ژان پییر ژونه – زندگینامه و فعالیتهای هنری و سینمایی و فهرست آثار – Jean – piere June
تاریخ تولد: 3 سپتامبر سال 1953 در روئن از بخش لوآر فرانسه.
فیلمهای مهم
سرنوشت شگفت انگیز آملی پولن، نامزدی طولانی مدت، شهر بچههای گمشده
ژانر معمول فیلمهایش
فانتزی، کمدی، رمانتیک
همکاران مورد علاقه
به جز مارک کارو که در همه فیلمهایش نقشی بر عهده دارد؛ هرو اشناید (تدوینگر) در همه فیلمها، دوینک پینیون (بازیگر) در همه فیلمها، کلودی اوزار (تهیه کننده) در مغازه ادویه فروشی، شهر بچههای گمشده و آملی، داریوش خنجی (فیلمبردار) در مغازه ادویه فروشی، شهر بچههای گمشده و رستاخیز بیگانه، آدری توتو (بازیگر) در آملی و نامزدی طولانی مدت، گیوم لوران (فیلمنامه نویس) در آملی و micmacs، ژان کلود دریفوس در شهر بچههای گمشده، مغازه ادویه فروشی و نامزدی طولانی مدت.
دلایل شهرت
- ژونه سلیقه خاصی در انتخاب بازیگران دارد. بیشتر بازیگران که انتخاب میکند چهرههای غیر معمولی دارند مثل آوری توتو که با فضای فانتزی فیلمهایش که رگههای کمدی هم دارد کاملاً همخوانی دارند.
- از نمای کرین در فیلم هایش استادانه استفاده میکند و غالباً با عدسی واحد فیلمبرداری میکند.
آثار کمتر دیده شده یا دست کم گرفته شده
همه فیلمهای خوب دیده شده و مورد توجه قرار گرفتهاند. شاید فقط انیمیشنهایش مهجور مانده باشد.
لقب پیشنهادی
ناجی سینمای فرانسه در قرن ۲۱.
مولفههای سبکی و مضمونی تکرارشونده
- ژونه از همان ابتدا شیفته سینما و فیلمهای فانتزی بود. سینمایی که در آن فرم هم به اندازه محتوا و مضمون و داستان اهمیت دارد. تقریباً همه فیلمها و انیمیشنهایی هم که ساخته فانتزی هستند. بعضی از آنها مانند آملی یا نامزدی طولانی مدت مایه رمانتیکشان بیشتر است و بعضی مانند شهر بچههای گمشده یا آخرین فیلمش mic macs، کمدی سیاه هستند اما همه آنها در رده فیلمهای فانتزی جای میگیرند.
- رنگ پردازی در فیلمهای ژونه اهمیت زیادی دارد و ژونه حتی در استفاده از رنگها اغراق میکند. طیف رنگها در فیلمهای اولیه از تیره بودن و در آملی و فیلمهای بعد از آن روشن تر و شفاف تر شدند.
- فیلمهای ژونه سبک بصری ویژه دارم که باعث میشود بیشتر او را کارگردان فرم به حساب بیاورند.
جوایز مهم
نامزد جایزه اسکار بهتری فیلمنامه برای سرنوشت شگفت انگیز آملی پولن (2001)؛ برنده جایزه بهترین فیلمنامه بفتا برای سرنوشت شگفت انگیز آملی پولن (2002)؛ نامزد نخل طلای کن برای شهر بچههای گمشده (1995)؛ برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم شیکاگو و جشنواره فیلم دنور و جشنواره تورنتو برای سرنوشت شگفت انگیز آملی پولن (2001)؛ برنده جایزه سزار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برای سرنوشت شگفت انگیز آملی پولن (2001)؛ برنده جایزه سزار بهترین فیلم اول و بهترین فیلمنامه برای مغازه ادویه فروشی (1991)؛ برنده جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم اروپا برای سرنوشت شگفت انگیز آملی پولن (2001)؛ برنده گوی بلورین جشنواره کارلووی واری برای سرنوشت شگفت انگیز آملی پولن (2001).
