فیلم آخرین تک شاخ – نقد، بررسی و خلاصه داستان – The Last Unicorn (1982)
کارگردان : آرتور رانکین جونیر و جولز باس
فیلمنامهنویس : پیتر بیگل بر مبنای رمانی نوشته خودش.
فیلمبردار : هیرویاسو اوموتو.
آهنگساز(موسیقی متن) : جیمی وب.
نوع فیلم : رنگی، ۹۳ دقیقه.
صداها: آلن آرکین، جف بریجز، رنه اوبرژونوآ، کریستوفر لی، تامی گریمز، رابرت کلاین، آنجلا لنزبری، کینان وین و میا فارو.
تکشاخی ماده (فارو)، بهطور تصادفی میشنود که آخرین بازمانده نوع خود است. پروانهای (کلاین) فاش میکند که گاو سرخ، همه تکشاخها را به اسارت «سلطان هاگارد» (لی) درآورده است. «مامی فورچونا» (لنزبری)، پیرزنی جادوگر، تکشاخ را اسیر میکند. اما شعبدهبازی بهنام «شمندریک» (آرکین)، تکشاخ را نجات میدهد و او را در راه رسیدن به قلعه «هاگارد» و پیدا کردن تکشاخها همراهی میکند.
«شمندریک» برای آنکه تک شاخ را از گزند «هاگارد»، «آمالتی» دلباخته «شاهزاده لیر» (بریجز)، پسر خوانده «هاگارد»، میشود و آرامآرام ماهیت واقعی خود را از یاد میبرد. اما سرانجام «شمندریک» و «آمالتی» با کمک «لیر» بر گاو سرخ و اربابش، «هاگارد» پیروز میشوند. تک شاخها آزاد میشوند و «آمالتی» دوباره به شکل تک شاخ در میآید.
نقاشی متحرکی که سخت متأثر از سنتهای والت دیزنی است. در فیلم لحظههائی از تخیلات بکر دیده میشود که با وفاداری به رمان بیگل پرداخته شدهاند؛ رمانی که خیالپردازیهای ظریفی دارد. متقابلاً فیلم در لحظههائی به تفنن صرف روی میآورد که رمق آن را میگیرد. بهرغم جذابیتهای اثر، شخصیتپردازی «تکشاخ» با احساسات گرائی توأم است و صدای دخترانه و لرزان فارو نیز این جنبه را تقویت میکند.