فیلم مردانی که به بزها خیره میشوند – خلاصه داستان، نقد و تحلیل – The Men Who Stare at Goats 2009
کارگردان: گرانت هسلوف
بازیگران: جورج کلونی (لین کسادی)، اوان مک گرگور (باب ویلتون) – جف بریجز (بیلی دیانگو)، کوین اسپیسی (لری هوپر). ۹۳ دقیقه. درجهٔ نمایشی R.
کنت توران منتقد فیلم، در نقدی بر فیلم مردانی که به بزها خیره میشوند نوشته است:
عنوان این فیلم، آدم را به یاد فیلمهای مستند قومشناسانه دربارهٔ صحرانشینان کالاهاری یا مردان عشیرهای بختیاری در ایران قدیم میاندازد. » اما برخلاف انتظار، این فیلم یک کمدی پرملاط و عجیب و غریب دربارهی یکی از وجوه عجیب و کمتر ناگفتهٔ ارتش آمریکاست: تلاش گروهی از افسران رده بالای ارتش آمریکا برای بهرهگیری از تکنیکهای فراروانی و ماوراء الطبیعهای در جنگهای متعارف.
در کتاب روشهای جنگ روانی (نوشتهٔ جان وایت، ترجمهٔ فرهاد کاظمی) به مجموعه مقالات جالبی دربارهٔ این موضوع برخوردم که فکر میکنم برای شما هم جالب باشد. آنگونه که در این کتاب ذکر شده در اوایل سال ۱۹۸۱ خبرنگاری با چاپ دو مقاله مهم موفق شد پرده از نیروی ضربتی فوق سری روحی و روانی پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) بردارد. در پی چاپ این مقالات و همچنین چاپ کتابی به قلم جان رانسون در سال ۱۹۸۱، معلوم شد که پنتاگون از مدتها پیش با تأمین یک بودجهٔ سالانهٔ ۶ میلیون دلاری درصدد بوده است تا از نیروهای فراروانی و جادویی برای هدفهای نظامی استفاده کند. رئوس کلی اهداف پنتاگون از اجرای این پروژه جدای از رقابت با تلاشهای مشابه ارتش شوروی عبارت بود از: ۱- جمعآوری اطلاعات محرمانه از طریق رویت و ادراک از فواصل بسیار دور (بدون حضور در محل) از طریق دریافتهای فراحسی؛ ۲- کنترل اندیشه و فروپاشی سیستم عصبی نیروهای دشمن وایجاد عدم تعادل در رفتار طرف مقابل از طریق هیپنوتیزم و انرژی زایی و غیره.
به این ترتیب افشای موضوع فوق در اوایل دههٔ هشتاد سروصدای بسیاری در جامعهی آمریکا ایجاد کرد. برای اکثریت افکار عمومی آمریکاییها غیرقابل باور بود که تعداد اندکی از باورمندان به امور ماوراء الطبیعه توانستهاند در سیستم حکومتی و نظامی کشور تا آنجا صاحب نفوذ شوند که برای این تحقیقات غیرمتعارف خرافی بودجههای چند ده میلیون دلاری تأمین کنند.
به هر حال قضیه مفصل است و آنهایی که دوست دارند در این مورد بیشتر بدانند میتوانند به دو کتاب جان وایت و دیون فورچون (هر دو به ترجمهٔ فرهاد کاظمی) مراجعه کنند.
پیتر استران فیلمنامهنویس از روی کتاب غیرداستانی جان رونسون فیلمنامهای نوشت که در دستان گرنت هسلوف کارگردان تبدیل به فیلم کمدی مردانی که به بزها خیره میشوند شده است. جورج کلونی علاوه بر تهیه کنندگی فیلم در آن ایفای نقش نیز کرده است. کلونی که بدون وجود وی چنین فیلمی امکان ساخت نمییافت، نقش لین کسادی را ایفا کرده. کسادی سربازی است که با خیره شدن به بزها میتواند تأثیرات بسیار ناگواری را روی این حیوانات باقی بگذارد. اوان مک گرگور نیز در قالب یک ژورنالیست آمریکایی به اسم باب ویلتون ظاهر میشود. ویلتون – در کویت منتظر رفتن به جبهههای نبرد در عراق به سر میبرد. او در حین اقامتاش در کویت با لین کسادی، سرباز سابقی که برای انجام یک مأموریت مخفی عازم عراق است، آشنا میشود. به زودی معلوم میشود که لین کسادی و جوخهی همراه وی تافته جدا بافتهای در ارتش آمریکا هستند.
این گروه از مردان مسلح به قدرتهای ماوراء الطبیعهای مجهزند و به قول خودشان با «جدای» (نیروی خفیهٔ اهورایی) با دشمن میجنگند و نه با اسلحه.
مردانی که به بزها خیره میشوند یکی از عجیب و غریبترین کمدیهای جنگی طی سالهای اخیر است. این فیلم با وجودی که آشکارا از ضعف داستانی در رنج است – در واقع هیچ داستانی ندارد اما به لطف سوژهٔ جالب و بازیهای فوق العاده عالی بازیگراناش، به هدفهای مورد نظر خود میرسد. بیهیچ شک و تردیدی، فیلم مردانی که به بزها خیره میشوند یک موفقیت کامل برای جورج کلونی به شمار میرود. کلونی با بازی در این فیلم اجازه داده که وجه کمیک یا وجه بامزهی هویت سینماییاش و نیز فرصتی برای بروز بیابد.
مردانی که به بزها خیره میشوند با توجه به بازیهای خوب بازیگران و روایت زیگزاگیاش که در طول زمان عقب و جلو میرود، آکنده از انرژی حرکتی است. این احساس در تمامی طول فیلم وجود دارد که سازندگان فیلم در بیان شبه داستان عجیب و شگفتانگیز خود شدیدا دستخوش هیجان هستند و این همان هیجانی است که به ناگزیر به تماشاگر فیلم نیز انتقال پیدا میکند؛ هر چند که در پایان فیلم، آنگاه که همهٔ این گرد و خاکها بخوابد، پی میبریم که فیلم هیچ داستان واقعی ای برای عرضه نداشته است و انگار همهٔ این نیروی رانشی خودانگیخته و همهٔ این شور و شوقها برای این بوده که توجه ما را از این واقعیت – فقدان داستان منحرف کند.
منبع: نشریه دنیای تصویر