چند نکته از زندگیاش
- ژونه خیلی زود مجذوب سینما شد. دوازده ساله بود که با یک دستگاه view – master شروع به کار کرد. این دستگاه ماشینی بود که به کاربرش این اجازه را میداد که تصاویر را به صورت سه بعدی ببیند. ژونه جلوههای صوتی، دیالوگها و موسیقی را ضبط میکرد، تا موقع نمایش به این تصاویر معمولی و پیش پا افتاده یک لحظه دراماتیک بدهد.
- ۱۷ ساله بود که اولین دوربینش خرید و شرکت در کلاسهای انیمیشن cinematin studios شروع به ساخت انیمیشنهای کوتاه کرد.
- با وجود علاقهاش به سینما هیچ وقت این فرصت را پیدا نکرد که به صورت آکادمیک سینما را بیاموزد. در خانواده ژونه درس خواندن در مدرسه فیلمسازی غیر ممکن بود و حتی حرفش را هم نمیشد زد. یک کارگردان کاملا خود آموخته است.
- دو فیلم مورد علاقهاش در دوران کودکی به نوجوانی که به گفته خودش بیشترین تاثیر را روی او گذاشتهاند، روزی روزگاری در غرب سرجو لئونه و پرتقال کوکی استنلی کوبریک بودند.
- در کارگاه انیمیشن با مارک کارو آشنا و صمیمی شد که طراح و تصویرگر کمیک بوکها بود. کارو تبدیل به دوست و همراه و البته دستیار ژونه شد. همکاری که مدت طولانی به طول انجامید.
- ژونه و کارو با هم انیمیشنهای ساختن که برنده جوایز زیادی شدند. اولین انیمیشن ژونه و کارو فرار محصول سال ۱۹۷۸ است و اولین فیلم کوتاهی که باهم ساختند سال ۱۹۸۱ بود. فیلمی به نام سنگر آخرین تیرانداز که درباره سربازانی بود که در جهن متروک و غمگین آینده زندگی میکردند.
- ژونه در کنار ساخت انیمیشن کوتاه ساخت آگهیهای بازرگانی هم روی آورد. او حتی چندین نماهنگ (موزیک ویدیو) هم کارگردانی کرد که از جمله معروف ترین آنها میتوان به ویولون ژان میشل ژار اشاره کرد که ژونه و کارو به همراه هم ویدیوی آن را ساختند.
- ژونه و کارو بالاخره اولین فیلم بلندش آن را در سال ۱۹۹۱ ساختند: مغازه اغذیه فروشی که ژان کلود دریفوس بازیگر مشهور فرانسوی هم در آن بازی میکرد. فیلم یک کمدی سیاه بود که در زمین بعد از آخرالزمان میگذشت و همه جا قحطی بود و در در این میان قصابی برای این که به مستاجران از غذا بدهد، مردم را میکشت. در ضمن این اولین همکاری داریوش خنجی، فیلمبردار ایرانی با ژونه بود.
- فیلم بعدی ژونه و کارو، شهر بچههای گمشده چهار سال بعد ساخته شد. یک فانتزی چند لایه درباره دانشمندی که کودکان را میدزدید تا رویاهای آنها را به چنگ آورد. این پروژه بود که ۱۰ سال ذهن این دوست را به خود مشغول کرده بود اما داستان فیلم و طرحی که آنها در ذهن داشتند نیازمند هزینه زیادی بود که موفقیت مغازه اغذیه فروشی این سرمایه را در اختیارشان گذاشت. شهر بچههای گمشده در زمان خودش چنان فیلم نوآور و غریب بود که ژونه و کارو مجبور شدند برای جلوههای ویژه آن نرمافزارهای جدیدی خلق کنند.
- جالب است بدانیم که تیم سازنده شهر بچههای گمشده از انواع ملیتها بودند. ژونه و کارو فرانسوی، رون پرلمن بازیگر آمریکایی، آنجلو بادالامنتی آهنگساز ایتالیایی – آمریکایی، دانیل امیلفورک بازیگر شیلیایی و داریوش خنجی فیلمبردار ایرانی.
