چرا موفقترین مدیران و رهبران روی به دست آوردن «احترام»، بیشتر از کسب علاقه، تمرکز میکنند؟

هیچ اشکالی ندارد که بخواهید در محل کار مورد علاقه باشید. به گفته تیم سندرز، نویسنده کتاب The Likeability Factor: چگونه میتوان L-Factor خود را تقویت کرد و به آرزوهای زندگی خود رسید، وقتی همکاران و کارفرمایانی شما را دوست دارند، شانس بیشتری برای ارتقاء دارید و پروژههای ویژهای به شما پیشنهاد میشود.
اما آیا محبوب بودن ، جنبه منفی یا بهایی هم دارد؟
ما خیلی وقتها تصور میکنیم که هر آدمی که توسط بیشتر اطرافیان دوست داشته میشود، احترام آنها را هم دارد. در صورتی که دوست داشته شدن و احترام دو چیز جدا هستند.
شما میتوانید خیلی سریع کارهایی بکنید که علاقه دیگران را برانگیزید، اینها معمولا کارهایی بسیار زودگذر هستند. چیزهایی مانند چشم پوشیدن از خطاها، جریمه نکردن دیگران برای تخطی از برنامههای محول شده و آسان گرفتن به آنها، شوخی بیش از حد، کارهای سبک و جلف کردن.
در این صورت معمولا همه میگویند که دوستتان دارند، اما اینکه احترام هم داشته باشید، چیز جدایی است!
به گفته استادی به نام کامرون اندرسون از دانشکده تجارت هاس در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، شادی کلی در زندگی به میزان احترامی که اطرافیان به شما میگذارند، ارتباط دارد.
کسانی که میخواهند (و اغلب نیاز دارند) دوست داشته شدن سطحی را برانگیزند، اغلب:
- به دنبال توجه و تأیید مثبت هستند
- به جای گرفتن بازخورد مستقیم، به شایعات توجه میکنند
- سعی میکنند همه را راضی کنند
- قولهایی میدهند که نمیتوانند به آن عمل کنند
- نظرات و نقدها را در ذهن خود مدفون میکنند و از بیم کم کردن محبوبیت، ابراز نمیکنند
- مرتب از اطرافیان تعریف و تمجید میکنند
- دوستان سوگلی برای خودشان دست و پا میکنند اما تظاهر میکنند که بین مردم فرق نمیگذارند.
- از اطلاعات به عنوان اهرم استفاده میکنند و به تناسب ،جریان آن را قطع میکنند یا مسیرش را بیش از حد باز میگذارند.
- به افراد وظایفی محول میکنند که از آنها لذت میبرند نه وظایفی که آنها را به چالش بکشند
- بیشتر بر احساسات مردم تمرکز میکنند تا رسیدن به نتیجه
اما مدیران و رهبرانی که دوست دارم محترم بمانند و بر احترام دیگران نسبت به خود بیفزایند، کارهای متفاوتی میکنند:
- حقیقت را میگویند، حتی اگر تلخ باشد.
- وقتی تصمیم سختی میگیرند، در مورد چرایی اتخاذ آن توضیح میدهند
- ماهیت مشکل را حتی اگر قادر به تعدیل آن نباشند، میشناسند
- در مواقع ضروری «نه» میگویند
- ذهن باز و انتخاب قاطع دارند
- به جا اعتبار به دیگران میدهند و به موقع اعتبار میگیرند
- احساس ناامیدی، سرخوردگی، ناراحتی و خشم را در خود و دیگران تحمل میکنند
- مردم را نسبت به نتایجشان مسئول میدانند
- در تنظیم قوانین و انتظارات منسجم و منصف هستند
- برای خود و دیگران محدودیت قائل میشوند و به آن احترام میگذارند
- بازخورد منفی را مستقیم و به موقع ارائه میدهند
- مرتباً بازخورد میخواهند و سپس متناسب با آن عمل میکنند
- وقتی اشتباه میکنند عذرخواهی میکنند و سپس ادامه میدهند
- مطابق توقع و مدلی که دیگران انتظار دارند، رفتار نمیکنند.
برای مدیرانی که میخواهند در حرفه خود رشد کنند، دوست داشته شدن خوب است، اما داشتن احترام یک الزام است.
همانطور که مارگارت تاچر یک بار اظهار داشت:
“اگر شما فقط به دنبال دوست داشته شدن باشید، آماده خواهید بود که در هر زمان در مورد هر چیزی مصالحه کنید و به هیچ نتیجهای نخواهید رسید. ”