فیلم های شبیه Django Unchained – انتقام، عدالت و خشونت سینمایی با چاشنی آزادی

فیلم Django Unchained به کارگردانی کوئنتین تارانتینو در سال ۲۰۱۲، اثری جسورانه، خونبار و در عین حال سرشار از طنز سیاه است که با نگاهی خاص به دوران بردهداری در آمریکا میپردازد. جیمی فاکس در نقش جنگوی آزادشده، کریستف والتس در نقش دکتر شولتز، شکارچی جایزه و لئوناردو دیکاپریو در نقش مزرعهدار سادیست کالوین کندی، ترکیبی فراموشنشدنی از بازیهای درخشان را ارائه میدهند. داستان فیلم درباره تلاش جنگو برای نجات همسرش از چنگال بردهداران و بازپسگیری کرامت ازدسترفته است. فضای فیلم ترکیبی از وسترن اسپاگتی، تریلر انتقامی، و طنز تلخ است که به سبک تارانتینو، از طریق دیالوگهای طولانی، خونریزی اغراقشده و تدوین موسیقایی روایت میشود. این فیلم در عین سرگرمکنندگی، بازتابی از تاریخ تاریک نژادپرستی در آمریکا نیز هست.
یکی از نقاط قوت Django Unchained، تلفیق عناصر ژانر وسترن با دغدغههای اجتماعی است، آن هم به شیوهای که هم مخاطب عام را مجذوب میکند و هم منتقدان را به تحسین وامیدارد. استفاده از موسیقی معاصر در پسزمینهٔ تصاویر تاریخی، بهویژه آهنگهایی از ریک راس و انیو موریکونه، هویت خاصی به فیلم میدهد. خشونت فیلم نه صرفاً بصری، بلکه در خدمت ساختن یک جهان استعاری برای انتقام نمادین است. همچنین روایت دوگانه شخصیتها، بهویژه تضاد میان دکتر شولتز و کالوین کندی، فیلم را از سطح یک داستان انتقامی فراتر میبرد. Django Unchained نمایشی است از خون و آزادی، آمیخته با طنزی مرگبار و قهرمانی که با گلولههایش تاریخ را بازنویسی میکند.
فیلم توانست در اسکار ۲۰۱۳، جایزه بهترین فیلمنامه اورجینال را برای تارانتینو و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای کریستف والتس بهدست آورد. بازی دیکاپریو نیز با وجود عدم نامزدی در آن سال، یکی از ماندگارترین نقشآفرینیهای کارنامهاش است. سبک بصری فیلم، بهویژه استفاده از رنگهای تند، نماهای اسلوموشن، و مونتاژهای انفجاری، بار دراماتیک و کمیک اثر را بهخوبی برجسته میکند. در میان تمام آثار تارانتینو، این فیلم بیش از همه بر روی نجات و رهایی فردی تمرکز دارد. قهرمان داستان نه تنها علیه دشمنان بیرونی، بلکه علیه نظامی قرنها سرکوب و تحقیر میجنگد.
1- فیلم 12 Years a Slave
فیلم 12 Years a Slave به کارگردانی استیو مککویین در سال ۲۰۱۳، یکی از واقعگرایانهترین و تلخترین بازنماییهای سینمایی از دوران بردهداری در آمریکاست. چیوتل اجیوفور در نقش اصلی، مرد آزادی است که ربوده شده و به بردگی فروخته میشود، و برای بازپسگیری آزادیاش، دوازده سال رنج میبرد. در کنار او مایکل فاسبندر، لوپیتا نیونگو و برد پیت نقشآفرینیهایی قدرتمند ارائه میدهند. فیلم با لحنی جدی، بیپرده و دردآور، خشونت و تحقیر نژادی را بهگونهای مستندگونه و تأثیرگذار به تصویر میکشد. موسیقی متأثرکننده هانس زیمر و تصاویر شاعرانه فیلم، بهگونهای ضدتجملی، درد عمیق آن دوران را به مخاطب منتقل میکند.
همچون Django Unchained، این فیلم نیز درباره فردی سیاهپوست است که علیه بردگی و تحقیر میجنگد، اما در بستری واقعگراتر و بدون طنز روایت میشود. حس همدلی در این فیلم با شدت بیشتری بر ذهن مخاطب اثر میگذارد. 12 Years a Slave برخلاف لحن اغراقشده و آزادانه فیلم تارانتینو، با سکوت، شکنجههای تدریجی و واقعنمایی دردناک، تاثیر عمیقتری بر جای میگذارد. هر دو فیلم، جنبهای متفاوت از رنج و مقاومت را تصویر میکنند. این فیلم برای کسانی که به دنبال تصویر واقعبینانهتری از تاریخ بردهداری هستند، اثری ضروری و تکاندهنده است.
