افکار منفی را رها کن، آرامش ذهن و خوشبختی را در هر روز زندگیات پیدا کن | معرفی کتاب نینا پیوروال و کیت پتریو

کتاب افکار منفی را رها کن اثر مشترک نینا پیوروال و کیت پتریو است که به همه ما کمک میکند تا آرامش ذهن و خوشبختی را در هر روز زندگی بجوییم و پیدا کنیم.
کتاب افکار منفی را رها کن کتابی است که به ما کمک میکند تا لحظه اکنون را زندگی کنیم چراکه به قول سهراب «زندگی آبتنی کردن در حوضچه اکنون است…»
حتما همه ما میدانیم که افکار منفی چطور میتوانند بر ابعاد و جنبههای مختلف زندگی ما تاثیر بگذارند و همه ما به اینکه باید برای حذف افکار منفی از زندگی خود کاری کنیم، آگاهیم. مشکل و مسئله اصلی این است که روش کار را نمیدانیم. ما چطور میتوانیم وقتی استرس بر ما هجوم میآورد آن را کنترل کنیم؟
این کتاب قرار است به ما همین کار را بیاموزد: نینا پیوروال و کیت پتریو در این اثر، به ما هدیهای عطا میکنند که در تمام عمر به کارمان میآید و این هدیه، چگونگی بیرون راندن افکار منفی از وجودمان و رها کردن تمام آن چیزهایی است که نمیتوانیم کنترل کنیم.
کتاب افکار منفی را رها کن
آرامش ذهن و خوشبختی را در هر روز زندگیات پیدا کن
نویسنده: نینا پیوروالکیت پتریو
مترجم: الهه علوی
ویراستار: سارا بحری
کتاب کوله پشتی
تحقیقات نشان دادهاند که سکوت میتواند به رشد مغز کمک کند. یک تحقیق در سال ۲۰۱۳ نشان داده که حداقل دو ساعت سکوت میتواند سلولهای جدیدی در هیپوکامپ مغز بسازد (بخشی از مغز که در کنترل هیجانات نقش مهمی دارد). سعی کنید کمی آرامش و سکوت را در روز یا هفتهتان وارد کنید، حتی اگر برای ده دقیقه باشد. اگر این کار را هدفمند انجام دهید، بر روحیهٔ شما تأثیر مثبتی خواهد گذاشت و فعالیت مغزتان را به طرز شگفتانگیزی افزایش میدهد.
همانگونه که گلنن دویل ملتون در کتاب جنگجوی عشق میگوید: «ما میتوانیم دو انتخاب داشته باشیم: یا عالی باشیم و دیگران ما را تحسین کنند، یا حقیقی باشیم و دیگران عاشق ما باشند.»
افکارتان را با گفتن جملهٔ زیر متوقف کنید: «صبر کن! الان فقط ذهنم استرس داره. من متوجهم و میدونم چرا استرس داره، اما واقعاً هیچ دلیلی نیست تا برای دهمینبار وارد این مسیر مارپیچ بشم.»
چگونه باید مانع پرسه زدن ذهنتان شوید؟ در واقع چگونه باید اینجا بمانید؟ باید از تغییر دادن تمرکزتان شروع کنید. بهجای اینکه هنگام رفتوآمد به ده چیز متفاوت فکر کنید، چرا سعی نمیکنید درختان مسیر را تماشا کنید یا شکرگزار این باشید که شغلی دارید و هر روز به محل کارتان میروید و بابت کاری که میکنید به شما حقوق میدهند؟ میتوانید به بوی شیرین شامپوی خود دقت کنید و اینکه این بو شما را یاد دوران دبیرستانتان میاندازد. قطعاً افکار و نگرانیها در همین حین به درون ذهن شما میخزند، اما آنها میآیند و میروند – نباید بر شما غلبه کنند یا به شما استرسی وارد کنند. هر زمان که بتوانید روی دنیای اطرافتان تمرکز کنید یا روی چیزهایی که سپاسگزارشان هستید، میتوانید از افکاری که ممکن است باعث نگرانی یا استرستان شوند دوری کنید. نباید اجازه دهید آنها بر شما غلبه کنند.
