فیلم یک قلب قدرتمند – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – A Mighty Heart 2007
کارگردان: مایکل وینترباتم. بازیگران: آنجلینا جولی، دن فوترمن، آرچی پنجابی، دنیس اوهیر، عرفان خان و ویل پاتون. 108 دقیقه.
یک قلب قدرتمند فیلمی است درباره گروگان گیری دانیل پرل، خبرنگار پژوهشگر روزنامهٔ آمریکایی «وال استریت ژورنال» در کراچی پاکستان و قتل فجیع او در اول فوریهٔ 2002. قضیهٔ گروگان گیری خبرنگاران غربی به ویژه در پی اقدامات تهاجمی آمریکا به افغانستانِ طالبان و عراقِ صدام حسین (به عنوان پیامد حادثهٔ 11 سپتامبر 2001) شدت بیشتری یافت.
در همان زمانی که دانیل پرل در کراچی پاکستان به گروگان گرفته شده، حداقل 230 خبرنگار دیگر به اشکال گوناگون قربانی «جنگ آمریکا علیه ترور» شده بودند. و ماجرا همچنان ادامه دارد. همین الان شبکهٔ جهانی BBC دارد تصویری از آلن جانستون خبرنگار BBC در نوار غزه را نشان میدهد که گروگان گیراناش کمربند انفجاری به دور کمر و سینهاش بستهاند. و همین چند هفتهٔ پیش بود که تروریستهای افغانی بعد از آزادی یک خبرنگار ایتالیایی – در قبال آزادی چند طالب افغانی از زندان – اقدام به کشتنِ اجمل نقشبندی خبرنگار مظلوم افغانی کردند که برای خبرنگار ایتالیایی کار مترجمی انجام میداد. خبرنگاران یکی از بزرگترین قربانیان جنگها هستند. تعداد تلفات خبرنگاران از حیث نسبی حتی بیشتر از تعداد تلفات سربازان است.
خبرنگاران کشته میشوند تا من و شما در محیط امن خانههایمان به اخبار واقعی و درست دست یابیم. با هیچ تعبیر و تفسیری نمیتوان گروگان گیری و گردن زنی دانیل پرل و دیگر همتایان وی را توجیه کرد. این نوع قتلها صرفاً از نفرت ریشه میگیرد: نفرت از دیگری، نفرت از اجنبی، نفرت از کسی که مثل من نیست، نفرت از … در ژانویه و فوریهٔ 2002 آمریکا مشغول آماده کردن خود برای حمله به افغانستان بود. چند ماه قبل حادثهٔ 11 سپتامبر رخ داده بود و حکومت آمریکا احساس میکرد که برای حفظ ابهت و بزرگی خود باید علیه طالبان – و سپس صدام – دست به اقدام تهاجمی بزند.
دانیل پرل (دن فوترمن)، خبرنگار وال استریت ژورنال، به هنگام دستگیریاش در کراچی پاکستان به سر میبرد. ماریان (آنجلینا جولی)، همسر حاملهٔ دانیل، نیز همراه او بود. دانیل در آن هنگام مشغول تحقیق دربارهٔ پیوند احتمالی میان ریچارد رید (مردی که قصد داشت بمب جاسازی شده در کفش خود را در داخل یک هواپیمای آمریکایی منفجر کند)، القاعده و تشکیلات امنیت داخلی پاکستان بود. دانیل زمانی که عازم اقامتگاه یک رهبر مذهبی بود تا با وی مصاحبهای انجام دهد، توسط گروگان گیری به اسم بشری (علی خان) ربوده و به مکان نامعلومی انتقال داده شد. سپس گروگان گیران شرایطی را برای آزادی دانیل اعلام کردند. ماموران امنیتی پاکستان، گزارشگران وال استریت ژورنال، و عدهای دیگر دور ماریان جمع شده و همگی تلاش کردند هویت ربایندگان دانیل را کشف کنند. کالین پاول، وزیر خارجهٔ وقت آمریکا، نیز محرمانه درگیر موضوع شد. نهایتاً با وجودی که بسیاری از همکاری کنندگان در ربودن دانیل دستگیر شدند، دانیل توسط ربایندگاناش گردن زده شد.