- اسم فیلم شهر بچههای گمشده این تصور را ایجاد میکرد که فیلم برای کودکان ساخته شده اما منتقدان آن را بیش از حد سیاه توصیف کردند. البته ژکنه و کارو در جواب منتقدان گفتند که فیلم آنها تلخ تر و سیاه تر از پینوکیو یا بامبی نیست.
- موفقیت شهر بچههای گمشده باعث شد که برای کارگردانی فیلم جدید سری فیلمهای بیگانه یعنی رستاخیز بیگانه ژونه انتخاب شود. این فیلم سرآغاز کار مستقل ژونه به عنوان کارگردان و بدون کارو بود. البته کارو همچنان در بخشهایی مانند طراحی هنری با ژونه همکاری میکرد. منتقدان رستاخیز بیگانه را دوست نداشتند اما فیلم در گیشه خیلی موفق بود.
- ژونه که برای ساخت رستاخیز بیگانه به آمریکا رفته بود به فرانسه بازگشت و حالا با داشتن یک فیلم آمریکایی در کارنامهاش خیلی ساده میتوانست فیلمی کتاب امروز موفق ترین فیلم ژونه اسب و نامش را بر سر زبانها انداخت: سرنوشت شگفت انگیز املی پولن یا آن طور که در آمریکا خطابش میکنند: آملی با بازی درخشان آدری توتو. آملی از دیگر فیلمهای ژونه متفاوت بود اول به دلیل لحن و درونمایه رمانتیک و کمدی فانتزیاش و بعد هم این که میزانسنهای تیره فیلمهای قبلی ژونه را نداشت. این تغییرات را هم مردم پسندیدند و هم منتقدان و آملی در اروپا و امریکا فیلم بسیار موفق شد. آملی موفق ترین فیلم تاریخ سینمای فرانسه در سرتاسر جهان است.
- بعد از آملی ژونه حالا چهره مطرح بود تصمیم گرفت بر اساس کتاب سباستین ژاپریسو، نامزدی طولانی مدت، فیلم به همین نام بسازد. فیلم که دوباره چهرهاش آدری توتو بود و تعدادی از بازیگران مشهور دیگر از جمله جودی فاستر در آن بازی کردند. این یکی از پر هزینه ترین فیلمهای تاریخ سینمای فرانسه بود که البته فروش خوبی هم در فرانسه و خارج از مرزهای آن داشت.
- ژونه سال ۲۰۰۶ پیشنهاد ساخت فیلم هری پاتر و محفل ققنوس از سری فیلمهای هری پاتر را رد کرد.
- سال ۱۹۹۵ ژونه جزو هیئت داوران جشنواره بین المللی ونیز بود.
- آخرین فیلماش micmacs به گفته خودش به شدت از کمدی انگلیسی به ویژه مانتی پایتون و مستربین تاثیر گرفته است.
- ژونه کتاب استخوانهای دوست داشتنی آلیس سبولد علاقه زیادی داشته باشد تمایل داشته باشد فیلمی از روی آن بسازد. کاری که در نهایت پیتر جکسون انجام داد.
چند جمله مهم از او
- انیمیشن بیشترین درسها را در مورد فیلمسازی به من داد. برای این که وقتی شما کار انیمیشن میکنید، همه چیز تحت کنترل خودتان است و همه کارها را هم باید خودتان انجام بدهید: طراحی صحنه و لباسها، نورپردازی، قاب بندی و حتی به نوعی هدایت بازیگران هم بر عهده خودتان است. من به همه کسانی که میخواهند در آینده فیلمساز شوند توصیه میکنم که حتی اگر تمایلی هم ندارند اما حتما انیمیشن را تجربه کنند.
- شما برای خودتان فیلم میسازید. این قطعاً یک ضرورت است. شما باید برای اولین تماشاگرتان، فیلم را بسازید که قاعدتاً خودتان هستید. برای اینکه اگر شما از فیلمی که ساخته اید راضی نباشید و خوشتان نیاید، هیچ کس دیگری هم پیدا نخواهد شد که فیلمتان را دوست داشته باشد.