انتظارات باعث دلسردی میشوند اگر هنوز سطح توقعتان بالاست به این نکته دقت کنید: انتظار چیز ناخوشایندی است. هرچه بیشتر از زندگی انتظار داشته باشید، بیشتر ناامید میشوید.
دکتر سوزان دیوید روانشناس دانشکدهٔ هاروارد میگوید: پذیرفتن احساسات ما، حتی آشفتهترین و سختترین احساسات، هستهٔ اصلی خوشبختی واقعی است. همچنین او معتقد است اگر احساسات را سرکوب کنیم قویتر میشوند. یادتان باشد وقتی میخواهید مانع چیزی شوید آن را قویتر میکنید.
وقتی همهچیز را همانگونه که اتفاق میافتند بپذیریم و سعی نکنیم آنها را تغییر دهیم، بخش عظیمی از نگرانی ما برطرف میشود. بعضی وقایع افتضاح هستند و هیچ اشکالی ندارد. بعضیوقتها احساس افتضاحی درمورد آن وقایع داریم و نمیخواهیم در آن لحظه مثبت باشیم که این هم هیچ اشکالی ندارد. هرچه کمتر بخواهیم وقایع متفاوت باشند، بهتر میتوانیم احساساتمان را کنترل کنیم
هیچ روزنهٔ امیدی نمیتواند جادو کند و آن غم و اندوه را یکشبه پاک کند. شاید هنوز هم لحظاتی توأم با غم، اندوه و دلتنگی را تجربه کنید و این کاملاً عادی است. کاری که روزنهٔ امید انجام میدهد این است که به شما کمی درمان ارائه میکند. این امید میتواند به شما درمورد چیزی که به درونتان رخنه کرده دیدگاهی ارائه کند و اجازه دهد از درون آن فاجعه هدفی پیدا کنید.
راههای زیادی برای بخشیدن دیگران وجود دارد… لازم نیست کار آنها را فراموش کنید، فقط کافی است بگذرید. شما هیچوقت نمیتوانید تمام چیزهایی را که آزارتان دادهاند فراموش کنید – آنها همیشه بخشی از شما و حافظهٔ شما باقی میمانند، اما اگر بیشتر روی زمان حال تمرکز کنید، کمتر به آن افکار میچسبید.
وقتی ما وارد یک جنگل میشویم، تمام حیوانات را یک اندازه دوست داریم. از مورچهٔ کوچک گرفته تا تنبل خوابالو، میمون بازیگوش و پرندگان زیبا. حتی ببرهای وحشی را هم دوست داریم، اما – هیچوقت سعی نمیکنیم پا روی دم ببر بگذاریم و با او بازی کنیم. بهتر از هرکسی میدانید که او به شما حمله خواهد کرد. بنابراین او را دوست دارید اما با رعایت فاصله دوستش دارید. بووووم!! و قضیه حل شد. شما هنوز هم با همه یکسان برخورد میکنید، اما از ببرهای زندگیتان کمی فاصله میگیرید. این فاصلهگذاری ممکن است مربوط شود به اعضای خانوادهتان، دوستانتان که دهههاست آنها را میشناسید یا همکاری که تقریباً از ابتدای دوران کاریتان با او بودهاید. اگر این رابطه برای شما خوب نیست هیچ اشکالی ندارد که چند قدم به عقب بردارید. هنوز هم میتوانید آن شخص را دوست داشته باشید، اما میتوانید این کار را با فاصله انجام دهید. این باعث میشود بهجای اینکه هر بار کارهای منفی او تحریکتان کند و مجبور باشید چرخهٔ عصبانیت و بخشش را مدام تکرار کنید، احساسات مثبت را در خودتان پرورش دهید.
