فیلم پری دریائی کوچک – معرفی و بررسی و نقد – The Little Mermaid (1989)
سال تولید : ۱۹۸۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : والت دیزنی
کارگردان : ران کلمنتس و جان ماسکر، برمبنای داستانی نوشتل هانس کریستیان آندرسن.
فیلمنامهنویس : ران کلمنتس و جان ماسکر، برمبنای داستانی نوشتل هانس کریستیان آندرسن.
فیلمبردار : –
آهنگساز(موسیقی متن) : آلن منکن.
هنرپیشگان : –
نوع فیلم : رنگی، ۸۲ دقیقه.
صداها: رنه اوبرژونوآ، کریستوفر دانیل بارنز، جودی بنسن، پت کارول، پدی ادواردز، بادی هکت، جیسن مارین، کنت مارس و ویل رایان.
«آرییل» (بنسن)، پری دریائی خوش صدا، زیر دریا در قلمروی تحت فرمائی پدرش، «تریتن» (مارس)، زندگی میکند. او سخت مایل به دیدن زندگی خارج از آبهاست، ولی پدرش که از انسانها نفرت دارد، او را منع میکند. «آرییل» به رغم خواسته پدرش به سطح آب میآید، شاهزاده جوان کشتی شکستهای بهنام «اریک» (بارنز) را از مرگ نجات میدهد و دلباختهاش میشود. اما تنها راه برای بودن در کنار او این که به آدمیزاد تبدیل شود تا روی خشکی زندگی کند. «آرییل» برای کمک گرفتن نزد «اورسولا» (کارول)، ساحره بدذات اعماق آب، میرود و «اورسولا» نز در ازای تصاحب صدای «آرییل» آرزوی او را برآورده میکند. «آرییل» موفق به دیدار شاهزاده میشود، ولی تازه مشکل آغاز شده زیر شاهزاده او را که صدای جادوئی و زیبایش را از دست داده، به جا نمیآورد…
بیست و هشتمین کارتون بلند کمپانی والت دیزنی و نخستین قصه پریانی نقاشی متحرک دیزنی پس از زیبای خفته (1958). فیلمی که موفقیت آن را برای احیای سنت نقاشی متحرکهای بلند دیزنی در دهه بعد 1990 – گشود و باعث شد دوباره کارتونهای کمپانی مقبولیت گستردهای بیابند (پس از نزول محسوس دهههای 1970 و 1980). اجرای کار نقاشیهای متحرک درخسان است و شخصیتهای مفرح و جوراجور فراوانند؛ اگرچه فیلم فاقد عمق و توان عاطفی نقاشی متحرکهای قدیمی دیزنی به نظر میرسد، بهرهمند از موسیقی و ترانههای فوقالعاده منکن و هوارد اشمن است. از جمله در قطعه پُرجنب و جوش «زیر دریا» و ترانه عاشقانه / کمیک «دختر را ببوس». با یک مجموعه تلویزیونی نقاشی متحرک دنبال شد.
خلاصه از ویکی پدیا
پرنسس شانزده ساله پری دریایی آریل از زندگی زیر آب در پادشاهی آتلانتیکا، پادشاهی فانتزی در اقیانوس اطلس، ناراضی است. او مجذوب دنیای انسانی است. آریل با بهترین دوستش فلوندر، مصنوعات انسانی را در غار خود جمعآوری میکند. او هشدارهای پدرش، پادشاه تریتون، فرمانروای آتلانتیکا، مبنی بر ممنوع بودن تماس بین انسانها و انسانها را نادیده میگیرد. یک شب، آریل، فلوندر و سباستین، خرچنگی که به عنوان مشاور تریتون و آهنگساز دربار خدمت میکند، به سطح اقیانوس سفر میکنند تا جشن تولد شاهزاده اریک را تماشا کنند. آریل پس از مدتی تماشای اریک عاشق او میشود. ناگهان یک طوفان سهمگین از راه میرسد، کشتی را ویران میکند و اریک را به دریا میزند. آریل اریک را نجات میدهد و او را به ساحل میآورد. او برای او آواز میخواند اما درست زمانی که او به هوش میآید آنجا را ترک میکند تا کشف نشود. اریک که مجذوب خاطره صدای او شده است، عهد میبندد که دختری را که نجات داده و برای او آواز خوانده است، پیدا کند و آریل نیز قول میدهد راهی برای پیوستن به او در دنیای خود بیابد. با کشف تغییر در رفتار آریل، تریتون از سباستین در مورد رفتار او سؤال میکند و از عشق او به اریک مطلع میشود. یک تریتون خشمگین به غار آریل سفر میکند و مجموعه آثار باستانی او را در تلاشی نادرست برای محافظت از او نابود میکند. پس از خروج یک تریتون پشیمان، دو مارماهی آبی به نامهای فلوتسام و جتسام، آریل را متقاعد میکنند تا به دیدار اورسولا جادوگر دریا برود.
