پژوهشگران با بررسی بیشتر از ۷۰۰ ترانه به ویژگیهای کلی ترانههای احساسبرانگیزی که مو بر تن راست میکنند، پی بردند! + لیست جالب همین ترانهها

موسیقیها و ترانههای خوب زیادند، اما یک دسته از آنها، این ویژگی را دارند که حس به خلسه برنده و منجمدکنندهای در ذهن ما ایجاد میکنند، انگار مو بر تن ما راست میشود و به یک ارگاسم معنوی و ذهنی خاص میرسیم و از این دنیا جدا میشویم.
ما وقتی این ترانهها را میشنویم، به حالت دیگری میرویم. اگر در حال ورزش شدید مثل یک دوی سنگین باشیم، انگار یک لحظه درد عضلات و نفس نفس زدن خود را فراموش میکنیم و بر شتابمان میافزاییم. اگر درد و رنجی در زندگی داریم، انگار یک لحظه از آنها جدا میشویم و از زاویهای بالاتر به آنها مینگریم.
اما این ترانههای احساسبرانگیز چه خصوصیات مشترکی دارند؟
پیش از این تئوریهایی در مورد آنها ابراز شده. مثلا یک تئوری میگفت که به محض شروع ترانه با توجه به سابقه شنیداری قبلی، میدانیم که این قطعه موسقی یک قطعه اوجی در ادامه دارد و ما از قبل میدانیم که در پی پیشدرآمد آن، مغزمان یک پاداش قابل توجه خواهد گرفت. پس مغزمان به یک حالت انتظار میرود ، انتظاری که میدانیم شیرینی است و با قسمت اوج ترانه، پاداش را دریافت خواهیم کرد.
به صورت تاییدکنندهای، مطالعه دیگری گفته بود که افرادی که بیشتر با شنیدن ترانهها این حس و حال را میگیرند، کسانی هستند که بین قشر شنیداری و مرکز پاداش در مغزشان، ارتباطات نورونی بیشتری دارند و مطالعه دیگری گفته بود که این افراد همدلی یا امپاتی بیشتری نسبت به دیگران دارند.
اما یک مطالعه تازهتر هم توسط رمی دو فلوریان، از پژوهشکده شناختی موسیقی در دانشگاه کویین مری لندن انجام شده است.
در این مطالعه، او همکارش، یک فهرست جالب از ۷۰۰ قطعه موسیقی را که پیش از این کاربران در اسپاتیفای آنها را در گروه به خلسهبرنده طبقهبندی کرده بودند، بررسی کردند.
بعد برای اینکه ببینند اینها چه ویژگیهای متمایزکننده دارند، آنها را با همینقدر موسیقی که از نظر طول، هنرمند اجراکننده و محبوبیت شرایط مشابهی داشتند، مقایسه کردند.
سرانجام دریافتند که معمولا ترانههای که غمگینتر هستند و ریتم آهستهتری دارند و موسیقی متنشان نسبت به گفتارشان بیشتر است، شانس بیشتری برای قراگیری در فهرست ترانههای مو بر تن راستکننده دارند!
انها نتایج تحقیق خود را در نشریه i-Perception منتشر کردهاند.
اما شما اگر میخواهید این فهرست جالب از ۷۰۰ موسیقی را گوش کنید، میتوانید این فهرست در اسپاتیفای را به فهرستهای موسیقی خود اضافه کنید.
قطعات جالبی هستند و بسیاری از آنها برای خود من ناآشنا هستند و فرصتی هستند برای گوش کردن قطعات خوب و کشف هنرمندان تازه.
البته به نظر شخصی من این مطالعه تنها به چیزهای کلیای دست پیدا کرده است. اما همین یافتهها میگویند که هر ریتم تند یا هر «سالادی از کلمات» نمیتوانند شنونده را به اوج برسانند.
باز به نظر من، در هر جامعه و شخصی متغیرهایی در تعیین احساسبرانگیز بودن یک ترانه مؤثر هستند و وارد میشوند:
– سابقه و برآیند فرهنگی جامعه
-نوع ترانههایی که قبلا گوش میکردهاید و میزان آشناییتان با ژانرهای مختلف موسیقی
-اینکه موسیقی را فقط گذری و برای جنباندن بدن و در مهمانی استفاده میکنید یا حس و حال شخصی از آن میبرید
-دایره واژگان و میزان مطالعه کتابها
-سابقه رمانتیک یا سابقه ایدئولوژیک و شخصیت شما
اما به صورت کلی نتایج مطالعه درست هستند، قطعات غمگینتر و با ریتم آهسته، تاثیر شگرفی بر ما میگذارند.
همه اینها البته قابل تعمیم به جامعهای است که موسیقی و هنر تبدیل به یک دغدغه هنری شده باشد و نه ابزاری صرفا برای وقتگذرانی. وگرنه جامعه مسخ شده و کنترل شده عادت کرده به «فست فود» غذای رستوران شیک ایتالیایی را بالا میآورد، بیم و امید ترانههای غمگین سیاسی و اجتماعی و عاشفانه حسی او در ایجاد نمیکند و نسبت به آنها لودگی میکند و لمپن بازی درمیآورد و تنها به ترانههایی در توصیف انحناهای بدن یار پناه خواهد برد، آن هم با بازاریترین واژگان!