2- فیلم Inglourious Basterds
فیلم Inglourious Basterds ساختهٔ کوئنتین تارانتینو در سال ۲۰۰۹، اثری دیگر از این کارگردان است که روایتی تخیلی و ضدتاریخی از جنگ جهانی دوم ارائه میدهد. برد پیت، کریستف والتس، ملانی لوران و مایکل فاسبندر از جمله بازیگران این فیلم هستند. داستان درباره گروهی از سربازان یهودی-آمریکایی است که مأموریت دارند رهبران نازی را در فرانسه اشغالی ترور کنند. فیلم با ساختاری چندبخشی، دیالوگهای طولانی و صحنههای خشونتآمیز غیرمنتظره، فرمی کاملاً تارانتینویی دارد. حضور کریستف والتس در نقش سرهنگ هانس لاندا، یکی از بهیادماندنیترین آنتاگونیستهای قرن بیستویکم را رقم میزند.
شباهت میان این فیلم و Django Unchained نه تنها در سبک و لحن، بلکه در نوع انتقامگیری تاریخی است؛ قهرمانان هر دو فیلم گذشتهای سیاه را به شکلی فانتزی بازنویسی میکنند. لحن فیلم با طنز، خشونت و نمادگرایی ترکیب شده تا در عین سرگرمکنندگی، ساختارهای قدرت و ظلم را به چالش بکشد. موسیقی نامتعارف، ساختار غیرخطی و بازی با ژانرها، امضای روشن تارانتینو در هر دو اثر است. Inglourious Basterds نیز همچون Django Unchained، تاریخ را بستری برای روایت رهایی، مقاومت و انفجار خشم جمعی میسازد. فیلمی است که در آن فانتزی، نقد تاریخی و لذت سینمایی در هم میآمیزند.
3- فیلم The Hateful Eight
فیلم The Hateful Eight سومین اثر این فهرست از کوئنتین تارانتینو است که در سال ۲۰۱۵ بهنمایش درآمد. بازیگرانی چون ساموئل ال. جکسون، کرت راسل، جنیفر جیسن لی، والتون گاگینز و تیم راث در این فیلم ایفای نقش میکنند. داستان در دوران پس از جنگ داخلی آمریکا روایت میشود و گروهی از افراد مشکوک را در مهمانخانهای گرفتار طوفان برف میکند. فیلم با روایت آهسته، دیالوگهای پرکشش و تعلیق مرموز، فضایی تئاتری و ایزوله خلق میکند که در آن خشونت، نفرت و بیاعتمادی موج میزند. فیلمبرداری با لنزهای ۷۰ میلیمتری و موسیقی استادانه انیو موریکونه، جلوهای کلاسیک و در عین حال سینمایی به اثر داده است.
مانند Django Unchained، این فیلم نیز در دوران پس از بردهداری، در فضایی خشن و با شخصیتهایی با گذشتههای تاریک جریان دارد. خشونت در این فیلم نه صرفاً بصری، بلکه روانشناختی و گفتاری است؛ جایی که هر کلمه میتواند جرقهای برای انفجار باشد. هر دو فیلم جهانهایی بسته با نیروهایی متضاد خلق میکنند که در نهایت به خشونتی انفجاری ختم میشوند. شخصیتهای سیاهپوست در هر دو فیلم نقشی محوری دارند و مسأله نژاد، خشونت و عدالت در پسزمینهٔ داستانها جاری است. The Hateful Eight اثری است که همچون Django Unchained، به بازخوانی فانتزی تاریخ در بستری خشن، پرتنش و کاملاً سینمایی میپردازد.
4- فیلم 3:10 to Yuma
فیلم 3:10 to Yuma به کارگردانی جیمز منگولد در سال ۲۰۰۷، بازسازیای تحسینشده از وسترنی کلاسیک است که دو شخصیت متضاد را در موقعیتی تنشزا و روانشناختی درگیر میکند. کریستین بیل در نقش مزرعهداری بیپول و راسل کرو در نقش راهزنی کاریزماتیک ظاهر میشوند. داستان درباره تلاش مردی معمولی برای تحویل یک جنایتکار خطرناک به قطار ساعت ۳:۱۰ است که او را به دادگاه خواهد رساند. فیلم با تعلیق بالا، کاراکترهای چندلایه و نماهای سینمایی، فضای خشن و در عین حال انسانیِ وسترن را بازآفرینی میکند. موسیقی متن، فیلمبرداری و نبردهای درونی شخصیتها، آن را به اثری فراتر از اکشن و تیراندازی تبدیل کردهاند.