یک قلب قدرتمند با وجودی که دربارهٔ دستگیری و مرگ دانیل پرل است، اما او در بیشتر صحنههای فیلم حضور ندارد. دانیل بعد از ربوده شدن، فقط در چند صحنهٔ فلاش بک حضور دارد. داستان فیلم عمدتاً حول ماریان، همسر دانیل، و مامورانی که درصدد یافتن مخفیگاه ربایندگان دانیل هستند، دور میزند. تماشاگر در طول فیلم با شیوهٔ کار ماموران امنیتی از نزدیک آشنا میشود. هیچ صحنهای که دانیل را در کنار گروگان گیران نشان دهد در فیلم وجود ندارد. صحنهٔ گردن زنی دانیل نیز مطلقاً نشان داده نمیشود و تماشاگر صرفاً از طریق کلام و گفتگو از سرنوشت مرگبار دانیل آگاه میشود.
مایکل وینترباتم فیلم خود را به سبکی شبه مستند، با دوربین روی دست – در اغلب صحنهها – ساخته است. این تصمیم هوشمندانهای بوده است. استفاده از چنین سبکی باعث میشود که تماشاگر از کاراکترها فاصله بگیرد. هدف فیلمساز کاستن از بار ذاتاً احساسی فیلم بوده است. احساسات زدگی میتوانست تمامیت این فیلم را نابود کند، اما وینترباتم همهٔ تمهیدات را به کار برده تا فیلماش در چنین ورطهای نیفتد. نکتهٔ جالب فیلم، همانطور که اشاره شد، در نشان ندادن فرازهای اصلی قصهٔ واقعی دانیل است. (و به ویژه مرگ دراماتیک وی) وینترباتم همچنین از سیاسی کردن فیلماش خودداری کرده. در کارهای قبلی وینترباتم، مثلاً جادهٔ گوانتانامو، دولت آمریکا به شدیدترین لحن ممکن هدف انتقاد قرار گرفته بود. اما در یک قلب قدرتمند، وینتربانتم از موضع گیری سیاسی بر له یا علیه آمریکا یا تروریستها خودداری میکند. هدف وینترباتم تمرکز روی فاجعهای است که منشاء آن «نفرت» و «جهالت» است. فیلمنامه قابلیت این را داشت که به یک فیلم هیجان انگیز تبدیل شود. اما وینترباتم از پیمودن این راه خودداری کرده چون هدفاش چیز دیگری بوده است. فیلم از یک موضع مُترقی دفاع میکند و آن ضرورت وجود مطبوعات آزاد در جهان امروز است. دانیل پرل جان خود را از دست داد تا جریان آزاد اطلاع رسانی ادامه یابد.
بازی آنجلینا جولی یکی از برگهای برندهٔ فیلم است. جولی با موفقیت کامل توانسته است خودداری و خونسردی ده روزهٔ ماریان را – از آغاز ربودن شوهرش تا اعلام خبر گردن زنی وی – تجسم ببخشد. اما شاهکار جولی، تجسم بخشیدن به فوران احساسات سرکوب شدهٔ ماریان در پی اطلاع از خبر قتل همسرش است. ماریان در این صحنهها همچون آتشفشانی است که ناگهان سرپوشاش را برداشتهاند.
یک قلب قدرتمند فیلم محکم و شریفی است. این فیلم به قول راجر ایبرت حکایت ناپدید شدن ناگهانی یک انسان در بُعد دیگری از جهان هستی است؛ بُعدی که مشخصهٔ اصلی آن فقدان عقل سلیم و فقدان ارزشهای انسانی است.