هالووین چیست و چه تاریخچهای دارد؟
نویسنده ج سانتینو – مترجم سیما زرسیفی:
پیدایش هالووین یا شب اولیا به یکی از مراسم و آیینهای باستانی سلتیان باز میگردد که برای مردگان برگزار میشده است. سلتیان که زمانی در سرتاسر اروپا پراکنده بودند، هر سال را به چهار روز از ایام عمده مذهبی تقسیم کرده بودند. براساس گاه شماری به کار رفته توسط سلتیان، سال با فرارسیدن روزی که در تقویم و سالنامههای ما با اول ماه نوامبر برابر است، آغاز میگردید. این تاریخ در واقع، زمانی بود که شروع فصل زمستان را مشخص میکرد
از آنجا که این قوم به کار شبانی اشتغال داشتند، و این تاریخ برای آنان زمانی را مشخص میکرد که گلهها و گوسفندان میبایست به مراتع و چراگاههای محصورتری منتقل شوند و تا پایان فصل زمستان در آن مناطق در امان بمانند. در این زمان لازم بود تا تمامی غلات و محصولات برداشت شده، در انبارها ذخیره و نگهداری شوند این تاریخ نشان دهنده پایان یک دوره و آغاز دوره دیگری بود که در چرخهای دایمی جریان داشت در این ایام جشنواره یا مراسمی برگزار میگردید که به آن ساوین میگفتند. این جشن در واقع با اهمیتترین مراسم مذهبی سلتیان به شمار میرفت سلتیان عقیده داشتند که در این ایام، بیش از هر زمان دیگری از سال، این امکان برای مردگان وجود دارد که وارد جمع زندگان شوند و با آنان در آمیزند. در همین زمان، ارواح کسانی که در طول سال از دنیا رفته بودند، به جهان دیگر سفر میکنند، لذا مردم برای قربانی کردن حیوانات و خیرات انواع میوهها و سبزیجات گردهم میآمدند و آتش عظیمی برپا میکردند تا مردگان را در پیمودن راه این سفر مساعدت کنند و آنان را از زندگان دور نگه دارند؛ چرا که به عقیده آنان در این زمان تمامی موجودات شریر، از جمله ارواح پلید، اهریمنان و شیاطین در فضایی تاریک و ترسآور، پراکنده بودند.
ساوین از زمانی به هالووین کنونی و یا شب اولیایی، که همه ما با آن آشنایی داریم، تبدیل گردید که هیئتها و مبلغان مذهبی مسیحی تلاش زیادی در جهت تغییر اعمال مذهبی سلتیان انجام دادند در قرون اولیه هزاره نخست پس از میلاد، پیش از آنکه مبلغانی چون سنت پاتریک و سنت کالو مسیل سلتیان را به کیش مسیحیت در آورند. آنان (سلتیان) آداب مذهبی دقیق و مفصلی را در میان طبقات روحانی خود، متشکل از کاهنان، شاعران، دانشمندان و دانش پژوهان عصر خود به جای میآوردند. این کاهنان که در مقام رهبران مذهبی عالمان آیینهای عبادی و تعلیمدهندگان دینی بودند، بیشباهت به بسیاری از مبلغان مذهبی و راهبانی بودند که قصد مسیحی کردن مردمانی را داشتند که آنان را عابدان شیطان صفت یا اهریمنی مینامیدند.
نتیجه تلاشهای مسیحیان در جهت زدودن آیینهایی چون ساوین این بود که موفق شدند با ایجاد تغییرات عمده و قابل توجه در آیینها، آنها را به شکل تازهتری در آورند در سال 601 پس از میلاد، پاپ گرگوری اول، در باب آداب و عقاید بومی و سنتی مردمی که قصد داشت آنان را به کیش مسیحیت درآورد. فرمانی را صادر کرد که تا تاکنون به صورت قانون شناخته شده و مشهوری در میان مبلغان او در آمده است.
پاپ به مبلغان خود آموخته بود که به جای ریشه کن کردن و از میان بردن رسوم باورهای سنتی مردم، آنها را در راه اهداف خود به کار گیرند و به آنان سفارش میکرد که (مثلا) هرگاه دیدند گروهی از مردم درختی را میپرستند و با این کار خود مانع از قطع کردن آن میشوند، این کار را به نوعی به مسیحیت مرتبط کنند و اجازه دهند که همچنان ادامه یابد این طرز فکر ایده آل و درخشان که برای کمک به گسترش مسیحیت بود، رفته رفته به اساس کار مبلغان یا هیئتهای مذهبی کاتولیک تبدیل شد.