- مردم معمولاً درباره فرمولهای فیلمسازی حرف میزنند، اما تنها فرمولی که من میشناسم صداقت و صمیمیت است. که خب البته این فرمول بدون ریسک هم نیست. اما اگر شما این روش را به کار نگیرید، بدون شکست خواهید خورد.
- وقتی شما عاشق داستانی میشوید باید آن را دنبال کنید و بعد از مدتی باز هم آن را بخوانید و دوباره عاشق شوید. به زمان نیاز دارید. من نیاز دارم که عاشق داستانی بشوم که میخواهم فیلمش را بسازم. برای این که قرار است چهار سال از آن را داخل این داستان زندگی کنم و هیچ کس را نبینم و روزی ۱۶ ساعت کار کنم. حتی تا آخر هفته ها. پس باید عاشق همه جزئیاتش باشم.
- آدری توتو شبیه یک پری کوچک با چشمهای بزرگ است. او شبیه یک آهو است. و برای من بازیگر ایده آلیست چون توانایی این را دارد که هم کمدی و هم درام را به خوبی بازی کند. این در فرانسه خیلی اتفاق نادری است. بیشتر بازیگران فقط بلدند واقعی بازی کنند. مثلاً ببینید که کاترین دونوو همیشه یک جور بازی میکند.
- می خواهم چیز جالبی برایتان تعریف کنم: آمریکاییها قدرت و پول این را داشتم که نامزدی طولانی مدت را در سرتاسر دنیا پخش کنند. به شما میگویم که همه سیاستمداران از راست گرفته تا چپ و هنه تکنسینها و بازیگران در فیلم افتخار میکردند، همه به جز تهیهکنندگان مستقل فرانسوی که علیه آن جبهه گرفتند. اما میدانید ما در دنیای سرمایه داری زندگی میکنیم که چیزی که اهمیت دارد پول است. آنها میخواهند کاری کنند که در فرانسه بنشینند و از دست کمپانی وارنر خلاص شوند. آنها هنوز این آمادگی را ندارند که این کیک بزرگ را با دیگران هم تقسیم کنند.
چند جمله از دیگران درباره او
- دیوید تامسون: «دوستاش داشته باشید یا نه، ژونه مهمترین و اصلیترین فیلمساز فرانسوی در طول 20 سال گذشته است. مدعیان دیگری هم برای این عنوان وجود دارند از جمله گاسپار نوئه، لوران کانته، ژاک اودیار و کلر دنیس. اما هیچ کدام از آنها موفقیت ژونه را لااقل در فتح گیشههای دنیا با فیلم فرانسوی نداشتند یا حتی موفقیتهای بیشماری که در جایزه سزار کسب کرده است».
- راجر ایبرت (درباره «نامزدی طولانی مدت»): «این فیلم نهایت زیبایی سبک بصری ژونه و جادوی او در داستان گویی است. فقط وحشت از صحنههای جنگ باعث میشود که بعد از دیدن فیلم از لذت روی ابرها معلق نباشیم».
- دسن تامسون (در «واشنگتن پست» درباره «آملی»): «یک فیلم برای سینماروهایی که تشنه زیبایی و زیباشناسی هستند. فیلمی که به شدت سرگرم کننده و جذاب گاهی طعنه آمیز و کاملا موثر و برانگیزاننده است. و بالاتر از همه این ها، در همه ابعاد لذت بخش است».
یک سکانس مهم از فیلم هایش
ده دقیقه اول آملی یکی از بهترین افتتاحیههایی را دارد که تا به حال دیدهام.رتصاویر مانند عکسهای پشت سر هم به نمایش در میآیند که در آنها فقط یک نفر در قاب دیده میشود. قابهای زیبای ژونه با موسیقی فوق العاده یان تیرسن برای این فیلم ترکیب شدهاند. قرار نیست این صحنهها با حرکت یا اتفاق چیزی را به ما نشان بدهند. فقط راوی شخصیتها و علایق و سلایق شان را به ما معرفی میکند. با این حال قابهای این ده دقیقه و نوای موسیقی جادوی سینما را در خودشان دارند.