بهترین فیلمهای جوئل و اتان کوئن
برادران کوئن موفقترین و شناختهشدهترین گروه فیلمسازی در جهان هستند. جوئل و اتان فیلمنامه را مشترکا مینویسند. اتان تهیه میکند و جوئل هم فیلم را میسازد؛ درست مثل یک خط مونتاژ در عرصه فیلمسازی. تقریبا تمامی آثار این دو برادر هنرمند به صورت مستقل تهیه میشود و همین آزادی عمل فراوانی در اختیار آنها قرار میدهد تا دست به انجام عمل دلخواهشان بزنند. مشخصه آثار سینمایی برادران کوئن طرحهای پیچیده و شخصیتهای عجیب و غریب است که همواره از عناصر اصلی فیلمهای زیبای آنها به شمار میرود.
«رد خون» Blood Simple
دارای همان ویژگیهای موج جنایت است، یعنی طرح پیچیده و شخصیتهای بسیار غریب. داستان فیلم درباره مردی است که میپندارد همسری فریبکار دارد و بنابراین، فردی را استخدام میکند تا زنش را زیر نظر بگیرد. امّا ماجرای اصلی از زمانی آغاز میشود که کارآگاه خصوصی و زن شیفته و دلباخته یکدیگر میشوند. فیلم به مذاق کسانی خوش میآید که توقعشان از سطح بچههای دبیرستان بالاتر نمیرود. فیلمنامه Blood Simple را دو برادر به اتفاق هم نوشتند و جوئل کارگردانی را بر عهده گرفت.
«موج جنایت» Crimewave
1985، فیلمی است که امروز به زحمت نسخهای از آن یافت میشود. امّا کسانی که فیلم را دیدهاند، میگویند فیلم، اثری کارتونمانند درباره یک گروه از جنایتکاران ابله است. «موج جنایت» تنها فیلم کارنامه هنری برادران کوئن به شمار میرود که فیلمنامه آن توسط خود آنها به مرحله تولید نرسیده است.
«طلوع آریزونا» Raising Arizona
1987، یک اثر کمدی و از بهترین نوع «طرح پیچیده»، موقعیتهای عجیب و محکومان فراری و وحشتزده. زن و شوهری جوان درمییابند که نمیتوانند بچهدار شوند و تصمیم میگیرند تا یکی از فرزندان زوج پولدار همسایهشان را قرض بگیرند. با به میان آمدن قانون و دو تن از دوستان فریب خورده مرد، شرایط به گونهای عجیب و نامفهوم رقم میخورد. طبق معمول، فیلمنامه، کار مشترک و کارگردانی بر عهده جوئل بود.
«تقاطع میلر» Miller’s Crossing
1990، وقایع داستان فیلم در زمانهای رخ میدهد که تباهی و طمع در بالاترین سطح خود بر منطقه حکمفرماست. شهری بدون نام در اواخر دهه 20 میلادی، عرصه رقابت دو گروه گانگستری برای در دست گرفتن قدرت است. مشاور رییس یکی از دو گروه درگیر، دل در گرو عشق زنی میبندد که رییس هم او را دوست دارد. درگیری بر سر عشق مشترک به جدایی مشاور از گروه و پیوستن به گروه رقیب میانجامد و سرانجام جنگی تمامعیار درمیگیرد. اگر طرفدار آثار اوایل قرن بیستم باشید، به احتمال بسیار زیاد از فیلم لذت خواهید برد. بر خلاف دفعات پیشین، اینبار اتان سنتشکنی کرد و خودش بر صندلی کارگردانی تکیه زد.
«بارتون فینک» Barton Fink
1991، در چندین رشته نامزد دریافت جایزه از آکادمی اسکار شد که مهمترین آنها، نامزدی دریافت بهترین بازیگر مکمل مرد بود. فیلمنامه «بارتون فینک» در جریان فیلمبرداری اثر قبلی کوئنها نوشته شد و عجیب اینکه حدیث نفس نویسنده فیلمنامه در زمان نگارش آن بود. صحنه حضور خبیثانه جان گودمن در سرسرای هتل و در اواخر فیلم، یکی از بزرگترین لحظات خلقشده در تاریخ فیلمسازی برادران کوئن است. «بارتون فینک» را جوئل کوئن کارگردانی کرد.
«وکیل هادساکر» The Hudsucker Proxy
(به تصویر صفحه مراجعه شود) 1994، فیلم نمونهای مثالزدنی از تلفیق کاملا موفق یک داستان خوب با کارگردانی فوق العاده و بازیهای به یادماندنی و تاءثیرگذار از تمام هنرپیشگان زن و مرد به شمار میرود. از همان صحنه آغازین «وکیل هادساکر» بیننده درمییابد که یک لذت واقعی در انتظار اوست. باز هم فیلمنامه نوشتهشده برادران کوئن را، جوئل جلوی دوربین برد.
«لبوفسکی بزرگ» Big Lebowski
(به تصویر صفحه مراجعه شود) 1998، یک اثر کمدی دیگر در کارنامه برادران کوئن با همان عناصر غریب، نمایش دلپذیر گروه بازیگران فیلم «لبوفسکی بزرگ» با حضور جف بریجز، جان گودمن و جولیان مور شادی مضاعفی را به بیننده منتقل میکند. فیلم داستان مردی دایم الخمر است که اشتباها به جای انسانی متین و بشردوست قرار میگیرد و به همین دلیل در حلقه آدمربایان، پوچگرایان، خلافکاران و…فرومیافتد.
«فارگو» Fargo
1996، برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن و فیلمنامه غیر اقتباسی، نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمبرداری، تدوین، کارگردانی، هنرپیشه مکمل مرد و بهترین فیلم سال. هشتاد و چهارمین فیلم برتر در میان صد اثر برگزیده انستیتوی فیلم امریکا. پس از «فارگو» بود که نام برادران کوئن بر سر زبانها افتاد و همگان این زوج هنرمند را شناختند. فیلم که تلفیقی هوشمندانه و چشمنواز از سه ژانر درام، اکشن و کمدی بود، تحسین مردم و منتقدان را در پی داشت. دیگر چه میماند؟ اگر شما یکی از 5 نفری هستید که فیلم را ندیدهاند، حتما آن را تماشا کنید. داستان «فارگو» درباره مردی است که نقشه ربودن همسرش را طراحی میکند. او پس از این کار، از پدر زن پولدار امّا خسیس خود تقاضای باج مینماید که ظاهرا روشی آسان برای پولدار شدن است، نه؟ نقشه آشکار میشود و یک سرگرمی ساده به تراژدی غمباری میانجامد. به رغم پیام روشن فیلم، داستان آن واقعی نیست. حتی درجهای خفیف نیز از این اندازه خونریزی در مینهسوتای 1987 رخ نداده بود.