شباهت آن با Django Unchained در ترکیب سنتهای ژانر وسترن با شخصیتهایی ضدقهرمان و درگیر اخلاقیات متضاد است. هر دو فیلم درباره انسانهایی است که در شرایط بحرانی، باید از میان بزدلی یا شرافت، یکی را برگزینند. خشونت در این فیلم نیز زاده تضادهای روانی و اجتماعی است، نه صرفاً جلوههای بیرونی. پیچیدگی روابط میان شخصیتها، آن را به اثری شخصیتمحور و عمیق بدل میسازد. 3:10 to Yuma تجربهای کلاسیک و مدرن از وسترن است که پرسشهای اخلاقی را در دل خشونت مطرح میکند.
5- فیلم Lawless
فیلم Lawless ساخته جان هیلکات در سال ۲۰۱۲، روایتی خشن و واقعگرایانه از دوران ممنوعیت الکل در آمریکا است که سه برادر قاچاقچی را در مقابل دستگاه فاسد قانون قرار میدهد. تام هاردی، شایا لباف، جسیکا چستین و گای پیرس در نقشهای اصلی ایفای نقش میکنند. داستان فیلم بر پایه وقایع واقعی و رمانی از مت باندورانت ساخته شده و در فضای روستایی و پرتنش ویرجینیا میگذرد. فیلم با فضایی تیره، تصاویر خاکی، موسیقی بلوز و بازیهای کنترلشده، تجربهای خشن اما شاعرانه از مبارزه برای بقا ارائه میدهد. شخصیتهای فیلم میان غیرقانونیبودن و افتخار خانوادگی، انتخابهای دشواری پیش رو دارند.
همانند Django Unchained، این فیلم نیز درباره مقاومت فردی در برابر سیستمی ناعادلانه است که قانون را ابزاری برای سرکوب قرار داده است. خشونت فیلم بیپرده و زمخت است، اما در عین حال با دقتی بصری و احساسی ارائه میشود. برادران باندورانت همچون جنگو، برای چیزی فراتر از پول یا قدرت میجنگند: حیثیت. Lawless اثری است درباره افتخار، خون و وفاداری در دورانی که قانون معنای خود را از دست داده است. فیلمی مملو از سکوتهای سنگین، انفجارهای ناگهانی و زیبایی تاریک تاریخ.
6- فیلم The Proposition
فیلم The Proposition به کارگردانی جان هیلکات و نویسندگی نیک کیو در سال ۲۰۰۵، وسترنی تاریک و شاعرانه است که در فضای استعماری استرالیا جریان دارد. گای پیرس، ری وینستون و امیلی واتسون در این اثر هنرنمایی میکنند. داستان درباره سه برادر جنایتکار است که یکی از آنها توسط پلیس دستگیر میشود و مأموریت مییابد تا برادر بزرگترش را برای نجات جان برادر کوچکتر بکشد. فیلم با لحن خشونتبار، موسیقی مینیمالیستی و چشماندازهای دشتهای سوخته، تجربهای بیرحم اما عمیق ارائه میدهد. تقابل میان قانون، اخلاق و خانواده، تم محوری این اثر است.
مانند Django Unchained، این فیلم نیز درباره تلاش فردی است برای رهایی از زنجیر گذشته و رسیدن به نوعی رستگاری، آن هم در بستری خشن و بیرحم. فضای بیابانی، خشونت فیزیکی و روانی و تقابل شخصیتهایی خاکستری، میان این دو اثر پیوندی حسی ایجاد میکند. در هر دو فیلم، آزادی تنها از مسیر خون و خیانت میگذرد. The Proposition از نظر فرم و محتوا، اثری است فلسفی، وسترن و عمیق که بهجای شعار، زخمها را روایت میکند. فیلمی برای آنان که سینمای وسترن را نه فقط بهخاطر اسلحه، بلکه برای اندیشهاش میخواهند.
7- فیلم Outlaw King
فیلم Outlaw King ساخته دیوید مکنزی در سال ۲۰۱۸، داستان زندگی رابرت بروس، پادشاه اسکاتلند را در نبرد با انگلستان به تصویر میکشد. کریس پاین در نقش رابرت، مبارزی مغرور و مصمم است که در مسیر استقلال ملت خود، باید با دشمنان خارجی و تردیدهای داخلی مواجه شود. فیلم با سکانسهای جنگی پرشکوه، طراحی صحنههای تاریخی و تصویربرداری طبیعی از مناظر اسکاتلند، نمایشی حماسی از مقاومت است. روایت فیلم با تمرکز بر رنج، فداکاری و میهندوستی، درونمایهای انسانی و دراماتیک دارد. موسیقی فیلم، لحن روایت را به عمق تراژیک آن میافزاید.
