فیلم میراث بورن – خلاصه داستان، نقد و بررسی – The Bourne Legacy 2012
سال اکران: 2012
کارگردان: تونی گیلروی (Tony Gilroy)
هنرپیشهها: جرمی رنر (Jeremy Renner)، ریچل وایس (Rachel Weisz)، ادوارد نورتون (Edward Norton)، جوآن آلن (Joan Allen)
درباره کارگردان و آثار قبلی او
تونی گیلروی، یکی از نویسندگان اصلی سهگانه بورن (The Bourne Identity, The Bourne Supremacy, The Bourne Ultimatum)، پس از موفقیت این سهگانه به کارگردانی میراث بورن پرداخت. گیلروی پیش از این به عنوان فیلمنامهنویس و کارگردان، با آثار مهمی چون Michael Clayton (2007) که نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی و فیلمنامه اورجینال شد، شناخته میشد. او توانست در عرصه فیلمهای درام و تریلرهای هوشمندانه خود را تثبیت کند. میراث بورن اولین تجربه کارگردانی او در سری فیلمهای بورن است و او تلاش کرد با معرفی یک شخصیت جدید به دنیای بورن، این مجموعه را گسترش دهد.
داستان فیلم
فیلم میراث بورن با تمرکز بر شخصیت جدیدی به نام “آرون کراس” (با بازی جرمی رنر) جریان دارد که یکی از عوامل دیگر برنامههای مخفی دولتی شبیه به “تریاستون” است. داستان فیلم پس از وقایع The Bourne Ultimatum رخ میدهد؛ زمانی که افشاگریهای جیسون بورن، مقامات دولت آمریکا را وادار به تعطیل کردن تمام پروژههای محرمانهای چون تریاستون میکند. در نتیجه، افرادی مانند آرون کراس که بخشی از این پروژهها هستند، هدف قرار میگیرند تا به قتل برسند و هیچ رد پایی از این عملیاتها باقی نماند.
آرون کراس که تواناییهای جسمی و ذهنی خود را مدیون داروهای محرک است که در چارچوب برنامهای به نام “آوتکام” به او داده شدهاند، باید تلاش کند تا زنده بماند و راهی برای به دست آوردن این داروها پیدا کند. او با دانشمند جوانی به نام “مارتا شیرینگ” (با بازی ریچل وایس) که در پروژههای علمی مربوط به این داروها کار میکند، همپیمان میشود. آنها با هم درگیر ماجرای فرار از دست مأموران دولت میشوند و تلاش میکنند تا رازهای پشت این پروژهها را فاش کنند.
نقد و بررسی فیلم
میراث بورن به دلیل معرفی یک شخصیت جدید و تمرکز بر داستانی که به موازات وقایع جیسون بورن رخ میدهد، با استقبال متفاوتی از سوی منتقدان و تماشاگران روبرو شد. جرمی رنر در نقش آرون کراس، به خوبی توانست جایگزینی برای جیسون بورن (با بازی مت دیمون) ارائه دهد. شخصیت آرون کراس، هرچند از نظر احساسی و روانشناختی پیچیدهتر از بورن به نظر نمیرسد، اما به دلیل تواناییهای فیزیکی و هوشی بالا و مهارت در مبارزه، همچنان جذابیت لازم را برای مخاطبان ایجاد میکند.
یکی از نقاط قوت فیلم، اجرای جرمی رنر و ریچل وایس است که توانستهاند با شیمی خوب بین خود، صحنههای اکشن را زنده نگه دارند. صحنههای تعقیب و گریز، مبارزات فیزیکی و استفاده از جلوههای ویژه در این فیلم، مانند فیلمهای قبلی مجموعه بورن، همچنان هیجانانگیز هستند. صحنه تعقیب و گریز موتور در مانیل، یکی از صحنههای برجسته فیلم است که به دلیل دقت در طراحی و اجرای عالی آن مورد تحسین قرار گرفت.
از سوی دیگر، فیلم به دلیل تلاش برای حفظ انسجام و ارتباط با سهگانه اصلی بورن، در بخشهایی دچار پیچیدگیهای غیرضروری در داستان میشود. این پیچیدگیها باعث شد برخی از منتقدان احساس کنند که فیلم نتوانسته همان حس تنش و هیجان عمیق را که در فیلمهای قبلی بورن وجود داشت، به خوبی منتقل کند. همچنین، ادوارد نورتون که نقش یک مامور ارشد دولتی را ایفا میکند، فرصت کافی برای نشان دادن شخصیتش به دست نمیآورد و نقش او بهطور کلی سطحی به نظر میرسد.
برخی منتقدان نیز معتقد بودند که میراث بورن نتوانسته همان تأثیر روایی و احساسی که در شخصیت جیسون بورن وجود داشت، در آرون کراس ایجاد کند. جیسون بورن در سهگانه اصلی به دلیل بحرانهای هویتی و عاطفی که تجربه میکرد، توانست ارتباط عمیقی با مخاطبان برقرار کند. در حالی که آرون کراس بیشتر به عنوان یک شخصیت قوی و عملیاتی معرفی شده است که مشکلاتش بیشتر حول دسترسی به داروها و نجات جان خود میچرخد.
با این وجود، میراث بورن از نظر بصری و اکشن همچنان یک فیلم پرهیجان است که توانسته بسیاری از طرفداران سری بورن را راضی کند. تونی گیلروی به عنوان کارگردان و نویسنده توانسته است بخشی از دنیای بورن را گسترش دهد و در عین حال به این مجموعه جلوهای مدرن و تازه ببخشد. اگرچه این فیلم نتوانست همان تأثیری که سهگانه اصلی داشت را تکرار کند، اما همچنان به عنوان یک اکشن علمی تخیلی جذاب و دیدنی باقی میماند.