وقتی ذهن حراف شما شروع کرد به بازی کردن با افکارتان، از ذهن مشاهدهگرتان استفاده کنید تا بگوید: «تا ساعت هفت شب حق نداری به این موضوع فکر کنی.» این موضوع را گوشهای بگذارید و از روز آفتابی خود لذت ببرید و سپس هر زمان که فرصت شد سراغ آن موقعیت منفی بروید تا درموردش تصمیم درستی بگیرید. وقتی تایمر زنگ خورد یادتان باشد که باید به زندگی برگردید و از آن لذت ببرید. سعی کنید روی دید وسیع تمرکز کنید، برای آنچه دوروبرتان هست شکرگزار باشید، از یک اسکوپ بستنی لذت ببرید، به ویدئوهای یوتیوب بخندید یا یک شام عالی درست کنید. ما میدانیم که همیشه هم نمیشود با چالشها دستوپنجه نرم کرد و نمیخواهیم شما را به این قضیه تشویق کنیم، فقط میخواهیم تکنیکی را با شما در میان بگذاریم؛ چون میدانیم زندگی همیشه هم کامل نیست. این تکنیک برای بعضیها جواب میدهد؛ چون زندگی همیشه هم عالی نیست.
یکی از راههای خوبی که میتوانید لحظه را درک کنید این است که حواس پنجگانهتان را در آغوش بگیرید. سعی کنید هر لحظه فقط روی یک چیز تمرکز کنید – صدای باس، صدای جیغ جمعیت، هیجان دوستتان که کنارتان بالا و پایین میپرد، احساسی که موسیقی به شما میدهد و غیره. این کار میتواند از توجه کردن به افکار ذهن حرافتان جلوگیری کند
وقتی آگاهانه افکار چالشبرانگیز را با افکار مثبت جایگزین کنید یا حتی با افکار خنثی، متوجه تغییر خواهید شد. ضربان قلبتان آرام میشود. شانههایتان از سمت گوشها پایین میآیند و آرام میگیرند، اخم ابروهایتان از بین میرود و بدنتان حس آرامتری خواهد داشت. دقیقاً در همین موقع میتوانید لحظات سرشار از آرامش را در هر روزِ خود پیدا کنید. آیا میخواهید از بهترین قسمت روند رسیدن به اندکی آرامش مطلع شوید؟ نیاز نیست در نحوهٔ زندگیتان هیچگونه تغییر فاحشی بدهید. کارهای روزانه را طبق روال انجام دهید. به زندگی اجتماعیتان نیز طبق روال ادامه بدهید. به کلاسهای ورزشیتان بروید. در محل کار بهترین باشید. ما نمیخواهیم شما انجام هیچیک از اینها را متوقف کنید. در واقع رسیدن به آرامش به دلیل میلیونها فکری که در سر ما میگذرند سخت میشود، نه بهخاطر زندگی پرمشغلهای که داریم. وقتی شما از آنچه مدام در ذهنتان میگذرد آگاه شوید، میتوانید کمکم کاری برایش انجام دهید و هنگامی که یاد میگیرید چگونه ذهنتان را آرام کنید، دیگر مهم نیست از نظر فیزیکی چه کاری انجام میدهید؛ لحظات سرشار از آرامش میتوانند متعلق به شما باشند.
حتی وقتی به یک لحظه استراحت نیاز دارید. بهترین قسمت این است که به هیچچیزی نیاز ندارید بهجز «خودتان و چند ثانیه وقت» تا از مزیتهای این کار لذت ببرید. وقتی در یک بحث به نقطهٔ شکست میرسید و چیزی نمانده از عصبانیت بترکید، نفس عمیقی بکشید. درست قبل از اینکه در عروسی پسرخالهتان سخنرانی کنید یا هنگامی که میخواهید به یکی از دوستانتان بگویید نمیتوانید به شام تولدش بروید، چند ثانیه وقت بگذارید تا این تمرین را انجام دهید. چند ثانیه از همهٔ کارها دست بردارید و نفس عمیق بکشید. یا حتی بهطور منظم بعدازظهرهای سهشنبه وقتی دنبال لحظهای آرامش هستید دستتان را روی شکمتان بگذارید و این تمرین را انجام بدهید.
