فیلم پانزدهم مارس – نقد، خلاصه داستان و تحلیل – The Ides of March
کارگردان: جورج کلونی. بازیگران: جورج کلونی (فرماندار مایک موریس)، رایان گاسلینگ (استیون مه یرز)، فیلیپ سیمور هافمن (پل زارا)، پل جیاماتی (تام دافی)، اوان ریچل وود (مولی)، ماریسا تومی (آیداهاروویتز)، جنیفر اهل (سیندی)، 101 دقیقه، درجه نمایشی: R
روز پانزدهم مارس در پروسهٔ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا روز مهمی است. در این روز، روندِ گزینش و انتخابِ نامزد حزب دموکرات آمریکا برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آ؛ از میشود. و محل شروع این روند هم ایالت آیووای آمریکاست. در واقع زنگِ آغاز روند انتخاب رئیس جمهوری آتی آمریکا حدود هشت ماه قبل از روز انتخابات (در ماه نوامبر) در آیووا به صدا در میآید. اما عنوان فیلم به یک چیز دیگر هم اشاره دارد: «پازندهم مارس» روز مهمی در تاریخ جهان است. در این روز از سال 44 قبل از میلادژول سزار، دیکتاتور روم، در جریان توطئهای که از سوی یاران قدیمیاش کاسیوس و بروتوس طراحی شده بود. به قتل رسید. به این ترتیب، عنوان فیلم اشاره روشنی است به زد و بندها و توطئههایی که در پشت پردهٔ سیاستهای آمریکایی رخ میدهد.
جورج کلونی در فیلم پانزدهم مارس در قالب مایک موریس ظاهر میشود. موریس فرماندار یکی از ایالتهای آمریکا و عضو حزب دموکرات است. این فرماندار مودب و صادق، که عقاید سیاسیاش خیلی شبیه اوباماست، تصمیم گرفته که در انتخابات آتی آمریکا شرکت کند. موریس برای این کار، ابتدا باید رقبای درون حزبی خود را شکست بدهد. فرماندار موریس امید بسیاری دارد که در روز انتخابات درون حزبی خود را شکست بدهد. فرماندار موریس امید بسیاری دارد که در روز انتخابات درون حزبی که در 15 مارس برگزار خواهد شد رقبای خود را به رحتی شکست دهد. دو یار و همراه اصلی فرماندار موریس در این کارزار انتخاباتی درون حزبی عبارتند از: پل زارا (فیلیپ سیمور هافمن) مدیر کارکشتهٔ کارزار، و استیون مه یرز (رایان گاسلینگ) استراتژیست و رئیس امور رسانهای کارزار، رقیب اصلی فرماندار موریس در انتخابات درون حزبی سناتور پالمن (مایکل منتل) است. موریس امید زیادی به کسب حمایت سناتور تامپسون (جفری رایت) دارد. این سناتور دموکرات گرچه از انتخابات کناره گرفته اما حمایت او از دو رقیب اصلی- یعنی موریس و پالمن- میتواند تعیین کننده باشد. سناتور تامپسون به موریس و پالمن گفته است که شرط او برای اعلام حمایتاش، تصاحب پست وزارت امور خارجه در دولت بعدی است. فرماندار موریس این شرط را نپذیرفته اما سناتور پالمن که سیاستمداری ماکیاولیستی است آن را پذیرفته. در همین حال، رئیس تیم انتخاباتی سناتور پالمن که پی به استعدادهای مه یزر برده درصدد جلب او به تیم خودشان است. در ادامهٔ ماجرا، مه یزر از طریق آشناییاش با کار آموز جوانی به اسم مولی (اوان یچل وود) پی به راز زشتی میبرد و…
فیلمنامهٔ پانزدهم مارس از روی نمایشنامه-ای به قلم بیو ویلیامسون اقتباس شده. ویلیامسون که برای مدتی در کارزار انتخاباتی هاروارد دین، کاندیدای به شدت لیبرال دموکراتها در انتخابات درون حزبی سال 2004، کار کرده بود. نمایشنامهٔ خود را براساس مشاهداتش از این کارزار نوشته بود. فیلم پانزدهم مارس قرار بود در سال 2008 ساخته شود اما در آن زمان اوباما تازه به کاخ سفید راه یافته بود و فضای سیاسی آمریکا آکنده از امید و خوش بینی بود و تناسبی با این فیلم سیاسی بدبینانه نداشت. اما یک سال بعد، زمانی که ماه عسل اوباما با افکار عمومی آمریکاییها به پایان رسید، ساخت فیلم دوباره در دستور کار قرار گرفت. و حالا فیلم پانزدهم مارس در زمانی به روی پرده آمده که اوبامای دموکرات کوچکترین موفقیتی در بهبود وضع اقتصادی مردم آمریکا به دست نیاورده و بدینی نسبت به رهبری سیاسی در این کشور در اوج خودش است.
در جایی خواندم که هیچ چیز به اندازهٔ سیاست قادر به تباه کردن ایده آلیسم (یا آرمانخواهی) نیست. فیلم انزدهم مارس به تصویرگر همین اندیشه است. ساخت هوشمندانهٔ فیلم باعث شده که تمام صحنههای مربوط به پشت صحنهٔ کارزار انتخاباتی حالتی مستند پیدا بکند. فیلم به خوبی معاملات پست پرده و حقههای کثیف سیاسی را، آنچنانکه هست نه آنچنانکه میتواند باشد، به تصویر کشیده است. فیلم رویکرد بدبینانهای به سیاستهای آمریکایی دارد. اما تماشاگر در دل این بدبینی میتواند حقیقت را پیدا بکند. جورج کلونی مثل غالب آمریکاییهای امروز نسبت به رهبری سیاسی کشورش بدبین شده است. این چهارمین فیلمی است که جورج کلونی کارگردانی کرده است. کلونی علاوه بر بازیگری و کارگردانی، در نگارش فیلمنامهٔ فیلم هم مشارکت داشته است. کلونی در این فیلم به تماشاگر میگوید. که کارزار-های انتخاباتی دموکراتها و جمهوری خواهان تفاوت زیادی با هم ندارد و هر دو قبل از انتخابات به مردم انواع وعده و وعیدها را میدهند اما بعد که به قدرت میرسند همهٔ این وعدهها را فراموش میکنند.
پانزدهم مارس از حیث فنی یک فیل تریلر (هیجان انگیز) به شمار میرود! منتهی تریلری که حتی یک صحنهٔ اکشن هم ندارد. هیجان فیلم در کنش و واکنشها یا تعاملهای کاراکترها در نیمهٔ دوم فیلم است؛ کاراکترهایی که در نیمه اول فیلم به خوبیپرداخت شده و به تماشاگران شناسانده شدهاند. چیزی که باعث هیجان تماشاگر در این فیلممیشود، بازیهای قدرت در پست صحنهٔ سیاست است، بازیهایی که در ذات خودش عاری از اکشن نیست.
قدرت ستارههای فیلم مافوق تصور است. کسانی که رد ساخت این فیلم مشارکت داشتهاند مجموعاً 11 بار نامزد جایزهٔ اسکار شدهاند. و سه بار هم این جایزه را مال خود کردهاند. این ویژگی در عین حال حکایت از این دارد ک جورج کلونی تا چه حد در بین همکارانش محبوب و محترم است. بازیهای فیلم فوق العاده است و در این بین رایان گاسلینگ یک سر و گردن بالاتر است. که شاید دلیلش کاراکتر پیچیده و خوب توسعه یافتهای است که او آن را تجسم بخشیده. گاهی وقتها رفتارهای نهیلیستیِ کاراکتر نمایشی گاسلینگ ما را به یاد کاراکتر به یادماندنی او در فیلم بران میاندازد.
پانزدهم مارس یکی از صادقترین فیلم-های هالیوود دربارهٔ سیاستهای آمریکایی است. این فیلم یک اثر کاملاً ضدِ آقای اسمیت به واشنگتن میرود است. و نفی کننده تمام آن چیزهایی که فرانک کاپرا در آن کلاسیک آؤامانخواهانهاش موعظه میکرد. سینما بازتاب زمانهاش است. آقای اسمیت… بازتاب دهندهٔ روزگاری بود که مردم آمریکا به درستی و پاکی رهبران سیاسیشان ایمان داشتند و آکنده از امیدواری و خوش بینی بودند؛ و پانزدهم مارس هم بازتاب دهندهٔ روزگارِ فعلیِ مردمانی است که اعتماد سابق خود را به رهبران سیاسی کشورمان از دست دادهاند.