فیلم شعبدهباز، داستان کلی، نقد و تحلیل – The Illusionist 2006
شعبده باز بر اساس قصهٔ کوتاه آیزنهایم شعبده باز نوشتهٔ استیون میلهاسر ساخته شده است. قصهٔ فیلم در سال ۱۹۰۰ میلادی سپری میشود. معمولا این نوع قصهها و فیلمها درامهای تاریخی ای هستند که برای مخاطبان خاص طراحی و ساخته میشوند. درامهای تاریخی معمولا آثار هنری روشنفکرانهای هستند که با اکثریت فیلمهای موسوم به جریان اصلی سینمای آمریکا تفاوتهای فاحشی دارند.
اما شعبده باز به رغم ظاهر و سیمای «هنری» و «روشنفکرانه» اش یک فیلم سرگرمکننده است؛ فیلمی که تماشای آن حتی میتواند برای عامه تماشاگران خوشایند و مطبوع باشد. در واقع شعبده باز ترکیبی است از سینمای هنری و سینمای عامه پسند شعبده باز ترکیب موفقی است از قصهٔ عشقی، قصه معمایی و قصه فانتزی، نیل برگر، سناریست و کارگردان شعبده باز موفق شده بازیهای بسیار خوبی از بازیگران فیلماش اخذ کند.
داستانگویی قوی نیز یکی دیگر از ویژگیهای شعبده باز است. قصهٔ فیلم در شهر وین در سال ۱۹۰۰ آغاز میشود. در این زمان، وین پایتخت امپراتوری بزرگ اتریش – مجارستان است. آیزنهایم شعبده باز (ادوارد نورتون) به شهرت گستردهای در سطح شهر وین دست یافته است. این شایعه در مورد آیزنهایم وجود دارد که دارای قدرتهای ماوراء الطبیعه است. او توانایی این را دارد که بر روی صحنه و در مقابل چشمان حیرت زدهی صدها تماشاگر مشتاق اشیاء را غیب کند و درختان میوه را از عدم خلق کند.
شاهزاده لئوپلد (رافوس سول) که قرار است وارث تاج و تخت امپراتور باشد، یکی از تماشاگران شعبده بازیهای آیزنهایم است. شاهزاده لئوپلد به صداقت و درستی آیزنهایم مشکوک است و تصور میکند که باید حقهای در کارهای او باشد.
شاهزاده لئوپلد در یکی از نمایشهای آیزنهایم، برای رو کردن دست او، پرنسس سوفی (جسیکا بیل) را به عنوان داوطلب روی صحنه میفرستد. این در حالی است که لئوپلد و سوفی قرار است به زودی با هم ازدواج کنند. موقعی که آیزنهایم روی صحنه با سوفی روبرو میشود به یاد میآورد که سالها پیش با این دختر روابطی داشت و به او عشق میورزید.
سوفی نیز آیزنهایم را به یاد میآورد و مجددا عشق قدیمی میان آنها شعله ور میشود، شاهزاده لئوپلد که نتوانست دست آیزنهایم را رو کند، حالا با مشکل تازهای روبروست و آن از دست دادن همسر آیندهاش است. لئوپلد از بازرس پول (پال جیاماتی که او نیز به کارهای آیزنهایم مشکوک است، درخواست میکند که آیزنهایم را زیر نظر قرار دهد. آیزنهایم جوانی است از طبقهٔ پایین که دلباختهٔ یک دختر ثروتمند و اشرافزاده شده، اما تفاوتهای طبقاتی مانع از این نیست که این دو به یکدیگر عشق نورزند.
شعبده باز فیلمی است دربارهی معجزهای به اسم عشق؛ فیلمی درباره قدرت جاودان و بیکران عشق نیل برگر، که فیلم قبلیاش گفتگو با یک قاتل نام دارد، در به تصویر کشیدن شعبده بازیهای آیزنهایم سعی کرده است که این شعبدهها را دقیقا مطابق با دورهٔ زمانی خودش به تصویر بکشد. البته فیلمساز در پارهای موارد جزئی از جلوههای ویژهٔ کامپیوتری استفاده کرده است؛ نقصی که میتوان آن را نادیده گرفت.
شعبده باز از سه بازیگر نامدار (ادوارد نورتون، جسیکا بیل و رافوس سول) بهره برده است، نورتون ثابت کرده که در ایفای نقشهای مثبت و منفی توانایی کاملی دارد، در شعبده بازی نورتون موفق میشود یک کاراکتر محبوب و دوست داشتنی را خلق کند. اما بهترین بازیگر فیلم جسیکا بیل است. خانم بیل برای گرفتن نقش پرنسس سوفی در شعبده باز تلاش گستردهای کرد زیرا بر این باور بود که با ایفای درست این نقش میتواند به تهیهکنندگان هالیوودی ثابت کند که یک بازیگر تمام عیار است. او بازی بسیار خوب و قانعکنندهای در این نقش متفاوت ارایه کرده است.
وجه معمایی قصهٔ فیلم شعبده باز نیز بسیار جذاب از کار درآمده است. فیلمساز توانسته با استادی کامل کاری کند که تماشاگر تا صحنههای پایانی فیلم مدام در حال حدس زدن باشد. پرسش این است که آیا کارهای حیرتانگیز آیزنهایم ناشی از تردستی است یا ناشی از تواناییهای فوق بشری او؟ نیل برگر نهایتا با فیلم شعبده باز ثابت کرده که میتوان با استفاده از قصهای که تاریخ وقوعاش به ۱۰۰ سال پیش برمی گردد یک فیلم تماشایی سرگرمکننده قرن بیست و یکمی ارایه کرد.
منبع: دنیای تصویر