وقتی زندگی مثل طوفان با سرعت باورنکردنیاش دوروبرتان در گردش است، یک انتخاب دارید: یا میتوانید اجازه دهید طوفان شما را از اینسو به آنسو ببرد، یا در چشم طوفان آرام باشید. این همان لحظهای است که کاملاً در زمان حال زندگی میکنید و از ذهن مشاهدهگرتان استفاده میکنید تا شما را از دل طوفان وحشی بیرون بکشد و به چشم آرام طوفان که در قلبش قرار دارد ببرد. آنجاست که در چشم طوفان مینشینید و بهجای اینکه درگیر مشکلات پیرامونتان شوید آنها را نظاره میکنید.
یک نفس عمیق بکشید. شاید فکر کنید: «اما مگه من همیشه نفس نمیکشم؟» درکل بله، اما این چیزی نیست که داریم درموردش حرف میزنیم. ما میخواهیم شما یک نفس حقیقی بکشید. نفسی که واقعاً به آن آگاه باشید. نفسی که بهعمد میکشید. در طی روز از طریق قفسهٔ سینهتان سطحی نفس میکشید. وقتی احساسات منفیای مانند عصبانیت، استرس یا نگرانی را تجربه میکنید، نفس کشیدنهایتان سطحیتر میشود. حتی گاهی ممکن است فراموش کنید نفس بکشید.
باید از تغییر دادن تمرکزتان شروع کنید. بهجای اینکه هنگام رفتوآمد به ده چیز متفاوت فکر کنید، چرا سعی نمیکنید درختان مسیر را تماشا کنید یا شکرگزار این باشید که شغلی دارید و هر روز به محل کارتان میروید و بابت کاری که میکنید به شما حقوق میدهند؟ میتوانید به بوی شیرین شامپوی خود دقت کنید و اینکه این بو شما را یاد دوران دبیرستانتان میاندازد. قطعاً افکار و نگرانیها در همین حین به درون ذهن شما میخزند، اما آنها میآیند و میروند – نباید بر شما غلبه کنند یا به شما استرسی وارد کنند. هر زمان که بتوانید روی دنیای اطرافتان تمرکز کنید یا روی چیزهایی که سپاسگزارشان هستید، میتوانید از افکاری که ممکن است باعث نگرانی یا استرستان شوند دوری کنید. نباید اجازه دهید آنها بر شما غلبه کنند.
استراحت کمک میکند تنفستان را آرام کنید، عضلات خود را شُل کنید، و کمک میکند هنگامی که تختهگاز جلو میروید، بتوانید سیستم خود را بازسازی کنید. به این فکر کنید که چگونه میتوانید استراحت کنید و برای خود کمی لحظات آرام در ماه، هفته و حتی روزهای خود فراهم کنید. شاید استراحت برای شما به این معناست که به موزیک آرامشبخشی گوش دهید، هنگام نیاز چُرت بزنید، یک کتاب خوب بخوانید یا با لباس راحتی فقط بنشینید و هیچ کاری نکنید. بهجای اینکه این فعالیتها را «تنبلی» در نظر بگیرید، ارزشهای سودمند آنها را ببینید. استراحت کردن به مغز شما کمک میکند آرام بگیرد و به مسائل استرسزایی که به وجود میآیند کمتر واکنش نشان دهد، بهویژه به افکار منفی.
تصویرسازی هدف، راهی عالی است برای اینکه بتوانید نزدیکتر به خودِ واقعیتان زندگی کنید. آنچه از خودتان میخواهید را تصور کنید و سپس ببینید که چه چیزهایی آشکار میشوند. وقتی شروع کنید به تصویرسازی از آنچه در زندگی میخواهید، تصویر بهتری از خودِ واقعیتان میگیرید. مغز شما نمیتواند تفاوت بین یک تجربهٔ واقعی و یک موقعیت خیالی را تشخیص دهد؛ بنابراین تصویرسازی مداوم شکست، شما را به جای خوبی نخواهد رساند. از طرفی اگر آیندهٔ خود را آنگونه که دلتان میخواهد تصویرسازی کنید، ممکن است به آن نقطه برسید. البته این موضوع به صبر و زمان زیادی نیاز دارد.