فیلم کاغذ بیخط – معرفی و نقد و تحلیل
کارگردان و نویسنده فیلمنامه: ناصر تقوایی براساس طرحی از مینو فرشچی/مدیر فیلمبرداری: فرهاد صبا /مدیر تولید: شاهین جعفری/تدوین: عباس گنجوی/موسیقی: کارن همایونفر/ صدابردار و صداگذار: جهانگیر میرشکاری/ طراح صحنه و لباس: فاضل ژیان/طراح چهرهپردازی: سودابه خسروی/دستیار اول کارگردان: مرضیه وفامهر/تهیهکننده: حسن توکلنیا/ بازیگران: خسرو شکیبایی، هدیه تهرانی، جمشید مشایخی، سعید پورصمیمی، نیکو خردمند، مرتضی احمدی، صغرا عیسی، اکبر معززی، آیدا مطلبی، هانیه مرادی، آرین مطلبی، حامد افراسیابی.
خلاصه داستان: زنی اسیر رویاهای خود میشود، تصور میکند نویسنده بزرگی است و میتواند به شهرت و پول برسد. اما این مسأله باعث اختلاف او و شوهرش میشود و بچه در این بین سرگردان میماند.
آخرین فیلم تقوایی، ای ایران، یک شکست تواما سینمایی-تجاری بود. شکستی چنان سنگین که فیلمساز کارآزموده کشورمان را 12 سال از عرصه سینما دور ساخت. دلایل این امر را نمیتوان دقیقا ارزیابی کرد. عدم تمایل تهیهکنندهها به کار با فیلمسازی که به کمالگرایی و صرف زمان و دقت بیش از حد مشهور است و از سوی دیگر عدم عزم جدی تقوایی به آغاز یک پروژه جدید. هرچه باشد در کارنامه سینمایی تقوایی تنها 5 فیلم بلند وجود دارد (آرامش در حضور دیگران، نفرین، صادق کرده، ناخدا خورشید و ای ایران). هرچه هست تقوایی در کنار مهرجویی، کیمیایی و بیضایی یکی از رهبران اصلی خیزش سینمای ایران در اواخر دهه چهل بود. آرامش در حضور دیگران به شکل دور از انتظاری هنوز جذاب و دیدنی است. سینمای تقوایی، سینمای شخصیتپردازی است. شخصیتهای فیلم او، در ورای کارگردانی و داستان در یاد تماشاگر باقی میمانند. استعداد شگرف تقوایی در پرورش شخصیتهای رنگارنگ و متعدد در دو اثر ارزشمند او-آرامش…و ناخدا خورشید -بیش از بقیه فیلمهایش نمود دارد که میتواند ناشی از صبغهٔ ادبی او به عنوان نویسنده داستانهای کوتاه باشد. سنت او در این نوع سینما، تا حد بسیار زیادی توسط احمد رضا درویش پیگیری شد. شخصیتهای رنگارنگ و محکم فیلمهایی چون کیمیا و سرزمین خورشید (علیرغم نقایص و ضعفهای دراماتیک این دو فیلم) بیش از هر چیزی به سینمای تقوایی نزدیک است (شاید حضور شیوا ارسطویی به عنوان یکی از نویسندگان پنهان فیلمنامههای این دو فیلم در این خصلت ادبی بیتأثیر نبوده باشد).
فیلم براساس فیلمنامه مینو فرشچی ساخته شده است. همان بازیگر فیلم بانوی اردیبهشت و یکی از نویسندگان فیلمنامه شوکران. فیلم درباره زنی است که در رویاهایش، خود را فیلمنامهنویس میپندارد. از طرفی او با همسرش سر ناسازگاری دارد. هدیه تهرانی نقش زن و خسرو شکیبایی نقش همسر او را ایفا میکند. جمشید مشایخی و جمیله شیخی نیز در کادر بازیگران فیلم حضور دارند. بازیگرانی اینچنین معتبر و سایه نام ناصر تقوایی موجب شد تا فیلم از بدو کلید خوردن، سوژه نشریات سینمایی و غیر سینمایی شود و تصویر هدیه تهرانی در ژستهای مختلف بر روی جلد مجلات ظاهر شود.
