استنلی کوبریک در مقام عکاس و شطرنجباز
کوبریک عکاس
تقدیر این طور رقم خورده بود که استنلی کوبریک در جشن تولید سیزده سالگیاش یک دوربین گرافلکس از پدرش هدیه بگیرد کوبریک خیلی زود شیفتهٔ این دوربین آمریکایی شد و شروع به عکاسی برای نشریهٔ مدرسهاش به نام تفت کرد (او در دبیرستان هاروارد تفت رد برانکس درس میخواند). با این همه در سال 1945 و به واسطهٔ مرگ فرانکلین دی. روزولت (1945-1882) بود که کوبریک گام بلندی به سوی آیندهٔ سینماییاش برداشت. او در مسیر مدرس چشماش به یک دکهٔ روزنامهفروشی افتاد که با پوسترهای حاکی از مرگ چهرهٔ سرشناس ملی تابلویی ساخته بود، عکاس جوان، که خیلی کم بیش میآمد دوربین گرافلکساش را همراه نداشته باشد. از صاحب دکه خواس که به او اجازه بدهد تا از آن منظرهٔ تاثیرگذار عکس بگیرد. استنلی آن روز قید مدرسه را زد و در عوض عکس را چاپ کرد و یک راست به سمت دفتر نشریهٔ خبری عکس محور لوک رفت که رد آن زمان یکی از رقبای اصلی لایف به شمار میآمد. او به زحمت اجازهٔ ورود به ساختمان را پیدا کرد و در نهایت توانست با هل اوبراین، مسئول بخشعکس مجله، ملاقات کند. او برای خرید حق عکس مبلغ 25 دلار به کوبریک پیشنهاد کرد و در همان موقع بود که از سر سختی کوبریک خوشاش آمد چون استنلی نوجوان به صورت غیر مستقیم به او فهمانده بود که اگر عکس را به نیویورک دیلی نیوز ببرد شاید پول بیشتری گیرش بیاید. بعدها لوک با استنلی کوبریک قرارداد بست.
محدودهٔ ماموریتهای کاری او رد این مجله بسیار گسترده بود و کوبریک با سر مشق قرار دادن آؤتور فلیگ (1968-1899)، عکاسی که همیشه اول از همه سر صحنهٔ وقوع جنایت حاضر میشد، سعی میکرد از همه چیز عکس بگیرد؛ ز مسابقات یس بال گرفته تا مردمی که به الاغها زل زدهاند. بعد برای هر عکس خبر یا توضیحی تنظیم میکرد تا در مجله چاپ شود ماجرای تمایل کوبریک به دستن کنترل کامل بر فعالیتهای هنریاش درست از همین جا شروع شد. ویلیام رید وودفیلد، عکاس فیلم اسپارتاکوس (1960)، میگوید: «وقتی عکاس تحریریهٔ مجلهٔ لوک هستی، کنترل آن ماجراجویی که میخواهی پوشش بدهی دست توست. چطور قاب میبندی، از چه چیزی عکس میگیری، چه حسی با عکسات میخواهی القا کنی- تمامی اینها رد حوزهٔ اختیارات توست و این حس بسیار خوبی به عکاس میدهد.» رد سال 1948 کوبریک پروژهٔ بلند پروازانهای دست گرفت؛ مطالعهای دربارهٔ یک روز از زندگی والتر کارتیر، بوکسور میان وزن. مشاهدات او در مطلبی با عنوان پرایزفایتر در مجلهٔ لوک منتشر شد و کوبریک بعد داشتههایشان از آن تحقیق را به مستند کوتاهی تبدیل کرد و به این ترتیب از عکاسی قدم به دنیای تصاویر متحرک گذاشت. ایان ناتان
کوبریک شطرنجباز
شطرنج رد کنار عکاسی و فیلمسازی و عکاسی یکی دیگر از علایق اصلی استنلی کوبریک به حساب میآمد. برای او شطرنج بازی کردن مترادف با انجام آن حرکت بی نقض بود: «شطرنج کمک میکند حس شکیبایی و نظم در شخص برای انتخاب بین دو گزینه در لحظهای که تصمیمگیری آنی بسیار جذاب است تقویت شود.» با اینکه کوبریک این جمله را دربارهٔ شطرنج گفته ولی میشود آن را به سبک کارگردانیاش هم مرتبط دانست. شطرنج بازی کردن را پدر کوبریک به او یاد داد و کوبریک رد سالهای اولیه فعالیتهای هنریاش به خاطر تنگدستی حین بازی شطرنج در میان واشینگتن منهتن شرط بندی هم میکرد.
شطرنج در بسیاری از فیلمهای کوبریک هم حضور دارد. در قتل (1956) جانی کلیِ خونسرد (استرلینگ هایدن) بعد از آنکه نقشه سرقت را میریزد سری هم به آکادمی شطرنج میزند که کوبریک یکی از مراجعهکنندگان همیشگی آن بوده است. در راههای افتخار (1957) دادگاه نظامی سه سرباز فرانسوی در سالنی با کف چهار خانه مثل صفحهٔ شطرنج تشکیل میشود. در لولیتا (1962)، که براساس رمان ولادیمیر ناباکوف ساخته شده که او هم شطرنج بازی حرفهای بود، صحنهای است که هامبرگ (جیمز میسون) سرگرم بازی با شارلوت (شلی وینترز) مادر لولیتا است. که دختر نوجوان وارد میشود. شارلوت فریاد میزند: «میخواهی ویزیر (queen، که در انگلیسی به معنی ملکه هم هست) من رو بگیری!» هامبرگ هم جواب میدهد: «هدفم همینه.» در 2001: اودیسهٔ فضایی (1968) هم پول (گری لاک وود) با هال شطرنج بازی میکند. شیوهٔ کاری کوبریک هم بی شباهت به بازی شطرنج نبود؛ تماسهای دیر وقت، تغییر ناگهانی روحیه، درخواستهای مبهم دربارهٔ فیلمنامه، یک سکانس یا طرحی صحنه یک بخش فیلم، همه و همه جزو عادتهای فیلمسازی کوبریک بودند. کوبریک بی نهایت شیفتهٔ هیجان حرکت دادن صحیح مهره-ها بود. او اغلب ستارگان فیلمهایش را هم به مبارزه میطلبید. جورج سی. اسکات با غرور بسیار قدم به صحنهٔ فیلمبرداری دکتر استرنچ لاو (1964) گذاشت ولی کوبریک با او چند دست شطرنج بازی کرد و با برد او مشخص کرد فرمانده فیلم چه کسی است.
صبح یکی از روزهای فیلمبرداری درخشش، که تعداد آنها از برنامه هم بالا-تر زده بود، تونی برتون هنرپیشه همراه خودش صفحه و مهرههای شطرنج میآورد تا شاید حین استراحت بتواند با یکی دیگر از هنرپیشگان فیلم شطرنج بازی کند. کوبریکِ تیزبین که صفحهٔ شطرنج را دیده بود، آن روز فیلمبرداری را تعطیل کرد تا بتواند چند دست با برتون شطرنج بازی کند. آن روز از ابتدا تا انتها کارگردان برندهٔ بازی شطرنج بود. ایان ناتان