فیلم جنگهای ستارهای، اپیزود اول: شبح تهدید – نقد، بررسی و خلاصه داستان – Star Wars: Episode I – The Phantom Menace
نویسنده و کارگردان: جورج لوکاس بازیگران: ناتالی پورتمن (ملکه آمیدالا)، لیام نیس (کی کان جیب)، اوان مک گرگور (اوبی وان کنوبی)، حبک لوید (آناکین اسکای واگر)، ۱۳۲ دقیقه، درجه نمایشی:13 PG-
((روز اول اکران جنگهای ستارهای یکی از مدیران استودیو زنگ زد و گفت “داره حسابی میفروشه! یک موفقیت عظیمه” به او گفتم ببین، هر فیلم علمی تخیلی توی هفته اول خوب میفروشه، بهتره تا هفتهٔ سوم صبر کنیم ببینیم چی میشه؟ ” همیشه آدم بدبینی بودهام.)) جورج لوکاس، ۱۹۹۹
جنگهای ستارهای اپیزود اول: شبح تهدید نسخهٔ سه بعدی فیلمی است که در سال ۱۹۹۹ برای اولین بار به روی پردهٔ سینماهای آمریکا و جهان آمد جورج لوکاس، کارگردان و فیلمنامه نویس آمریکایی در سال ۱۹۷۷ اولین فیلم از مجموعه فیلمهای جنگهای ستارهای را ارایه کرده و طی تقریبا دو دههٔ بعد دو فیلم دیگر از همین مجموعه را روانهٔ اکران عمومی کرده بود. لوکاس سپس در سال ۱۹۹۹ فیلم شبح تهدید را به روی پرده فرستاد. او در این فیلم رویدادهایی را به تصویر کشیده که مربوط به قبل از داستان جنگهای ستارهای اول میشود در شبح تهدید یک گروه بدذات جویای مال و ثروت به نام ((فدراسیون تجارت)) سیارهٔ صلح جوی ((نابو)) را از بقیهٔ کهکشان منزوی ساخته و تهدید کرده است که آمیدالا (ناتالی پورتمن) ملکهٔ جوان سیاره را برکنار خواهد ساخت.
محاصرهٔ ((نابو)) و تسخیر آن، هدف اصلی سردمداران ((فدراسیون تجارت)) و در رأس آنها سیت لورد است. به این ترتیب این جمهوری کهکشانی به خطر نابودی افتاده است. دو شوالیهی جدایی به نامهای کیان جین (لیام نیسن) و شاگردش، اوبی وان کنوبی (اوان مک گرگور) راهی سیاره ((نابو)) میشوند تا با سران تبهکار ((فدراسیون تجارت)) گفتگو بکنند. این دو شوالیه، مبارزانی خوش ذات هستند که کوشش آنها در جهت برقراری عدالت و صلح و صفا در بین سیارههاست. آنها قبل از حرکت متوجه میشوند که برایشان تله گذاشتهاند، ولی با جان سختی از مهلکه میگریزند. اوبی وان کنوبی و کیگان جین پس از فرود بر سیارهٔ ((نابو)) با جارجار بینکس آشنا میشوند. کمی بعد به ملکهٔ جوان اطلاع میدهند که ارتباطات فضایی مختل شده. این امر نشان از یک تهاجم قریب الوقوع دارد. سیاره تسخیر میشود اما دو شوالیه موفق میشوند ملکه را نجات بدهند سفینهٔ آنها به هنگام فرود آسیب میبیند و لذا مجبور میشوند برای تعمیرات روی سیارهٔ تاتوبین فرود بیایند.
همزمان، سیت لورد برای گرفتن ملکه، دارت مائول را اعزام میکند. کیگان در تاتوبین یک پسربچه ۸ سالهٔ برده را میبیند و بلافاصله متوجه میشود که او یک جدای مادرزاده است و از نیروی معنوی خارق العاده ای برخوردار است. این پسر آناکین اسکای واکر (جیک لوید) نام دارد. کیان آزادی آناکین را میخرد. در همین حال کیگان با دارت مائول دوئل میکند. در ادامهٔ داستان، ملکه آمیدالا در سیارهی مرکزی جمهوری متوجه میشود که سران جمهوری اجازهٔ پیشرفت عملیات و پیروزی بر جدایهای سیاه را نخواهند داد. آمیدالا تصمیم میگیرد به نابو برگردد و مبارزهای را علیه فدراسیون تجارت سازماندهٔ بکند. کیگان جین، او بی وان، جارجار بینکس و آناکین اسکای واکر نیز ملکه آمیدالا را همراهی میکنند. نهایتا آمیدالا، گانگاها را علیه حکومت کنونی میشوراند و گروه خودش را به درون کاخ فرستادهٔ فدراسیون تجارت نفوذ میدهد. درست زمانی که گانگاها در آستانهٔ شکست خوردن قرار دارند، آناکین که خلبان یک سفینهٔ فضایی شده، ناوگان هوایی اشغالگران را منهدم میکند. دارت مائول در دوئلی با شمشیرهای لیزری کیگانجین را میکشد و خودش به دست اوبی وان به هلاکت میرسد.
شبح تهدید یکی از بهترین فیلمهای مجموعهٔ جنگهای ستارهای است. لوکاس این فیلم را با وفاداری کامل به افسانههای شکل گرفته در قسمتهای قبلی مجموعه ساخته است. فیلم شبح تهدید در عین حال یک فیلم مستقل است که برای لذت بردن از آن نیازی به تماشای قسمتهای قبلی مجموعه نیست. علاوه بر همهٔ اینها لوکاس با موفقیت هر چه تمام توانسته داستان فیلم را طوری تمام کند که راه را برای ادامهٔ قسمتهای بعدی باز بکند. البته ایراد همیشگی فیلمهای جورج لوکاس در اینجا خودنمایی میکند: دیالوگهای بیهوده و بی ثمر و طولانی. نباید فراموش کرد که تماشاگران این سری فیلمها، بیشتر طالب تماشای دوئلهای لیزری و سلاحهای پیشرفتهٔ خیالی و جنگهای آنچنانی میان ساکنان عجیب و غریب سیارهی جدای و دیگر سیارات هستند و آنها دیالوگهای بلند بالای لوکاسی را صرفا تحمل میکنند تا صحنههای اکشن مورد علاقه شان از راه برسد.
اما برای من، بهترین ویژگی فیلم حضور کاراکتر ملکه آمید الاست. آمیدالا یک رهبر جوان است که میخواهد ملت خود را نجات بدهد اما برای رسیدن به این هدف حاضر نیست به کسی یا چیزی صدمه بزند. این رهبر جوان، خیلی الهام بخش و دلپذیر است. آمیدالا تا آخرین لحظات ماجرا آرامش و متانت خود را حفظ میکند تا ثابت کند که او از هر گونه میل قدرت طلبی عاری است و تنها هدفاش آزادی و رهایی ملتاش است.
و نکتهٔ آخر اینکه، شما برای لذت بردن از یک فیلم جنگهای ستارهای باید حتما یک طرفدار متعصب فیلمهای جنگهای ستارهای باشید وگرنه آب تان با هیچکدام از فیلمهای این مجموعه توی یک جوی نمیرود.