرچه برای کارگردانی Incendies نامزد دریافت اسکار شده اما در مجموع کارگردان گمنامی در آمریکا به شمار میرود.
داستانهای پلیسی/ معمایی چندان باب میل فیلمسازان هالیوودی نیست زیرا از کار درآوردن این نوع فیلمها به تلاشی مضاعف نیاز دارد. طرح معمای پلیسی و فرصت دادن به تماشاگر تا بتواند به تدریج تکههای این پازل را کنار هم بچیند تا سرانجام «راز» جنایت را کشف کند، کار سادهای نیست. این نوع فیلمها به فیلمنامههای بسیار دقیق و حسابشده، و چه بسا ریاضیوار، نیاز دارند و خلاصه الزاماتشان به قدری زیاد است که بسیاری از فیلمسازان قید آن را میزنند. و به همین دلیل، زندانیان فیلم غافلگیرکننده و نادری است که نباید فرصت تماشا کردن آن را از دست داد.
فیلم زندانیان به شیوهای ساده و سرراست قصهی خود را آغاز میکند. در پنسیلوانیای غربی دو خانوادهای که در همسایگی یکدیگر زندگی میکنند برای صرف شامِ روز شکرگذاری دور هم گرد آمدهاند. به عبارت درستتر، دوورها به دیدار همسایهی پولدارشان بیرچها رفتهاند. کِلِر دوور (هیو جکمن) و همسرشگریس (ماریا بلو) دارای یک پسر نوجوان (دیلان مینت) و دختر شش سالهای به اسم آنا (ارین گراسیموویچ) هستند. فرانکلین بیرچ (ترنس هاوارد) و همسرش نانسی (ویولا دیویس) نیز دارای یک دختر نوجوان و دختری خردسال به اسم جویی (کایل درو سیمونز) هستند. پس از صرف شام، بزرگترها مشغول صحبت با هم میشوند، نوجوانها مشغول تماشای تلویزیون میشوند، و دو دختر بچه (انا و جویی) هم برای بازی بیرون میروند. زمان میگذرد و دختر بچهها برنمیگردند.
کلر و فرانکلین پس از یک جستجوی سریع و بینتیجه در اطراف خانه، به پلیس زنگ میزنند. کمی بعد، کارآگاه لوکی (جیک جیلنهال)، که تخصصاش پروندههای این چنینی است از راه میرسد. لوکی یک پلیس تنها و دلزده از زندگی است که شهرت زیادی برای حل پروندههای آدمربایی دارد. سرنخهای اولیه حکایت از مجرم بودن آلکس جونز (پل دانو) دارد. پلیس اقدام به بازداشت جونز میکند اما کمی بعد وی را به دلیل نبودن شواهد کافی آزاد میکنند. بازجویان جونز معتقدند که این فرد دچار عقبماندگی ذهنی است و از توان فکری برای سازماندهی عملیات ربودن بچهها برخوردار نیست. اما کلر که برای یافتن دخترش حاضر به انجام هر کاری است، این استدلال پلیس را نمیپذیرد. در ادامهی ماجرا کلر اقدام به ربودن جونز میکند و در یک آپارتمان خالی که متعلق به خودش است او را تحت شکنجه قرار میدهد تا به دزدیدن بچهها اعتراف کند یا اطلاعاتی در این باره بدهد و…
زندانیان موضوعاتی مثل گناه، معصومیت، و نومیدی را در محور خود قرار داده. جذابیت فیلم بیشتر دربارهی روند برملاشدن رازهاست تا یافتن هویت فرد گناهکار. فیلمنامه فوقالعاده هوشمندانه نوشته شده و اجرا عاری از هر عیب و ایرادی است. با این حال، تماشای فیلم کار سادهای نیست. قضیهی کودکان ربوده شده، با اینکه هیچ صحنهای از آزار جنسی آنها در فیلم وجود ندارد، موضوعی نیست که تماشاگران عادی فیلم به راحتی قادر به تحملاش باشند.
فیلم «حس خوبی» به تماشاگرش نمیدهد و بدجوری تیره و تار است تا آنجا که ما را به یاد فیلمهای دیوید لینچ میاندازد. حضور جیک جیلنهال ناخواسته حال و هوای فیلم زودیاک را در ذهن تماشاگر تداعی میکند. فیلم کاتالوگی از انواع ترسها را ارائه میکند: زیرزمینهای تاریک، مارها، درهای مخفی، لباسهای خونین، اتاقهای شکنجه و… تصاویری که راجر دیکینز، فیلمبردار برجستهی آمریکایی، از مناطق حومهی شهری گرفته حالتی تهدیدکننده و شرارتبار دارد. روایت فیلم با طرح سرنخهای به ظاهر بیارتباط با هم و پرسشهای بیجواب به جلو میرود: آیا الکس جونز حرفی را در گوشِ کلر نجوا کرده و اگر این کار را کرده چه حرفی به اوزده است؟ چه کسی در خانهی نزدیک محل «ربوده شدن» بچهها زندگی میکند؟ ماجرای کشیش الکلى و رازش چیست؟
خدا و مذهب چه نقشی در کل ماجرا ایفا میکنند؟ بازیهای فیلم تقریباً جملگی فوقالعاده است. تقریباً میتوان برای پنج بازیگر فیلم نامزدی جایزهی اسکار را حدس زد. هیو جکمن از همه بهتر و شاخصتر است تا آنجا که بازیاش در نقش کِلِر دوور بازی وی در نقش ژان والژان در بینوایان را که نامزدی اسکار را برایش به ارمغان آورد، به سایه میبرد. جیک جیلنهال نیز به رغمگریم مسئله سازش توانسته با استادی کاراکتر یک کارآگاه دلزده از روزگار را که انگار از دل یک فیلم نوآر کلاسیک بیرون آمده، تجسم ببخشد. زندانیان فیلمی است برای تماشای آدمهای بزرگسال. فیلم از پرسیدن پرسشهای دشوار هیچ ابایی ندارد و هدف سازندهاش «خشنودسازی عامهی تماشاگران»- آنچنان که در اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای هالیوودی معمول است- نبوده است.
بدون تردید هر والدی که پایش را از سالن سینمای نمایشدهندهی فیلم بیرون بگذارد شتابان و نگران به خانهاش میرود تا از امنیت بچههایش مطمئن شود.