فیلم سرآغاز Inception – معرفی و بررسی و داستان

Inception یک فیلم اکشن علمی تخیلی در سال ۲۰۱۰ است که توسط کریستوفر نولان ساخته و کارگردانی شده است.
در این فیلم لئوناردو دی کاپریو را به عنوان یک دزد حرفه ای بازی می کند که با نفوذ به ناخودآگاه اهداف خود ، اطلاعات را سرقت می کند. به وی فرصتی داده می شود که تاریخ جنایی خود را با یک کار جدید پاک کند. بازیگران این گروه شامل کن واتانابه ، جوزف گوردون-لویت ، ماریون کوتیلارد ، الیوت پیج ، تام هاردی ، دیلپ رائو ، سیلیان مورفی ، تام برنگر و مایکل کین است.
پس از اتمام بی خوابی در سال ۲۰۰۲ ، نولان به برادران وارنر ارائه داد. تصمیم گرفت که وی قبل از مقابله با تولید این بزرگی و پیچیدگی ، به تجربه بیشتری نیاز داشته باشد ، نولان این پروژه را آرشیو کرد و چند فیلم دیگر ساخت تا زمان ساختن آن برسد.
در فوریه ۲۰۰۹. فیلم در شش کشور فیلمبرداری شد ، از ۱۹ ژوئن در توکیو آغاز شد و در ۲۲ نوامبر در کانادا به پایان رسید. بودجه رسمی آن ۱۶۰ میلیون دلار بود ، بین برادران وارنر و افسانه تقسیم شد. شهرت و موفقیت نولان با The Dark Knight به تأمین ۱۰۰ میلیون دلار هزینه تبلیغاتی این فیلم کمک کرد.
پیش نمایش Inception در ۸ ژوئیه ۲۰۱۰ در لندن برگزار شد. این فیلم در هر دو تئاتر معمولی و IMAX از ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۰ منتشر شد.
فیلم سرآغاز موفق به کسب چهار جایزه اسکار شد ( بهترین فیلمبرداری ، بهترین ویرایش صدا ، بهترین میکس صدا و بهترین جلوه های بصری) و برای چهار مورد دیگر نامزد شده بود: بهترین تصویر ، بهترین فیلمنامه اصلی ، بهترین کارگردانمی هنری و بهترین فیلم اصلی.
کاب و آرتور “استخراج کننده” هستند. آنها جاسوسی شرکتی را با استفاده از فناوری تقسیم رویای آزمایشی انجام می دهند تا به ناخودآگاه و اطلاعاتی اهداف خود در اهداف خود نفوذ کنند. آخرین هدف آنها ، Saito ، از توانایی کاب برای لایه بندی چندین رویا در یکدیگر تحت تأثیر قرار گرفته است و پیشنهاد می کند کاب را برای کار ظاهراً غیرممکن برای کاشت ایده در ناخودآگاه شخص استخدام کند. اجرای “آغاز” بر روی رابرت ، پسر رقیب Saito ، موریس فیشر ، با این ایده که شرکت پدرش را منحل کند. Saito قول می دهد وضعیت جنایی کاب را پاک کند و به وی اجازه می دهد تا به خانه فرزندان خود برگردد.
کاب این پیشنهاد را می پذیرد و تیم خود را گرد «یآورد: یک جاعل به نام Eames ، یک شیمیدان به نام یوسف و یک دانشجوی کالج به نام آریادن. آریادن وظیفه دارد تا معماری رویا را طراحی کند ، کاری که خود کاب نمی تواند از ترس از خرابکاری در مورد پیش بینی همسر فقید خود مال انجام دهد. موریس می میرد ، و تیم رابرت را به یک رویای مشترک سه لایه در هواپیما به آمریکا می رساند. زمان در هر لایه کندتر از لایه فوق است ، با یک عضو در پشت هر یک از آنها برای اجرای یک “ضربه” هماهنگ موسیقی برای بیدار کردن رویای در هر سه سطح به طور همزمان…