چگونه دیوار بزرگ چین به طول 22 هزار کیلومتر ساخته شد؟
جلال افشار – مجله دانستنیها: اگر کسانی که فهرست عجایب هفتگانهٔ باستانی را مینوشتند، کمی صبر میکردند تا دیوار چین ساخته شود، قطعا جایی را برای آنهم باز میکردند، دیوار چین آنقدر شگفتانگیز است که حتی قرنها بعد هم در بین سازههای عجیب ساخت انسانها جایی داشته باشد. کشیدن دیوار حائل برای جلوگیری از حملهٔ دشمنان، کار معمولی از گذشتههای دور حتی تا همین امروز بوده، اما آنچه دیوار چین را با نمونههای مشابه متمایز کرده، طول عجیب و غریب این دیوار است. مسلما چینیها چنین دیواری را در کوتاه مدت نساختهاند، سالها طول کشید تا چنین دیواری ساخته شود. این دیوار عظیم، دوران طولانی از تاریخ چین را به چشم خود دیده است، بنابراین برای آنکه با دیوار چین آشنا شویم، میبایست کمی هم دربارهٔ تاریخ چین بدانیم.
درست است که نخستین تمدنهای بشری در بین النهرین شکل گرفت، اما با فاصلهٔ کمی از آنها یعنی حدود پنج هزار سال پیش از میلاد، در حاشیهٔ رود «یانگ تسه» و رود «زرد» نخستین تمدنهای چینی متولد شدند. در درهٔ یانگ تسه بود که انسانهای یکجانشین چینی توانستند برنجکاری را یاد بگیرند. یکی از نخستین مهارتهای مهندسی که چینیها موفق به کشف آن شدند، مهار سیل بود. این اتفاق در زمان امپراتوری به نام «شوین» روی داد و او توانست رودخانههای خروشان درهٔ یانگتسه را مهار کند. شوین از امپراتوران «سلسله شیا» بود. موسس «سلسله شیا» که اولین امپراتوری محلی چینی بود، «یو» نام داشت.
دو سلسله «شانگ» و «جو» بعد از فروپاشی «شیا» روی کار آمدند. سلسلهٔ شانگ تقریبا در عصر برنز بود. در این دوران چینیها به مرور از نوعی خط هم استفاده میکردند. با وجود اقتدار آغازین، سلسلهٔ جو آرام آرام ضعیف شد و سرزمین چین هر روز به واحدهای کوچک سیاسی تجزیه میشد. در دوران «بهار وپاییز» از سال 722 تا 475 پیش از میلاد، بیش از 170 دولت خودمختار در چین به وجود آمدند. پس از آن از حدود سال 475 تا 221 پیش از میلاد، در عصر «دولتهای جنگ طلب»(دولتهای محلی که تنها مشغول ستیز با یکدیگر بودند)، تنها هشت یا نه دولت بزرگ وجود داشتند. در این دوران، سرزمین چین گرفتار جنگهایی سلطهجویانه بود. این جنگها بیشتر در حاشیهٔ رود زرد رخ میدادند. «کانگفو» یا «استاد کانگ» که بعدها در غرب با نام «کنفوسیوس» شناخته شد، در استان شاندونگ در شرق چین، به دنیا آمد. او چند سالی را در دربار «شاندونگ»، امپراتور سلسلهٔ جو گذراند. سپس وطنش را ترک کرد و 13 سال را در شمال چین به سرگردانی گذراند. کنفوسیوس دوران آغازین جو را عصری طلایی میدانست که هماهنگیهای اجتماعی در آن به حد کمال رسیده بود. کنفوسیوس در سال 479 پیش از میلاد، در سن 72 سالگی درگذشت. پس از این دوران، در سال 221 پیش از میلاد، «سلسلهٔ چین» به وسیلهٔ «چینشیهوانگ» حکومت را به دست گرفت. او در حقیقت بنیانگذار سرزمین چین واحد بود، چرا که تمام دولتهای خود مختار چین را با هم متحد کرد.
شروع ساخت دیوار چین
تا پیش از امپراتور «چینشیهوانگ»، به جای دیوار چین، برجهای نگهبانیای با فواصل معین ساخته شده بودند. کاربرد این برجها، اطلاعرسانی یورش دشمنان بود. به جز اینها، در همان دوران ملوکالطوایفی، شاهزادگان برای محافظت از ایالتهایشان، دستور داده بودند که دیوارهای مستقل در مرزها ساخته شوند. این دیوارها مانند دیوار بزرگ در ساخت و ساز بود، اما در مقیاس کوچکتر. احتمالا اولین دیوار حدود سالهای 650 پیش از میلاد بین ایالتهای «لو» و «چی» ساخته شد که بعدها بخشی از دیوار دولتی «چو» شد. به طور کلی اعتقاد براین است که بخشهای اول دیوار بزرگ در طول دورهٔ بهار و پاییز ساخته شده است، زمانی که منطقهٔ شرقی و مرکزی چین شامل دولتهای مختلف کوچک بود، امپراتور چیشیهوانگ با مشورت وزیر معروفش «لیسی» تصمیم گرفت این برجها و دیوارهای کوچک را به هم متصل کند و تا چیزی که امروز به نام دیوار بزرگ چین میشناسیم، ساخته شود. هنگامی که این کار به پایان رسید، طول کلی دیوار بیش از پنجهزار کیلومتر شده بود و به عنوان دیوار «دههزار لیلانگ»(هر یک لی 5/0 کیلومتر) شناخته شد. دیوار ساخته شده از راه استان «گانسو» در غرب تا شبهجزیرهٔ «لیادوون» در استان لیائونینگ، کشیده شده بود. با کمی اغراق گفته میشود بیش از یک میلیون سرباز در ساخت آن مشارکت داشتند. به این ترتیب ادامهٔ ساخت دیوار به آیندگان سپرده شد.
