اگر قرار بود شخصیتهای کارتونی مشهور واقعی میشدند و اسکلت و جمجمهای میداشتند
تا وقتی که شخصیتهای کارتونی در همان ویدئوها و انیمیشنهای دوستداشتنی هستند، ما به راحتی ابعاد و اندازههای بدنشان را قبول میکنیم و زیاد وارد حوزه منطق نمیشویم. ما اجزای صورت بسیار بزرگ یا در محل غیرطبیعی یا بزرگ بودن زیاد جمجمه را میبینیم و سؤالی نمیپرسیم.
اما تصور کنید که همه این موجودات واقعی بودند و بعد زیست شناسی میخواست روی آنها به سبک دانش زیست شناسی اسم بگذارد و در موزه تاریخ طبیعی جمجمههای آنها را نشان بدهد.
این تخیلی است که فیلیپ هوداس انجام داده. تخیلی که بسیار مفرح هم است!