درست مانند Django Unchained، این فیلم نیز درباره رهایی از سلطه و بازیابی کرامت انسانی در مواجهه با قدرتی سرکوبگر است. شخصیت اصلی با وجود شکستهای پیاپی، برای آرمانی بزرگتر از خود میجنگد. خشونت فیلم، بهجای اغراق، ابزاری برای واقعگرایی و نشاندادن بهای آزادی است. فیلم بهجای افسانهسازی، سیر واقعی از رنج تا ایستادگی را نمایش میدهد. Outlaw King برای مخاطبانی است که میخواهند وسترنهای تاریخی را در شکل اروپاییشان تجربه کنند.
8- فیلم The Salvation
فیلم The Salvation به کارگردانی کریستین لورتینگ محصول سال ۲۰۱۴، وسترنی دانمارکیست که با نقشآفرینی مدس میکلسن، اوا گرین و جفری دین مورگان، به روایت انتقامی شخصی در قلب غرب وحشی میپردازد. داستان درباره مهاجری است که خانوادهاش توسط جنایتکاران کشته میشود و او برای گرفتن انتقام، با فساد سیستماتیک و خشونت بیحد مواجه میگردد. فیلم با تصاویر گسترده، نورپردازی خشن و لحن سرد، فضایی کلاسیک و در عین حال اروپایی به وسترن میبخشد. سکوت شخصیت اصلی، نماد صبر، درد و انفجار قریبالوقوع درونی است. بازی بدون دیالوگ اوا گرین نیز به بار احساسی فیلم میافزاید.
همچون Django Unchained، این فیلم نیز از روایتی شخصی برای نقد نظامی ناعادلانه بهره میبرد. خشونت، فریاد انسان در برابر جهانی بیاخلاق است. فیلم برخلاف آثار هالیوودی، بیشتر بر تنهایی قهرمان و سکوت ویرانگر تمرکز دارد. طراحی لباس، معماری و فضاهای خالی، احساسی از گمگشتگی و قساوت در دل طبیعت را منتقل میکنند. The Salvation برای مخاطبانی است که به وسترنهای روانشناختی با رگههایی از سینمای شمال اروپا علاقهمندند.
9- فیلم Hostiles
فیلم Hostiles ساخته اسکات کوپر در سال ۲۰۱۷، درامی وسترن و تاریک است که در سالهای پایانی قرن نوزدهم در آمریکا رخ میدهد. کریستین بیل، رزاموند پایک و وس استودی در نقشهایی پیچیده ظاهر میشوند. داستان درباره افسری که مأمور میشود یکی از دشمنان قدیمیاش، رئیس قبیلهای بومی را به زادگاهش بازگرداند، شکل میگیرد. فیلم با تأمل بر خشونت، دشمنی نژادی، و امکان آشتی، در دل مناظر خشن اما زیبا، ترکیبی از وسترن و درام روانشناختی ارائه میدهد. موسیقی و طراحی صحنه، حس انزوا، درد و آرامش ناگهانی را در سراسر روایت میپراکنند.
درست مانند Django Unchained، این فیلم نیز درباره تطهیر از خشونت، درک متقابل و رستگاری از طریق همزیستی است. شخصیتها در میانهٔ مرزهای دوست و دشمن، مجبورند دوباره معنای انسانیت را بیابند. خشونت در اینجا ابزاری برای پالایش روان و گشودن زخمهای کهنه است. تعامل آرام میان شخصیتهای متضاد، لایههایی از تراژدی و امید به فیلم افزوده است. Hostiles تجربهای آرام، عمیق و باشکوه از ژانر وسترن برای دوستداران تأمل و معنا است.
10- فیلم Brimstone
فیلم Brimstone به کارگردانی مارتین کولهوون در سال ۲۰۱۶، اثری وسترن، مذهبی و دلهرهآور است که داستان دختری لال را روایت میکند که با کشیشی مرموز و سادیست روبهرو میشود. داکوتا فنینگ، گای پیرس و کیت هرینگتون نقشهای اصلی را ایفا میکنند. روایت فیلم بهصورت غیرخطی و در چهار فصل تقسیم شده که به تدریج رازهای تاریک گذشته را افشا میکند. فیلم با لحن تیره، خشونت روانی و تصاویر عذابآور، تجربهای منحصربهفرد و تکاندهنده از وسترن اروپایی خلق کرده است. ترکیب مذهب، زنستیزی و انتقام، محتوای فیلم را به قلمرویی خاص و جسورانه میکشاند.
مانند Django Unchained، این فیلم نیز درباره بازپسگیری اختیار و نجات فردی است که از نظامی مذهبی و مردسالار گریزان است. لحن فیلم اما بسیار تاریکتر، نمادینتر و دردآورتر است. شخصیت زن، همچون جنگو، برای رهایی از ظلم مطلق به نقطهای از خشونت شخصی میرسد. Brimstone تلفیقی از وسترن، وحشت و تراژدی است که همچون رویا یا کابوسی تاریخی، در ذهن مخاطب باقی میماند. فیلمی است برای آنان که مرزهای ژانر را دوست دارند کشف کنند.