سلسلهٔ هان
با مرگ «چیشیهوانگ» سلسلهٔ چین هم رو به زوال رفت و به جای آن قوم «هان» به قدرت رسید. دوران سلسلهٔ هان طولانیترین دورهٔ تاریخ چین است. بسیاری از مردم چین خودشان را از اقوان «هان» میدانند. دورهٔ سلسلهٔ هان اولین دورهٔ طلایی چین است. که بسیاری از اختراعات در آن زمان بهدست آمده است، همچنین اولین بنای جادهٔ ابریشم در این دوران بهدست امپراتور «وودی» ایجاد شد. در زمان امپراتوران سلسله هان به تدریج استحکامات شمالی دیوار تقویت و طولانی شد، بخشهایی از دیوار هم به طول صدها کیلومتر و به طور موازی در امتداد مرز داخلی مغولستان به هم متصل شدند. به این ترتیب دیوار بزرگ در عصر سلسلهٔ هان از ساحل کرهٔ شمالی در نزدیکی پیونگ یانگ در شرق تا «گذرگاه یومین» در شمال غرب، به طول بیش از هشتهزار کیلومتر توسعه پیدا کرد، البته طول کل دیوار شامل بسیاری از دیوارهای شاخهای و موانع طبیعی هم بود.
عصر فئودالیسم چینی
دودمان هان پس از دوران طولانی نزدیک به 400 سال حکومت، ابتدا به دو حکومت «هان شرقی» و «هان غربی» تقسیم شد. سرانجام در 220 میلادی بود که بر اثر شورشهای گسترده عملا حکومت سلسلهٔ هان از بین رفت و میراث «هان» برای 400 سال به سه پادشاهی رسید، دورانی که در تاریخ چین به دورهٔ «سه امپراتوری» معروف شد. این سه امپراتوری، هر سه با هم بر سر جنگ بودند. ساخت و نگهداری دیوار بزرگ چین تقریبا در تمام دوران سه امپراتوری چینی ادامه داشت. حتی سلسلههای کوچکتر و کمتر قدرتمند چین (مانند «وی» شمالی، «چی» و «ژو» در شمال و «وی» شرقی) با اینکه چندان قدرتمند نبودند و نقش یک حکومت محلی را داشتند، اما هر کدام سهمی در ساخت دیوار بزرگ داشتند، برای نمونه سلسلهٔ شمالی «چی» (550-577 میلادی) با اینکه دوران کوتاهی داشت، اما بعضی از قسمتهای مهم شامل «دیوار بزرگ شمالی چی» در ناحیهٔ «شانسی» یا دیواری به نام «دیوار بزرگِ بزرگ» که خط دوم دفاع در برابر مغولها بود، بهوسیلهٔ آنها ساخته شد. در دوران سلسلهٔ «سوئی» هم (581-618 میلادی) شاهد بازسازی گستردهٔ دیوار بزرگ هستیم، در حالی که در عصر سلسلهٔ «تانگ» و بعد از آن (907-618 میلادی)، یعنی نقطهٔ اوج دوران فئودالی چین، هیچ کار خاصی روی دیوار بزرگ چین انجام نشد که دلیل اصلی این اتفاق، ضعف مفرط همسایگان شمالی چینیها بود.
دودمان سونگ
عصر «سونگ»(960-1279 میلادی/339-658 شمسی) بیش از هر چیز به توسعهٔ اقتصاد در چین مشهور است، برای نمونه در این دوران است که اسکناس کاغذی برای اولین بار در جهان بهوسیلهٔ چینیها اختراع میشود یا این دوران، عصر طلایی جادهٔ ابریشم است. البته نباید فراموش کرد که همین سونگها بودند که برای نخستین بار از باروت در جنگ استفاده کردند. در زمان سلسلهٔ سونگ، قسمتهای جدیدی برای جلوگیری از تهاجم اقوام مهاجم در غرب، شمال و شمال غربی به دیوار بزرگ چین اضافه شد. با این حال در همان زمان، مغولها توانستند نخستین بار از دیوار عبور کنند و ارتش سونگ مجبور به عقبنشینی شد. در حدود سال 1100(479)، ابترا قوم جورچن، از اقوام مغول به چین یورش آوردند و کم کم اقوام مغول در شمال چین شروع به پیشروی کردند. در نتیجه، شمال چین به دست جورچنها افتاد و دولت سونگ به سمت جنوب عقبنشینی کرد. در چنین شرایطی چین شمالی، قلمروی دولت جورچن اعلام شد و شهر پکن به پایتختی آنها برگزیده شد. چین جنوبی هم قلمرو دولت سونگ باقی ماند و پایتخت آن، شهرهانگچو بود.
این نوشتهها را هم بخوانید