اورسولا با آریل قرارداد میبندد تا او را به مدت سه روز به یک انسان تبدیل کند در ازای صدای آریل که اورسولا آن را در پوسته ناتیلوس قرار میدهد. در این سه روز، آریل باید “بوسه عشق واقعی” را از اریک دریافت کند. اگر آریل از اریک بخواهد او را ببوسد، او برای همیشه یک انسان باقی میماند. در غیر این صورت، او دوباره به یک پری دریایی تبدیل میشود و متعلق به اورسولا است. آریل میپذیرد و سپس پاهای انسان به او داده میشود و توسط فلاندر و سباستین به سطح میرسد. اریک آریل را در ساحل پیدا میکند و او را به قلعه خود میبرد، غافل از اینکه او همان کسی بود که او را قبلاً نجات داده بود. آریل با اریک وقت میگذراند و در پایان روز دوم تقریباً میبوسند اما فلوتسام و جتسام مانع آنها میشوند. اورسولا که از موفقیت نزدیک آریل خشمگین است، خود را به شکل یک زن جوان زیبا به نام ونسا در میآورد و در خشکی ظاهر میشود که با صدای آریل آواز میخواند. اریک آهنگ را میشناسد و اورسولا که در ونسا متحول شده است، در لباس مبدل خود، یک جادوی هیپنوتیزمی به اریک میاندازد تا او را آریل را فراموش کند.
روز بعد، آریل متوجه میشود که اریک با ونسا ازدواج خواهد کرد. اسکاتل، مرغ دریایی که آریل در زمانی که پری دریایی بود به دلیل دانش نادرست از فرهنگ بشری به دیدنش میرفت، هویت واقعی ونسا را کشف میکند و به آریل اطلاع میدهد که بلافاصله به دنبال کشتی عروسی میرود. سباستین به تریتون اطلاع میدهد و اسکاتل با کمک حیوانات دریایی مختلف مراسم عروسی را به هم میزند. در هرج و مرج، پوسته ناتیلوس دور گردن اورسولا از بین میرود و صدای آریل را بازیابی میکند و افسون اورسولا را بر اریک میشکند. اریک با درک اینکه آریل دختری است که زندگی او را نجات داده است عجله میکند تا او را ببوسد، اما خورشید غروب میکند و آریل دوباره به یک پری دریایی تبدیل میشود و ونسا به شکل واقعی خود یعنی اورسولا تبدیل میشود. سپس اورسولا آریل را میرباید. تریتون با اورسولا روبرو میشود و خواستار آزادی آریل میشود، اما این معامله نقض ناپذیر است. به اصرار اورسولا، تریتون موافقت میکند که جای آریل را به عنوان زندانی اورسولا بگیرد و سهگانه خود را رها کند. آریل آزاد میشود زیرا تریتون به پولیپ تبدیل میشود و قدرت خود را بر آتلانتیکا از دست میدهد. اورسولا خود را ملکه هفت دریا اعلام میکند، اما قبل از اینکه بتواند از سهگانه استفاده کند، اریک با یک هارپون مداخله میکند. اورسولا تلاش میکند اریک را بکشد، اما آریل مداخله میکند و باعث میشود اورسولا ناخواسته فلوتسام و جتسام را بکشد. اورسولا خشمگین از سهگانه استفاده میکند تا به اندازه هیولایی بزرگ شود.
آریل و اریک درست قبل از اینکه اورسولا از کنار آنها بگذرد و بر فراز آنها بنشیند دوباره در سطح ظاهر میشوند. سپس او کنترل کامل تمام اقیانوس را به دست میآورد و طوفانی ایجاد میکند و کشتیهای غرق شده را به سطح میآورد. درست زمانی که اورسولا میخواهد آریل را بکشد، اریک یک کشتی شکسته را فرماندهی میکند و اورسولا را با ضربه زدن به ستون کمانش به چوب میکشد. با مرگ اورسولا، تریتون و سایر پولیپهای باغ اورسولا به شکل اولیه خود باز میگردند. تریتون با درک اینکه آریل واقعاً اریک را دوست دارد، با کمال میل او را از یک پری دریایی به یک انسان تبدیل میکند و ازدواج او با اریک را تأیید میکند. آریل و اریک در یک کشتی ازدواج میکنند و با همه دوستان و خانواده آریل که آنها را تماشا میکنند، حرکت میکنند.
این نوشتهها را هم بخوانید