هدیه تهرانی بارها از نقشآفرینیاش در این فیلم یاد کرده و از آن به عنوان نقطه عطف دوران بازیگریاش سخن رانده. او گفته که تقوایی تلقی او را نسبت به بازیگری تغییر داده است. اخباری که از فیلم به بیرون درز کرد، همه حاوی سختگیری تقوایی به هدیه تهرانی در نقش یک بازیگر بوده است. تهرانی مجبور شد برای این فیلم تمرین بیش از بازی، روخوانی دیالوگ و تأکید روی گویش و لهجه را در دستور کار خود قرار دهد. آنها که فیلم را دیدهاند نیز از بازی خوب تهرانی یاد کردهاند.
داستان اختلاف میان تهیهکننده و تقوایی نیز در میانه فیلم شنیده شد. اخباری نگرانکننده مبنیبر اینکه فیلم در مرحله تدوین متوقف شده است. از قرار افزایش بودجه و زمان فیلمبرداری و تخطی از مرزهای پیشبینیشده، تولید فیلم را با خطر مواجه ساخت. هرچند تقوایی خود وجود هرگونه مسأله را کتمان کرد. فیلم از لوکیشنهای محدود و بازیگران محدودتر سود میجوید و افزایش زمان و بودجه فیلم تنها میتواند ناشی از دقتنظر همیشگی تقوایی باشد.
بههرحال کاغذ بیخط فیلمی بود که علاقهمندان سینما با کنجکاوی اخبار آن را پیگیری میکردند و نگران پایان رسیدن آن بودند. حالا با تمام شایعات و اخبار حاشیهای به پایان رسیده و فیلم در جشنواره بیستم به نمایش درمیآید. آنها که فیلم را دیدهاند از ساختار روایی متفاوت فیلم (که پهلو به پهلوی ادبیات موج نو میزند) و یک حس طنز غافلگیرکننده یاد کردهاند. هرچند عدم انتخاب فیلم برای حضور در بخش مسابقه بین الملل کمی توقعات را نسبت به این فیلم تقوایی کاهش میدهد.
بههرحال امیدواریم تقوایی از این پس به شکل مستمر در عرصه فیلمسازی حضور داشته باشد. امیدواریم هرسال شخصیتهای رنگارنگ و پیچیده فیلمهایش را در داستانهایی جذاب به نظاره بنشینیم. هر فیلم تقوایی مرواریدی است بر گنجینه نه چندان غنی سینمای ممتاز ایران. هرچند میدانیم که در سینمای بزن درروی ایران، کمتر تهیهکنندهای است که تاب کار با فیلمسازی را داشته باشد که به کمالگرا بودن مشهور است. شاید موفقیت تجاری احتمالی کاغذ بیخط راهگشای دوره جدیدی در حیات هنری تقوایی باشد. در اکران فیلم، حتما به تماشای آن بروید!
یک چهره از فیلم مینو فرشچی نویسنده طرح فیلمنامه
مینو فرشچی از فیلمنامهنویسانی است که اینبار کاغذ بیخط به کارگردانی ناصر تقوایی براساس طرح او ساختهشده. او درباره موضوع فیلم و شکلگیری آن میگوید: «سال 72 برای پایاننامهام قرار بود فیلمنامه یک فیلم بلند بنویسم. در همان سالها که شاگرد آقای تقوایی بودم بنا به توصیه ایشان که میگفتند نویسنده باید در حیطه آشنا و روزمره زندگی خود بچرخد و بنویسد، من هم یک ماجرای خانوادگی را نوشتم، شرایطی مشابه زندگی خودم، داستان زنی که میخواست فیلمنامهنویسی بخواند. پس از نوشتن ورسیون اول آقای تقوایی اظهار تمایل کردند و گفتند که از فیلمنامه خوشم آمده. برای من رویای عجیب و غریبی بود؛ یعنی ممکن است ناصر تقوایی فیلمنامه من را بسازد؟! که این رویا بعد از سالها به واقعیت پیوست. زمانی که من این فیلمنامه را نوشتم و ثبت کردم نامش را «ذهن گلخانه فکر است» گذاشتم نامی که از یکی از شعرهای سهراب سپهری برداشته بودم، ولی آقای تقوایی نام آن را کاغذ بیخط گذاشتند و گفتند چون تو همیشه روی کاغذهای بیخط مینوشتی این نام بهتر است.»