فیلم سرزمین موعود – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Promised Land 2012

کارگردان: گاس ون سنت.
بازیگران: مت دیمون (استیو باتلر)، فرانسیس مکدورمند (سو تاماسون)، هال هالبروک (فرانک پیتس)، جان کراسینسکی (داستین نوبل)، رزماری دیویت (آلیس)، ۱۰۷ دقیقه، درجه نمایشی. R
((طبیعت، پاداش و جزا را نمیشناسد، تنها پیامد را میشناسد.)) هارس انسلی واچل
درامهایی با موضوعات اجتماعی گهگاه توانستهاند توجه عموم تماشاگران را به خود جلب کنند، اما سرزمین موعود به رغم نیتهای خیرش و نگاه انسانیاش به موضوع قادر به جلب توجه عموم تماشاگران نیست. آنچه این فیلم را نابود کرده، پانزده دقیقهی پایانی آن است که فیلم را تبدیل بهتریبونی برای موعظههای سیاسی و اجتماعی میکند. با وجود این، قبل از اینکه فیلم به پانزده دقیقهٔ پایانی مرگبارش برسد همهٔ ویژگیهای یک فیلم خوب را به نمایش میگذارد. متأسفانه همهٔ این صحنههای خوب به واسطهٔ همان پانزده دقیقهٔ بد پایانی، به سرعت از ذهن تماشاگر پاک میشود.
موضوع محوری فیلم دربارهٔ نبرد میان توسعهٔ صنعتی و حفظ محیط زیست است. هر چند که چنین موضوعی حالا تبدیل به یک موضوع تکراری شده است اما از آنجایی که مشکل فوق همچنان به قوت خویش باقی است بنابراین نمیتوان آن را کهنه شده قلمداد کرد. به هر حال تا زمانی که حرص و طمع شرکتهای بزرگ صنعتی و اقتصادی برای کسب درآمدهای بیشتر وجود دارد محیط زیست ما از نابودی در امان نخواهد بود و نبرد این دو نیز ادامه خواهد داشت.
سرزمین موعود موضوعی را مورد توجه قرار داده که در آمریکای امروز و به ویژه در دو ایالت پنسیلوانیا و نیویورک، بسیار رایج است. شرکتهای معظم تولید گاز پس از شناسایی منابع گاز زیرزمینی با پیشنهادهای مالی وسوسهانگیز به سراغ مالکان زمینها (غالبا مزارع کشاورزی) میروند تا رضایت آنها را برای اجاره دادن زمینهایشان جهت حفاری و استخراج گاز جلب کنند. فعالان محیط زیست معتقدند که حفاری زمینهای کشاورزی برای استخراج گاز باعث آلوده شدن منابع آبی و لم یزرع شدن خاک میشود و عوارض زیست محیطی فراوانی به جا میگذارد. فیلم سرزمین موعود تا قبل از موعظهٔ پانزده دقیقهٔ پایانیاش سعی دارد نگاه منصفانهای به موضوع مذکور داشته باشد.
مت دیمون در فیلم سرزمین موعود نقش استیو باتلر را بازی میکند. استیو و سو تاماسون (فرانسیس مکدورمند)، کارگزاران شرکت گاز ((گلوبال)) هستند که برای عقد قراردادهای اجارهٔ زمین جهت حفاری گاز به یک منطقهٔ روستایی آمده اند. شرکت ((گلوبال)) با بررسیهایی که انجام داده پی برده است که منابع گازی عظیمی در سطوح زیرین زمینهای منطقهٔ مذکور وجود دارد، استیو و سو قول پولهای گزاف را به صاحبان زمینها و حتی وعدهٔ میلیاردر شدن را به آنها میدهند. در ابتدا چنین به نظر میرسد که اهالی منطقه مشکلی با این پیشنهادها ندارند و به زودی قراردادهای اجارهٔ زمینهایشان را امضاء میکنند.
اما دیری نمیگذرد که فرانک بیتس (هال هالبروک)، معلم رشتهٔ علوم در دبیرستان منطقه، در جریان جلسهای که اهالی در آن حضور دارند، صدای اعتراض خود را بلند میکند. سپس داستین نوبل (جان کراسینسکی) که یک فعال محیط زیست است از راه میرسد و شروع میکند به روشنگری در بین اهالی، آلیس (رزماری دیویت) که رابطهای را با استیو آغاز کرده از جمله کسانی است که نظرات داستین را میپذیرد. مابقی فیلم اختصاص دارد به تلاشها و اقدامات استیو و داستین برای جلب نظر موافق اکثریت اهالی منطقه و…
بهترین صحنههای فیلم اختصاص دارد به تلاشها و اقدامات استیو و داستین برای همراه استفاده کردن اهالی مناطق با نظرات خویش. آنها از هر وسیلهای برای پیش بردن اهداف خود میکنند؛ از بوریس اسپرینگستین خواننده و نصب پوستر تا برگزاری نمایشگاه و دادن رشوه به این و آن. فیلم سرانجام موفق میشود تماشاگر را با کارکرد شرکتهای بزرگی از نوع ((گلوبال)) برای رسیدن به اهدافشان آشنا کند؛ گرچه قادر نیست به تماشاگر توضیح دهد که چرا شرکت بزرگی مثل ((گلوبال)) انجام چنین پروژهٔ بزرگی را به دستان دو تا از کارگزاران دون پایهٔ خود واگذار کرده است.
سرزمین موعود سعی خود را کرده تا جوانب مثبت و منفی مقولهٔ حفاریهای گاز در مزارع کشاورزی را بررسی کند. فیلم پرسشهایی هم در این باره مطرح کرده اما پاسخها عموما سادهگرایانه، غیر دقیق و غیرکارشناسانه است. از بین بازیگران فیلم کار فرانسیس مکدورمند و جان کراسینسکی از بقیه بهتر است. مکدورمند توانسته به خوبی نقش یک زن عملگرا را که به شغلاش صرفا ((به عنوان یک شغل و نه چیزی بیشتر)) نگاه میکند، بازی کند، جان کر اسینسکی هم با بازی در این فیلم ثابت میکند که به رغم شهرتاش در ایفای نقشهای کمیک، توان بازی قدرتمندانه در نقشهای دراماتیک جدی را نیز دارد. بازیگر ناموفق فیلم مت دیمون است که نقش استیو را خیلی ناشیانه بازی کرده است. این را هم اضافه کنم که فیلم ابتدا قرار بود توسط مت دیمون کارگردانی شود اما در دقیقهٔ نود گاس ون سنت، کارگردان کهنهکار آمریکایی، جای وی را گرفت تا به این ترتیب دیمون نتواند اولین تجربهٔ کارگردانیاش را تجربه کند.