فیلم بلید – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Blade (1998)

سال تولید : ۱۹۹۸
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : پیتر فرانکفورت، رابرت انگلمن و وسلی اسنایپس
کارگردان : استیون نورینگتن
فیلمنامه‌نویس : دیوید گویر، بر مبنای شخصیتی خلق شده توسط مارو وولفمن و جین کولن
فیلمبردار : تئو وان د ساند
آهنگساز(موسیقی متن) : مارک ایشم
هنرپیشگان : اسنایپس، استیون دورف، کریس کریستوفرسن، نبوش رایت، دانل لوگ، اودوکیر، آرلی جوور، تریسی لردز و کوین پاتریک والز
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۰ دقیقه

یک خون‌آشام، مادر ̎بلید̎ را در دورهٔ بارداری‌اش می‌گزد؛ او هنگام مرگ، ناخواسته تمام خصوصیات خوب یک خون‌آشام به همراه بهترین ویژگی‌های انسانی را به پسرش منتقل می‌کند. تا اینکه ̎بلید̎ (اسنایپس) رشد می‌کند و به شکارچی خون‌آشام‌ها تبدیل می‌شود تا انتقام مرگ مادرش را بگیرد. خون‌آشام‌ها که تقریباً به تمام سازمان‌های مهم نفوذ کرده‌اند، برای فراخوان ̎لاماگرا̎، خداوند خون، به خون ̎بلید̎ احتیاج پیدا می‌کنند تا بتوانند بر انسان‌ها حکومت کنند…

در واقع با فانتزی ـ ترسناک بلید (و نه ماتریسک برادران واچووسکی، ۱۹۹۹) است که دورهٔ تازه فیلم‌های اکشن آغاز می‌شود. فیلم در ترکیب اکشن و جلوه‌های ویژه (به‌خصوص در صحنهٔ آغازین) متفاوت و موفق عمل می‌کند. به‌جزء این، انتظار بیشتری نیز نباید داشت. ̎بلید̎ یکی از نخستین قهرمانان آفریقائی ـ آمریکائی داستان‌های مصور است که (با طراحی کولن و قصهٔ وولفمن) در سال ۱۹۷۳ پا به عرصه گذاشت. و حالا برای تولد سینمائی آن شاید کمی هم دیر شده باشد. منطق فیلم، منطق داستان‌های مصور است و از جمله اسنایپس، دورف،… و بقیه را اینجا نباید بازیگر دانست، چرا که صرفاً به شخصیت‌هائی کارتونی قرار بوده جان ببخشند.

با این نظر کار نورینگتن (که پیش از این بیشتر متخصص جلوه‌های ویژه و طراح گریم بوده) را در استفاده از فیلم‌های سیاه‌پوستی، هنگ‌کنگی، ویدئو کلیپ‌ها، فرهنگ کلوب‌های مدل بالا،… برای خلق دنیائی دو بعدی باید موفق ارزیابی کرد. (نه او و نه فیلم‌نامه‌نویسش به تنش دراماتیک قصهٔ اصلی، جنگ یا سازش ̎بلید̎ با خون‌آشام‌ها، اعتنائی نداشته‌اند.) تصاویر وان د ساند، فیلم‌بردار هلندی، درخشان هستند و حضور اودوکیر (بازیگر آلمانی فیلم‌های اندی وارهول/پل‌موریسی، از جمله خون دراکولا، ۱۹۷۴) در نقش رئیس خون‌آشام‌ها به یادماندنی است. دنباله‌ها: بلید ۲ (گیلرمو دل‌تورو، ۲۰۰۲) و بلید: قسمت سوم (دیوید گویر، ۲۰۰۴).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا