به مناسبت زادروز عزت الله انتظامی – متن مصاحبه قدیمی او با مجله کاوه مونیخ

0

“عزّت الله انتظامی”از هنرمندان پرآوازهٔ این است که کار خود را خوب میداند و حرمت آنرا می‌شناسد و با عشق و شیفتگی به هنرش پیوسته است. سرّ موفقیتهای درخشانی که بدست آورده در همین شور و شیدائی است و در تلاش و کوششی است که بمنظور آموختن و باز آموختن بکار میبرد و میداند که”بی‌مایه فطیر است» و باید گوهر پر فروغ- استعدادش را با مایهٔ دانش و بینش جلا ببخشد تا بیش از پیش جلوه و جلای صحنه‌ها باشد.

رساله‌ای که از این شماره بچاپ آن دست زده‌ایم، تحقیقی است که انتظامی دربارهٔ”پیش پرده خوانی در ایران” نوشته و بی‌گمان کاری تازه در این زمینه است.

“انتظامی”خود از پیشگامان این رشته هنری بوده است و در تنظیم چنین رساله‌ای از تجربه‌های فراوان شخصی بهره‌ها گرفته است و تحقیقی موفّق عرضه کرده است. مانند همهٔ کارهای تآتری و سینمائی خودش که موفّقیت و شهرتشان از مرزهای وطن ما فراتر رفته است و افتخارها برای هنر ایران آورده است.

قبل از چاپ رسالهٔ انتظامی، گوشه‌هائی از مطالبی را که دربارهٔ این هنرمند شایسته نوشته‌اند و بهمّت”مهین- دخت کشاورز صدر”در مجموعه‌ای بنام”میراث ماندنی”جمع آمده است بنظر خوانندگان میرسانیم و برای”عزّت الله انتظامی”موفّقیّتهای باز هم بیشتر آرزو داریم.

“کاوه”

بنام خدا”

نیچه میگوید: نبوغ انسان زالوی اوست. یعنی خون او را میمکد و شعله نبوغ وجود او را میسوزاند. اما عشق نیز همین کار را میکند و اگر عشق و نبوغ هر دو بجان کسی بیفتند گفتارش پر از هیجان و درخشندگی خواهد بود. اما صدایش زود خاموش میشود.

سرچشمه هر نبوع و جمال هنری آن نیروی خلاقی است که پیوسته نسل انسان را تجدید میکند و جاودانی حیات را تامین میسازد.

بدون تردید انتظامی نابغه‌ایست که عاشق هم هست. امیدوارم صدایش زود خاموش نشود و چاره ندارم جز اینکه بگفته خودش در مصاحبه از یک مجله ارینی بازگردم. وقتیکه از او سئول میکنند:

س-آیا بازیگری برای شما نوعی زندگی کردنست یا به بازیگری به عنوان یک حرفه نگاه میکنید:

ج-همیشه این مسئله برای بازیگر وجود دارد، که کارش جاوید نیست با این حال او همچنان بازی میکند. این یک اصل کلی است، که همیشه هنر برای هنرمند حکم جواز زندگی کردن را پس از مرگ دارد.

صدها عکس و صدها صفحه روزنامه ایرانی و خارجی جلوی من است همه پر از انتظامی، گیج شده‌ام و نمیدانم از کدام یک از آثار او شروع کنم. بهتر است از فیلم گاو بکارگردانی (داریوش مهرجوئی) و نوشته (گوهر مراد) کارمان را آغاز کنیم.”گاو نه میرقصد و نه آواز میخواند”(مجله سپید و سیاه شماره 27)

در مصاحبه‌ای که با داریوش مهرجوئی بعمل می‌آید وقتی از او سئوال میکنند:

س-فکر میکنید”گاو”چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟

ج-اگر با این توقع به سینما بیایند که”گاو”آواز بخواند فیلم شکست میخورد و در جای دیگر سئوال میکنند:

س-چرا فیلم بازاری نیمسازی؟

ج-اتفاقا برنامه کارم را طوری ترتیب داده‌ام که فیلم بازاری هر میسازم نقشه‌ام اینست که درآمد حاصل از فیلم بازاری را”خرج”فیلمهای بعدی خودم بکنم.

جواب مهرجوئی اینبار رغم‌انگیز بود، پیدا بود که برای”دل”کار کردن، راه رفتن و ادامه زندگی دادن در سال و زمانه رنگها و نیرنگها خرج برمیدارد و حالا این کارگردان جوان که سالها در فرنگ تحصیل کرده زحمت کشیده و به امید به وطن بازگشته باید هر وقت که میخواهد برای دلش کار کند از جیب خودش مایه بگذارد. اما هر وقت که بخواهد کار تجارتی عرضه کند داوطلب برای تامین مخارج آن بسیار است.

درباره دستمزد هنرپیشه‌ها سئوال کردم. گفت: اگر انتظامی و نصیریان و بقیه هنرمندان که در این فیلم شرکت دارند میخواستند بآن پول و ثروتی که خیلی‌ها دست یافته‌اند برسند، تا حالا خیلی وقت بود که رسیده بودند. اما اشکال کار اینجاست که هنرپیشه‌هائی نظر اینها اصولا از قبول نقشی که خودشان آنرا باور ندارند امتناع میکنند.

سئوال کردم برادر جان حالا بگوئیم وظیفه بعدی روزنامه‌نویسهائی که هواخواه کارگردانها و هنرپیشه‌های خوب هستند چیست؟ گفت:”از قول من از هرکس که برای دیدن”گاو”اشتیاق دارد خواهش کنید بطمع رقص و آواز و مشت جانانه هنرپیشه اول فیلم چشمهای خمار هنرپیشه زن، گم شدن و پیدا شدن خواهر و برادر، تنبیه شدن یک پدر پولدار خسیس و نتیجه گرفتن که پول خوشبختی نمیآورد» به سینما نیایند. خواهش دیگر من این است که اندکی با حوصله و عمیق به فیلم توجه کنند و توقع نداشته باشند همه مسائل گنجانده شده در فیلم مثل روز روشن باشند. سومین خواهش من اینست که بعد از دیدن فیلم که حتما مواردی برای انتقاد دارد چند سطر در همین زمینه برای من بنویسند.

انتظامی: جایزه‌ها وظیفه مرا سنگین‌تر میکنند. (روزنامه اطلاعات یکشنبه 30 آبانماه 1352) مهرجوئی، کارگردان فیلم گاوه که اثرش در فستیوالهای جهانی ونیز، لوس آنجلس، لندن و شیکاگو با تحسین روبرو شده خبر میدهد که جایزه مرغابی نقره‌ای جشنواره بین المللی فیلم به عزت اله انتظامی هنرپیشه فیلم گاو تعلق گرفته است، پس از موفقیت”گاو”در فستیوال و نیز این دومین باریست که این فیلم جوائر بین المللی دریافت میکند. چند ساعت از مخابره تلگراف مهرجوئی نگذشته بود که انتظامی را پیدا کردیم. مثل همیشه با خلق خویش و تواضع ذاتی‌اش، دعوت ما را برای گفتگوئی کوتاه پذیرفت.

انتظامی چهل و هفت ساله، چالاک و تیزهوش است. نخست می‌پرسم:

فکر نمیکنی موفقیت سینما تو را از تآتر جدا کند؟

انتظامی: باید بگویم که من‌زاده تآترم علاوه بر چهارصد پیش تلویزیونی که در آن نقش داشته‌ام، سالهاست در نمایش‌های مختلف به عنوان کارگردان و هنرپیشه شرکت داشته‌ام.بنابراین موفقیت من در سینما نیمتواند مرا از پایگاه اصلی‌ام، تآتر دور کند.

انتظامی: فیلم گاو از طرف عده‌ای مردود شده بود. اغلب تصور میکردند که”گاو”نشان‌دهنده فقر روستاست در حالیکه چنین چیزی نبود. برداشت منتقدین فرنگی در اینمورد کاملا با ایده‌ای که ما داشتیم سازگار و درست بود. در فیلم گاو ما کوشیده بودیم مسخ شدن انسان را در یک تم فلسفی و شاعرانه مطرح کنیم! عرفانی که وحدت انسان با دلبستگی‌هایش را نشان میدهد. مثلا اظهارنظر”آبزرور”: مطالب زیر قسمتی است از مقاله نوشته”تام میلن”درباره فیلمهای نشان داده شده در فستیوال ونیز، مندرج در شماره دوازدهم سپتامبر روزنامه “آبزرور”که قسمت مربوط به”گاو”را در اینجا نقل می‌کنیم.

مع الوصف (جیان لوئیجی راندی) رئیس فستیوال: دست‌کم به کشف و نمایاندن دو جواهر کوچک از ایران و دانمارک توفیق یافتیم. دو فیلمی که من هفته گذشته به اختصار از آنها یاد کردم و وعده کردم که هر دو را بیشتر و کاملتر باز- خواهم گفت. من اینک دریافته‌ام که بازگوئی و تشریح ذوق و بینش خطاناپذیر شاعرانه‌ایکه در پس نظرگاه صداقت آمیز هر دو فیلم نهفته است، نیاز به صدها برگ کاغذ دارد. منباب مثال: چسان میتوان گفت از ظرافت و تاثیر صحنه‌ای در اوایل”گاو”که طی آن قهرمان روستائی با غرور بسیار، گاوش را”تنها گاو روستا”برای شستشو بطرف یک آبگیر نزدیک روستا میبرد، و آدم زمانیکه مرد روستائی گاوش را آنسان مهربانانه و نوازش‌آمیز در آب می‌شوید، که یک مادر فرزندش را. به ناگاه احساس میکند که ناظر یک صحنه گرم و محبت‌آمیز عشقی است! و یا چه میتوان گفت از احساس خطر کردن مرد روستائی، آن هنگام که وی سربلند کرده و سه پیکر سایه آسائی را که بر فراز ‌ تپه در امتداد خط افق، آزمندانه چشم به گنجینه او دوخته‌اند میبیند؟ و یا بر همین منوال، چگونه میتوان باز گفت احساس فقدان تحمل‌ناپذیر گاو را در آن ساعت از حیوان مرده که با فشار داخل گورش افکنده میشود؟

اساسا گاو برتره‌ایست ناتورالستیک از زندگی روستائی، با مفهوم جمعی زیستن آن رقابتها و ماجراهای عشقی کوچک آن، و چاره‌ها و وسائل ابتدائی آن، ولی بالاتر از این، بشکلی کاملا غیر تخیلی و بی‌اغراق زمانیکه قهرمان داغدیده بر بام طویله‌اش می‌نشیند و در سیاهی شب خیره میماند. پیش از آنکه نزول بآن کند که جای گاوش را بگیرد. فیلم برای تشدید افه از تیرگی ماه یاری میجوید. در این صحنه دهاتی بیچاره که اندک‌اندک خودش را گاو- می‌پندارد از هراس دزدیده شدن از بام پائین نمی‌آید. اعتقاد واهی مرد (یا این یک جادوی)”خود حفظ کنی” است؟ بیک تملک ترساننده شیطانی و تیره می‌انجامد که در پایان به ناگاه همچون نارنجکی منفجر میشود. این پایان تراژیک بحجم چندین جلد کتاب، سخن از نارسائیهای تفاهم دارد. که سبب مسخ برخی از انسانها به حیوان میشود.

و روزنامه‌های (ایل گاتزینو)، کوریره دل اینفرماتسیون، ریائیزسرا، کوریره دلاسرا، ایل جورنو، اومانتیه، مونتاسرا، ایل ساجرو، لانوته، ونیتا ایل جورنال، وی ایتالیا، نوول لیترو، گاردین، اکسپرس و مجله هنر در امریکا به تفصیل پیرامون گاو نوشته‌اند و بزودی نقدهائی درباره”گاو”در مجلات معتبر سینمائی نظیر فیلمزاند فیلمینگ و سایت و سینما خواهیم دید.

در مجله فیلمزاند فیلمینگ منتقد معروف (جان فرانسیس لین) در سایت‌اند ساوند خانم (پنه لایه هاستون) و مجله سینما منتقد معروف (فیلیپ کریک) که او را از پازولین‌شناسان معروف سینما میدانند مقاله خواهند نوشت. کمیته انتخاب فستیوال و نیز مرکب بوده است: فدریکو فلین، ویتوریودسیکا، لوکینو ویسکونتی و آنتونیونی.

این کمیته فیلم را به اتفاق آراء برای نمایش در قسمت اصلی فستیوال انتخاب کرده‌اند.

فیلم گاو بزودی در دو فستیوال لندن و شیکاگو بنمایش در خواهد آمد.

از مهرجوئی برای شرکت در این دو فستیوال رسمی بعمل می‌آید.

مجله جوانان دوشنبه 5 مهرماه 1350‌ شماره 258 سال ششم مینویسد: هنرپیشه اول فیلم”گاو”حرف- میزند!: پیروزی”گاو”مرهون کار دستجمعی بود و با تمام موفقیتی که این فیلم در خارج یافت، در ایران چندان مورد استقبال قرار نگرفت.

انتظامی: وقتی خبر پیروزی فیلم گاو را در یک مجمع جهانی شنیدم بی‌اختیار بیاد هیئت ژوری خودمان افتادم!

انتظامی: راجع به چگونگی موفقیت یک فیلم اظهار داشت سینما کار فردی نیست و در خوبی و بدی آن همه سهم دارند. موفقیت فیلم”گاو”مرهون یک کار دستجمعی است و متاسفانه با تمام تلاش و کوششی که صرف تهیه این فیلم شد،”گاو”در ایران با موفقیت روبرو نشد و در جشنواره پیش آنطور که باید و شاید تحویلش نگرفتند و حال آنکه فیلم گاو در شرایط بسیار سخت تهیه شد و سازندگان آن بدون هیچگونه انتظار مالی در نهایت صمیمیت و صداقت بکار پراختند. و فیلمی را ارائه دادند که خوشبختانه بعد از گذشت سه سال حقانیت آنرا در فستیوال ونیز بچشم دیدیم. و متوجه شدیم که تا چه حد در ایران ناسپاسی روا داشته‌اند. و حالا فیلم ایرانی

بهر حال همین جوائز و تشویقها باعث میشود تا انسان کار صحیح را دنبال کرده و مطمئن باشد کوشش و تلاش واقعی هیچوقت بی‌اثر نخواهد ماند و حقیقت بالاخره خود را آشکار خواهد کرد. علی نصیریان در”گاو”بازی درخشانی داشت و دیگران هم هریک بسهم خود بازی ارزنده‌ای ارائه داده بودند. مایه خوشبختی است که توجه مردم اینروزها به فیلم‌های فارسی زیاد شده و برأی العین می‌بینیم که فیلم‌های هندی، ترکی و بعضی نوارهای تهوع‌آور ایتالیائی و امریکائی بازار خود را از دست داده‌اند.

عزت الله انتظامی اضافه کرد: وقتی که داریوش مهرجوئی برای شرکت در فستیوال ونیز به آنصوب حرکت میکرد نیمدانم چطور بود تا اندازه‌ای آمادگی برای شنیدن خبر پیروزی این فیلم را داشتم و تعجب میکنم از دید میثاقیه که همیشه میگفت این فیلم در فستیوال موفقیت غیر منتظره‌ای کسب میکند. بهر حال وقتی فیلم موفق شد چند تن از قوم و خویشها و همکاران خودم تبریک گفتند. نمیدانم شاید فیلم گاو اگر در ایران موفقیت به دست می‌آورد بیشتر مورد تشویق و حمایت قرار میگرفتیم.

مهرجوئی: تمام جنبه‌های فیلم مورد توجه منتقدین قرار گرفته در درجه اول سوژه فیلم بود که در میان بقیه فیلمهای شرکت‌کننده در فستیوال واقعا بی‌همتا بود، بقیه فیلمها عموما مشکلات معاصر و مدرن زیبای غرب را پیش کشیده بودند و سوژه‌ای که مادر”گاو”ارائه کردیم ناگهان افکار و توجه منتقدین را از فیلم‌های دیگر به”گاو”معطوف کرد. این موفقیت را مدیون”ساعدی”هستیم با قصه لطیف خویش.

بعضی از منتقدین نوشتند: اگر امسال جایزه‌ای برای بهترین هنرپیشه در نظر گرفته بودیم، بدون شک”انتظامی” برنده آن‌جایزه بود.

بازی مشایخی هم مورد توجه منتقدین قرار گرفته بود، همچنین از فیلمبرداری”قوانلو”تعریف کردند که مدیون ایشان هستیم.

هوشنگ حسامی: پس یروزانوتی گفت: انتظامی در گاوبازی نمیکند زندگی میکند.

مهرجوئی گفت: یکی از منتقدین گفت: بازی انتظامی کلافه میکند”.

در مورد اینکه چرا سوژه گاو انتخاب شده بود مهرجوئی گفت: از کتاب عزاداران بیل”ساعدی”خوشم آمد.

وقتی فیلم الماس 33 را ساختم تصمیم گرفتم فیلمی در حدی جدی‌تر و شکلی نو بسازم. با دکتر ساعدی صحبت کردم و به اتفاق هم سناریوی”گاو”را تنظیم کردیم. گذشته از سادگی معصومیت داستان مرا به خود جلب کرد.

بخصوص که در این قصه فلسفه‌بافی به چشم نمیخورد. سعی کردم جنبه تمثیلی داستان نیز در فیلم بماند.

فیلم گاو دو بعد دارد. یکی رئالیستی یکی تمثیلی و سوررئالیستی. من میخواستم این دو جنبه را درهم بیامیزم.

جعفر والی: جالب اینجاست که یکروز این تصمیم را گرفتیم که اینکار را بکنیم و بون هیچ چشم‌داشت و انتظاری دنبالش را گرفتیم.

انتظامی گفت: بین سازندگان هنرپیشه‌گان و دیگر عوامل ذیمدخل این فیلم هیچگونه قرادادی وجود نداشت و ما در شرایط بسیاربسیار بد با حد اقل وسائل با دلگرمی و عشق اینکار را کردیم.

اطلاعات: بعد از ربودن این‌جایزه پیشنهادی بشما نشد؟

مهرجوئی: تنها ارزش چنین اثری اینست که کارگردان بتواند با آزادی در مملکت خویش کار کند. اگر راه درست باشد، کار خواستار خواهد داشت.

اطلاعات: در میان مقاله و نقدهائی که روی فیلم گاو نوشتند چه چیزی بیشتر جلب توجه شما را کرده است؟

مهرجوئی: یکی از منتقدین نوشت: فیلم ایرانی دیده‌ایم با زبان غربی. این خیلی جالب بود که یک روشنفکر غربی تا این حد در اشتباه باشد. ضمنا خالی از لطف نیست که بدانید پس از اینکه جایزه به فیلم گاو تعلق گرفت بوسیله پخش جهانی این فیلم در سراسر جهان پخش میشود و این فرصتی میدهد به سینماگران ایران که برای- ساختن فیلم خوب از نبودن بازار نهراسند.

مجله اطلاعات هفتگی می‌نویسد: فیلم گاو مورد ستایش منتقدین قرار گرفت و”پی یروزانوتی”رئیس مجمع به خبر- نگاران گفت:”این یکی از بهترین فیلم‌هائی است که در طول چند سال اخیر دیده‌ام.فیلم گاو، بیانی عرفانی دارد و نمایشگر فلسفه عمیقی است که کمتر در فیلمهای برجسته سالهای اخیر دیده‌ام.فیلم”گاو”کاملا یک روحیه شرقی را با درکی عمیق از مسائل‌گذاری جهانی نشان میدهد. ایفاگر نقش اول این فیلم”عزت اله انتظامی” واقعیت یک عشق عرفانی را آشکار می‌نماید و آنچنان نقش ‌ خویش را ماهرانه ایفا میکند که گوئی در سراسر فیلم زندگی میکند، نه هنرپیشگی”.

هیئت داوران فستیوال ضمن ستایش از فیلم گاو جایزه بهترین بازیگر 1971‌ را به عزت اله انتظامی بازیگر نقش اول این فیلم اعطا کرد. و از آنجا که انتظامی در فستیوال حضور نداشت مجسمه نقره‌ای”هوگو”و حکم این‌جایزه معتبر سینمائی را برای اتحادیه صنایع فیلم ایران فرستاد. مهدی میثاقیه ضمن اعطای این‌جایزه بزرگ به انتظامی اظهار داشت:”من از این جهت بسیار خوشحالم که فیلم”گاو”در مجامع هنری جهان درخشید. و از این جهت متاسفم که در ایران آنچنان‌که باید از هنرمندان این فیلم قدردانی نشد.

انتظامی در حالیکه بازیگران با سابقه‌ای نظیر”ژان گابن””ژان کلود کارپر””پیتر فوندا””یوری ژاوار”سرگئی باندار چوک””اینتوکنتی”پل اسکوفیلد”و هنرمندان برجسته سینمای اروپای شرقی و آمریکای لاتین رقبای او بودند توانست جایزه بهترین بازیگر سال 1971 را بخود اختصاص دهد و نام خویشتن را بعنوان یک بازیگر برجسته سینما تثبیت کند. فیلم درخشان”گاو”

“ویگورلی”منتقد معروف ایتالیائی: اگر”پازولین”فیلم گاو را میدید هرگز فیلم خوکدانی را نمی‌ساخت. در حالیکه دو هفته از پایان فستیوال بین المللی و نیز میگذرد. روزنامه‌های معتبر جهان بالاخص روزنامه‌های ایتالیائی، به بحث درباره فیلم ایرانی”گاو”برنده جایزه مجمع بین المللی منتقدین فیلم فستیوال، ادامه میدهند. تقریبا تمام روزنامه‌ها و مجلاتی که درباره فیلم گاو مطالبی نوشته‌اند عقیده دارند که گاو یک اثر فوق العاده سینمای معاصر و در شعار متفکرانه‌ترین و شاعرانه‌ترین فیلمهای تاریخ سینماست.

“جان کارلوویگورلی”منتقد فیلم معروف ایتالیا در روزنامه”کاترتینو”تحت این عنوان”کشف دوباره ایران” نوشته است:”گاو”فیلمی است با یک استیل درخشان. فیلمی است تراژیک درباره واقعیتی که فیلمساز با قلب و روحش آنرا احساس کرده است، ما خیلی زود در دومین دوره فستیوال متوجه شدیم، فیلم”گاو”اثر داریوش مهرجوئی فیلمساز جوان ایرانی، فیلم برجسته فستیوال امسال است، این فیلم، سینماگر فهیمی را بما معرفی میکند و از سینمائی نو پا گرفته و در عین حال سرشار از تجربیات تازه خبر میدهد.

“گاو”داریوش مهرجوئی علیرغم تصاویر و آکسیون‌های سوررئالیست بیشتر شبیه کارهای”هومر”است. وقتی که گاو مشدی حسن میمرد او بصورت حیوان در میآید و هر لحظه حالات و رفتار او حیوانی‌تر میشود.

“بودلر”میگوید:”من به سرنوشت قویترین حیوانات حسادت میکنم”.

از”بودلر”تا کافکا را ما با مسخ شدن و غیر انسانی شدن انسانهای زمان حاضر بخوبی آشنائی داریم. خوشبختانه این فیلم ایرانی بیشتر از آنچه یک قصه روانکاوانه باشد، یک بررسی اجتماعی است که با استیلی درخشان خشک و عینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته.

اطلاعات هفتگی جمعه 26 شهریور 50‌ شماره 1552‌ مینویسد:

“گاو”! منتقدان اروپائی با تماشای این فیلم دچار شگفتی شدند. این فیلم در فستیوال ونیز جایزه فدراسیون جهانی مطبوعات را ربود.

(ژان دوارونسلی) منتقد هنری”لوموند”ضمن مقاله‌ای درباره فیلم ایرانی”گاو”نوشت:”….. جذابیت فیلم گاو در یاد ماندنی است. این فیلم یک سینماگر فهیم را بدنیا معرفی میکند…..”

روزنامه”تایمز”چاپ لندن نوشت:”منتقدان فیلم ایرانی گاو را در فستیوال ونیز ستودند”و منقد معروف همین روزنامه در مقاله خود اشاره کرد که فیلم”گاو”در فستیوال ونیز یک فیلم عالی بود. امیدوارم باز هم از ایران فیلم‌هائی در فستیوال جهانی ببینیم…..”

روزنامه‌ها و مجلات دیگر اروپا نیز از فیلم گاو ستایش کردند اما مهمتر از همه روزنامه معروف”چاپ- فرانسه، در بررسی فستیوال ونیز بیشتر به فیلم گاو پرداخت”روولمان”منقد و هنری‌نویس روزنامه”نوول لیتر” درباره”گاو”نوشت:”……. در این شکی نیست که مهمترین واقعه از لحاظ سینمائی نمایش یک فیلم ایرانی بنام”گاو”اثر داریوش مهرجوئی است. این فیلم از لحاظ شکل و تجسم بسیار زیباست. دوربین آگاهانه روی صورت روستائیان، از زن و مرد می‌ایستد…….”

اطلاعات شنبه 9 بهمن 1350 شماره 13710 تحت عنوان:”چه کسی گاو را آفرید”

یادم هست گهگاه که با عزت اله انتظامی صحبت فیلم گاو می‌شد بغضش میگرفت و بدنبالش اشک توی چشمهایش جمع میشد. آنشب هم اشک آمده بود توی چشم‌هایش، ولی این اشک آن شبی او را میتوانم با جمله‌ایکه خودش گفت توجیه کنم”سه سال بود که در انتظار چنین شبی و چنین موقعیتی بودم”. به استودیوی میثاقیه رفتم آنجا قرار بود جایزه‌ها را بدهند به عزت اله انتظامی.

شاپور قریب گفت: این شب غرور آدم را برمی‌انگیزد چرا که اولین باری است به یک هنرپیشه ایرانی جایزه‌ای میدهند و مثل اینکه اولین بار است به آدم محل میگذارند. آرزو میکنم یک چنین شبی برای من هم برگزار شود.

مهدی میثاقیه: ایکاش بهمان اندازه‌ای که به ورزش این مملکت توجه میشود، به سینما هم نظر لطفی میشد.

امشب مجسمه”هوگو”را که از امریکا به اتحادیه صنایع فیلم ایران رسیده و دیپلم بهترین هنرپیشه سال دنیا از فستیوال شیکاگو را به”عزت اله انتظامی”میدهم. فکر میکنم تمام هنرمندان و کسانی که با هنر سروکار دارند بدون حب و بغض خوشحال هستند.

محمد علی کشاورز: شبی که شنیدم عزت این‌جایزه را برده است از شدت ذوق تا صبح نخوابیدم چرا که سالیان دراز است با او کار کرده‌ام و همیشه کار کردن با او برای من افتخار بوده است. و واقعا جایزه مال او بود. جایزه عزت مال عزت نیست، متعلق به تک‌تک هنرمندان این مملکت است.

نصرت کریمی: امشب شادی من فوق العاده است برای اینکه موفقیت انتظامی تنها موفقیت او نیست، بلکه پیروزی سینمای ایران و هنر بازیگری ایران است. جایزه انتظامی به جهانیان اعلام کرد که ایران فقط نفت و قالی ندارد بلکه هنرپیشه در سطح جهانی هم دارد.

س-راستی مثل اینکه انتظامی در دانشکده شاگرد شماست؟

کریمی: انتظامی شاگرد من است و من خجالت میکشم به او درس بدهم زیرا او دیپلمش را از یک مرجع صلاحیت دار جهانی دریافت کرده است.

“جایزه مال همه است”

انتظامی: بعد از سه سال بالاخره آن چیزی که فکر میکردم انجام شد. این‌جایزه و دیپلم در واقع مال من نیست، مال همه کسانی است که در کار هنری هستند و متعلق است به تمام هنرمندان سینما و تآتر ایران. راست بگویم. بحق قسم متعلق به همه شماست، مال من تنها نیست.

امیدوارم صنعت سینمائی ایران بر مرزهای دور هم شناسانده شود تا دیگر به آن صورتی که در یک مقاله انگلیسی نوشته بودند فیلمی از یک کشور ناشناخته نباشد. من از همه همکارانم و همچنین مهرجوئی تشکر میکنم، حرف آخرم  اینکه:”شمع وقتی آخرین لحظات عمرش را میگذراند شعله بیشتری از خود میسازد”.

سپاسی از طرف تمام منتقدین جهانی برای ساعدی و برای کلیه همکارانش در فیلم”گاو”.

مجله اطلاعات هفتگی: از نامه مدیر هفتمین فستیوال بین المللی فیلم شیکاگو صحبت میکند.

متن نامه: آقای انتظامی عزیز.

به عنوان مدیر هفتمین فستیوال بین المللی فیلم شیکاگو با کمال خوشحالی اعلام میکنم که هیات ژوری انتخاب کنند و بهترین هنرپیشگان، مجسمه نقره‌ای”هوگو”را به شما برای بازی در فیلم گاو اعطا کرده‌اند.

هیات داوران عبارت بودند از:1-“دیو الیوت”، منتقد سینمائی”شیکاگو دیلی نیوز.”

2-“ماری نوبلاش”منتقد سینمائی”شیکاگو تودی”.3-“روجرابرت”منتقد روزنامه”شیکاگوسان تایمز” ‌ ‌4-“جن سیکل”منتقد روزنامه”شیکاگو تریبون”.

در بین اعضاء چند صاحب‌نظر دیگر از جمله منتقد معروف کانادائی بنام”ژان لوف بور”نیز بودند. ما بزودی- اظهار نظر کامل روزنامه‌های شیکاگو را برای شما خواهیم فرستاد”.”میشل جی.کونزا”

منبع: بهار 1357 – کاوه مونیخ


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

مشهورترین ستاره‌های هالیوود قبل از اینکه مشهور شوند (طنز!)

با میدجرنی می‌شود چهره‌ها را جوان کرد، اما تصور کنید که این کار را در مورد شخصیت‌های تخیلی فیلم‌ها انجام بدهیم و تصور کنیم آنهایی که جوانی‌شان را ندیده‌ایم، قبل از پا به سن گذاشتن چگونه بوده‌اند.یودادوایت شروتتانوس…

پرتره خانواده‌های روتین از کشورهای مختلف به کمک هوش مصنوعی ایجاد شد

هوش مصنوعی مدتی است که ما را شگفت زده کرده است. اخیراً با قابلیت‌های هوش مصنوعی در ساخت متون و درک زبان طبیعی برای پاسخ به بسیاری از سؤالات میزان تعجب ما پیشتر شده است.س از ChatGPT،  مایکروسافت هوش مصنوعی خود را همراه با مرورگر Edge و…

داستان واقعی اسکینر: روانشناس مشهور دهه ۱۹۴۰- آیا او واقعا دخترش را در داخل یک جعبه برای آزمایشاتش…

بوروس فردریک اسکینر معروف به بی‌اف اسکینر یک روانشناس، رفتارشناس، نویسنده، مخترع و فیلسوف اجتماعی آمریکایی بود. او در ۲۰ مارس ۱۹۰۴ در Susquehanna در پنسیلوانیا به دنیا آمد و در ۱۸ اوت ۱۹۹۰ در کمبریج، ماساچوست درگذشت.اسکینر بیشتر به خاطر…

مجموعه‌ای از تصاویر عجیب و غریبی که در گوگل مپ و گوگل استریت دیده شده‌اند!

گوگل مپ بسیار کار راه‌انداز است و گوگل استریت اصلا اگر سرعت اینترنت اجازه بدهد، اجازه جهانگردی مجازی به ما می‌دهد.اما برخی اوقات اشخاص به صورت تصادفی و یا حین وب‌گردی‌های طولانی تصاویری در این سرویس‌های گوگل شکار کرده‌اند که بسیار بامزه…

روجلدهای قدیمی مجله‌های کیهان بچه‌ها

کیهان بچه‌ها مجله‌ای بود که در دوران کودکی می‌خریدیم. برای من کیهان بچه‌ها بوی نان می‌دهد! چون پدرم همیشه بعد از رفتن نانوایی؛ نان‌ها را لای مجله می‌گذاشت و وقتی به خانه می‌آمد من دوان دوان می‌رفتم و مجله را از او می‌گرفتم.منابع…

کودکی که از کتابخانه عمومی شهر می‌خواستند بیرون بیندازندش، اما فضانورد شد!

دو برادر به نام‌ها رونالد (چپ) و کارل مک نیر (راست) با 10 ماه اختلاف در جنوب جدا شده به دنیا آمدند. این دو در دوران کودکی تا بزرگسالی جدایی‌ناپذیر بودند.در سال 1959، رونالد مک نیر 9 ساله به یک کتابخانه عمومی در لیک سیتی در کارولینای…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5