فیلم جنگوی رها از بند – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Django Unchained 2012
فیلمنامهنویس و کارگردان: کوئنتین تارانتینو بازیگران: جیمی فاکس (جنگو)، کریستوفر والتر (دکتر کینگ شولتز)، لئوناردو دی کاپریو (کالوین کندی)، کری، واشینگتن (بروم هیلدا)، ساموئل ال. جکسون (استیون)، ۱۶۵ دقیقه، درجه نمایشی. R
به کلاس تاریخ آلترناتیو پروفسور کوئنتین تارانتینو خوش آمدید. پروفسور در کلاس قبلی خود، اراذل بیابرو، ترتیب رایش سوم را داد و آدولف هیتلر را به درک واصل کرد. پروفسور تارانتینو، حالا در تازهترین کلاس خود، جنگوی رها از بنده به سراغ تاریخ برده داری در آمریکا رفته تا همهٔ بردهداران نامرد روزگار را نفله کند.
جنگوی رها ازبند یک فیلم بلند ۱۶۵ دقیقهای است که حتی یک دقیقهاش هم اضافه نیست، در بین فیلمهایی که در سال ۲۰۱۲ دیدهایم، جنگو از همه سرگرمکنندهتر است. فیلم در حکم یک غافلگیری است؛ چه در ساحت داستان، چه در ساحت انتخاب بازیگران، چه در ساحت اضطراب آفرینی و تنش زایی، دیالوگ طبق معمول مبهوتکننده است. و هیچکس بهتر از تارانتینو و بازیگران تحت فرماناش بلد نیست روی خط باریک بین واقعیت (تراژدی) و غیر واقعیت (فارس) حرکت کند.
تارانتینو طی دوران حرفهایاش به ژانرهای سینمایی مورد علاقهاش ادای دین کرده است. جنگو ادای دین تارانتینو به ژانر وسترن است؛ هر چند که او به شیودی خاص خودش ادای دین میکند و در نتیجه فبلماش جدای از این که وسترن است، یک جورهایی انتقامی و کمیک هم هست. تارانتینو ماهرترین کارگردان سینما در تعدیل صحنههای خونین کشت و کشتار به لحظات خنده و شوخی است. جنگو با وجودی که صحنههای بسیار خشنی دارد اما بیش از هر فیلم کمدی سال ۲۰۱۲ از تماشاگرش خنده میگیرد. تماشاگر فیلمهای تارانتینو توقعات مشخصی از او دارد که وی تقریبا به همهٔ این توقعات در فیلم تازهاش پاسخ گفته است صحنههای اکشن سوپر پرملاط کوتاه اما به شدت بیرحمانه مقادیر زیادی خون و دهن کجی فیلمساز به ((حقایق تاریخی)).
قصهٔ فیلم در سال ۱۸۵۸ در ایالت تگزاس آمریکا آغاز میشود. جنگو (جیمی فاکس) یک بردهٔ سیاهپوست فراری است که یک جایزه بگیر به اسم دکتر کینگ شولتز (کریستوفر والتز) تعقیباش میکند. شولتز دندانپزشکی است که تغییر شغل داده و به حرفی جایزه بگیری رو آورده است. دکتر شولتز هیچ اعتقادی به برده داری ندارد و به همین دلیل جنگو را آزاد میکند، دیری نمیگذرد که این دو به عنوان یک زوج جایزه بگیر همکار یکدیگر میشوند. آنها پس از سمپری کردن یک زمستان پردرآمد، عازم میسی سی پی میشوند، هدف آنها از رفتن به میسی سی پی یافتن محل نگهداری بروم هیلدا (کری واشینگتن)، همسر جنگو، است آنها سرانجام پی میبرند که همسر جنگو در مزرعهای که صاحباش آدم خشن و بیرحمی به اسم کالوین کندی (لئوناردو دی کاپریو) است، نگهداری میشود. دکتر و جنگو ترتیبی میدهند تا به مزرعهٔ کندی دعوت شوند و سپس …
تارانتینو به روال فیلمهای قبلیاش، این بار نیز بازیهای به یادماندنیای از بازیگراناش گرفته است. ((روند احیای بازیگران لایق اما فراموش شده))، که تخصص تارانتینو است. این بار شامل حال فاکس و دن جانسون شده است، فاکس که به عنوان یک بازیگر دراماتیک صاحب سبک در سالهای اخیر نتوانسته بود خودی نشان بدهد. حالا او در نقش جنگو ثابت کرده که تواناییهای بازیگریاش هیچ حد و مرزی نمیشناسد، شیمی فاکس و والتز نیز به شدت کارآمد است. والتز مثل فیلم قبلی تارانتینو خبرهکننده است. لئوناردو دی کاپریو هم در یک نقش مکمل نادر به ما نشان میدهد که چه توانایی بیبدیلی در ایفای نقشهای منفی نفرتانگیز دارد.
یکی از بهترین ویژگیهای فیلمهای تارانتینو، و مخصوصا همین فیلم جگوی رها ازبند، این است که تماشاگر هرگز نمیتواند مطمئن باشد که روایت به کدام سمت و سو حرکت میکند. تارانتینو از غافلگیر کردن تماشاگر لذت میبرد؛ غافلگیریهایی که بعضا بسیار خشن و بیرحمانه است. اما خشونت در فیلمهای تارانتینو گرچه شدت زیادی دارد و فوق العاده خونین است، اما غیر انسانی و پریشانکننده نیست.
جنگو گرچه از حیث فنی یک وسترن است اما تارانتینو خودش را در قید وبندهای ژانر اسیر نکرده است. او از عناصر موجود در فیلمهای عامه پسند دههٔ هفتادی به وفور استفاده کرده است و به این ترتیب بر انرژی جنبشی فیلماش اضافه کرده است. جگو در عین حال یک فیلم جدی با مقادیر زیادی حرفهای جدی دربارهٔ نحوهٔ برخورد بردهداران سفید پوست با سیاهپوستان در جنوب آمریکاست. فیلم در عین حال، اسطورهٔ فیلمهای حماسیای از نوع بربادرفته را بر باد میدهد و تیر خلاص را بر ذهنیت استثمارگرانه خالی میکند. جنگو در بین فیلمهای تارانتینو، از همه کمتر نیهیلیستی است. شاید بالا رفتن سن باعث شده که تارانتینو اندکی ملایمتر شود و از شدت بدبینیهایش اندکی کاسته شود، در بحث دربارهی اینکه جنگو شایستگی ورود به فهرست بهترین فیلمهای تارانتینو (سگدانی، قصهٔ عامه پسند و اراذل بیآبرو) را دارد یا خیر، همچنان گشوده است. اما در هر حال، جنگو یکی از سرگرمکنندهترین و دلپذیرترین فیلمهایی است که طی سالهای اخیر دیدهایم.
منبع: نشریه دنیای تصویر