ایامی که کلیسا مقدس میشمرد، به عمد با ایامی که تقدیس آنها ریشه در عقاید رایج بومی و سنتی داشت، منطبق شد. برای مثال، برای عید کریسمس تاریخ ۲۵ دسامبر را اختیار کرده بودند که همزمان با جشنی میشد که اغلب مردم به مناسبت فرارسیدن چله زمستان برپا میکردند. چنانکه روز سنت جان را نیز با آغاز چله تابستانی مطابقت داده بودند، حال نوبت به آیین «ساوین» میرسید که با تکیه و تأکیدی که بر موجودات ماوراء الطبیعی داشت. قطعا آیینی کفرآمیز به شمار میرفت. مبلغان مسیحی، در همان حال که ایام مذهبی خود را با ایام مقدس سلتیان یکی میگردند، خدایان ماوراء الطبیعی مذاهب پیشین را موجودات شریری قلمداد کرده، وانمود میکردند که همه آنها همنشین شیاطین و ارواح پلید بودهاند و به تبع آن کاهنان نیز به عنوان نمایندگان مذهب رقیب، عابدان شریری محسوب میشدند که به پرستش ارواح و خدایان شیطانی و اهریمنی میپرداختند. تنها در این میان دوزخ سلتیان به ناگزیر با جهنم مسیحیان یکی شما از تأثیرات این خط مشی آن بود که بدون ریشه کن بدون ریشه کن کردن کامل اعتقادات رایج سنتی، آنها را کمرنگ میکرد، اما در عین حال همین که کلیسا به عمد سعی میکرد این خدایان موجودات ماوراء الطبیعی را خطرناک و بدخواه معرفی کند موجب شد که باور سلتیان به این موجودات شدت بیشتری بگیرد.
پیروان مذاهب و آیینهای قدیم به محاق فراموشی رفتند و در زمره ساحران و افسونگران شمرده شدند. جشن مسیحی قدیسین که در اول ماه نوامبر برگزار میگردید، روزی بود که در آن تمامی قدیسان مسیحی به ویژه کسانی که روز خاصی به آنان اختصاص داده نشده بود، مورد تحلیل و احترام قرار میگرفتند. این روز جایگزینی برای مراسم ساوین در نظر گرفته شد تا به این ترتیب نظر سلتیان را به خود جلب کند و در نهایت برای همیشه جای آن را بگیرد. این امر به طور کامل اتفاق نیافتاد، اما با این کار پایه و مقام خدایان سلتی به سطح موجوداتی چون جن و پری رل یافت. عقاید و باورهای کهنی که با آیین ساوین در ارتباط بودند، هیچ گاه به طور کامل از میان نرفتند.
این سفر نمادین، یعنی انتقال مردگان به دنیای دیگر، با چنان باور اساسی و عمیقی در روح بشر آن روز جای گرفته بود که هیچگاه نمیتوانست با مراسم تازهای چون جشن کاتولیک کم محتوایی که در بزرگداشت قدیسان مسیحی برگزار میشد، به کناری رود. لذا با درک و تشخیص این مطلب که یافتن آنچه بتواند جوهره اصلی آیین ساوین را در بر داشته باشد، ضرورتی دوباره یافت. از این رو کلیسا این بار سعی کرد آن را با یکی از جشنهای مسیحیت قرن نهم جابه جا کند. این روز مطابق با دوم نوامبر و به عنوان روز ارواح یا روزی شناخته میشد که مردم برای ارواح همه مردگان به دعا و نیایش میپرداختند، اما این بار نیز تلاش برای حفظ و نگهداری آیینهای باستانی که با ارائه تعاریف جدیدی از آنها صورت میگرفت. تأثیری به جا گذاشت که بیشتر جنبه تقویتی داشت، لذا باورها و آداب سنتی همچنان و البته با چهرهای جدید و در هیأتی تازه باقی ماندند و به حیات خود ادامه دادند. این روز مقدس به هالووین شهرت یافت که همان معنی مقدس را میداد و به این ترتیب عقاید رایج و سنتی سلتیان همچنان ادامه یافت. شامگاه پیش از روز، زمان پرداختن هرچه بیشتر نوع بشر و انواع موجودات ماوراء الطبیعی به فعالیتهای خاص آن بود. مردم به برگزاری جشن شب اولیاء که به ارواح سرگردان مردگان اختصاص یافته بود، ادامه میدادند.
اما دیگر وضع به گونهای شده بود که موجودات ماوراء الطبیعی را در زمره شیاطین میپنداشتند. در طول این شبها مردم همواره سعی داشتند خشم این ارواح را (که هویت خود را پشت نقابی پنهان میداشتند) فروشانند و با تدارک هدایایی از انواع خوردنیها و نوشیدنیهای مختلف رضایت آنان را به خود جلب کنند و به همین منوال بود که بعدها این روز به شامگاه اولیا و یا همان شب هالووین شهرت یافت. در این شب وجود بسیاری از مخلوقات ماوراء الطبیعی به این اولیا و مقدسان پیوند داده شد. مثلا در ایرلند، پریان در شمار مخلوقات افسانهای در آمدند که در شب اولیا به گردش در میآمدند یکی از قطعات کهن فولکلور که در این شب خوانده میشود «آلیسونگر اس» نام دارد. این داستان روایت مردی است که ملکه پریان در شب اولیاء او را از طلسم یک ساحر رها ساخت:
آلیسون گراس در آن قلعه زندگی میکند
کریهترین ساحر کشور شمالی
او مرا به خزنده زشتی تبدیل کرده است
تا پیوسته دور یک درخت بگردم
اما چنان که در شب اولیای گذشته اتفاق افتاد
هنگامی که موکب پریان میگذشت
ملکه آنها بر بستری از گلهای صحرایی فرود آمد
در نزدیکی همان درختی که دیگر آنجا نخواهم ماند
او بار دیگر مرا به شکل واقعی خودم در آورد
و اکنون من دیگر به دور آن درخت نمیگردم
در انگلستان قدیم، در این روز کیکهایی را برای ارواح سرگردان تدارک میدیدند و هالووین که زمانی برای تأثیر انواع سحر و جادو تلقی میشد، بر اساس چنین باور و عقایدی، به روزی برای تفأل و پیش گویی تبدیل شد. برای مثال، عقیده داشتند که اگر در شب هالووین، افراد در حالی که آینهای را در دست خود دارند، عقب عقب از پلههای زیر زمین پایین بروند، چهره شخصی در آینه پدیدار خواهد شد که عاشق و خواهان آنان خواهد بود. در حقیقت، رد و اثر تمامی آداب و رسوم رایج در هالووین کنونی را میتوان در مراسم روزی که سلتیان باستان به مردگان خود اختصاص داده بودند، یافت.
هالووین از ایام مقدسی است که آداب و سنن پر رمز و رازی دارد؛ آداب سنگی که در پشت هر یک از آنها تاریخچه و یا حداقل داستانی نهفته است. برای مثال، پوشیدن لباسهای خاص محلی و در طلب خوراک رایگان از این خانه به آن خانه رفتن، میتواند نشانی از دوران سلتیان و چند قرن اول دوران پس از میلاد باشد که تصور میشد ارواح مردگان به همراه پریان، ساحران و شیاطین در همان اطراف میگردند و خوردنیها و نوشیدنیهایی که برای آنان (شیاطین و پریان) کنار گذاشته میشود، آنان را تسکین میدهد و رضایتشان را جلب میکند. با گذشت قرنها، مردم خود شروع به پوشیدن لباسهایی میکردند که آنان را به شکل این موجودات ترسناک در میآورد و در قبال حرکات عجیب و غریبی که از خود نشان میدادند، غذا و نوشیدنی طلب میکردند.
این کار که نوعی بازی نقابداری بود، منشأ شوخی و سرگرمیهای دیگری شد کهدر این شب به آنها پرداخته میشد. در میان لباسهای مدلی که در این روز برای تغییر قیافه برگزیده میشود، لباسها و نقابهایی که به شکل جاد و گران، ارواح و اسکلت مردگانند، محبوبیت خاصی دارند. هالووین، همچنین جنبههایی از این آداب را در خود حفظ کرده است که در اصل به همان روز برداشت محصول «ساوین» بر میگردد. آدابی چون کنده کاری و تزئین انواع میوهها و سبزیجات و یا استفاده از خشکبار و شرابی که خاص این روز بوده است از آن جملهاند امروزه هالووین بار دیگر به همین شکل یعنی طی مراسمی نظیر بالماسکه و یا کاروان شادی برگزار میشود اجتماعی از مردان و زنان با هر چهره و لباس مبدلی که به تصور در آید، در خیابانهای شهرهای بزرگ آمریکا رژه میروند و صورتکها با فانوسهایی را که با کنده کاری میوهها یا اشیای دیگر) مزین شدهاند، به تماشا میگذارند تا بار دیگر این سنتهای ریشه دار را نمایش دهند.
آنان با چهرههای ماسکزده خود، که نمادی از ارواح سرگردان و نیروهای ترسناک مافوق بشری است. روح و دنیایی را که در این شب، وارونه قابل تغییر و تفرق شده است را به مبارزه دعوت میکنند و ضمن استهزای ارواح شریر با دادن خوراکیها و نوشیدنیهای بسیار، به طور نمادین از آنان دلجویی و استمالت میکنند و با این کار، مرگ و جایگاه آن را به عنوان بخشی از زندگی خود، طی آیین و مراسم مفرحی که در یک شامگاه سحرآمیز و مقدس برگزار میشود، مورد تصدیق و تأکید قرار میدهند.
منبع: نشریه فرهنگ مردم – شماره 3 و 4